apply for

جمله های نمونه

1. Only genuine refugees can apply for asylum.
[ترجمه گوگل]فقط پناهندگان واقعی می توانند درخواست پناهندگی دهند
[ترجمه ترگمان]تنها پناهندگان واقعی می توانند درخواست پناهندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Who is eligible to apply for membership of the association?
[ترجمه گوگل]چه کسانی واجد شرایط درخواست عضویت در انجمن هستند؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی صلاحیت درخواست برای عضویت در انجمن را دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I want to apply for the job.
[ترجمه گوگل]من می خواهم برای کار درخواست کنم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم برای این کار درخواست بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He made up his mind to apply for membership in the Party.
[ترجمه گوگل]او تصمیم خود را برای درخواست عضویت در حزب گرفت
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت برای عضویت در حزب درخواست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. People who apply for housing benefit must be means-tested.
[ترجمه گوگل]افرادی که برای دریافت کمک هزینه مسکن درخواست می کنند باید از نظر مالی مورد آزمایش قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]افرادی که برای منفعت مسکن درخواست می دهند باید به معنی تست کردن باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Students apply for admission to a particular college.
[ترجمه گوگل]دانشجویان برای پذیرش در یک کالج خاص اقدام می کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان درخواست پذیرش در یک کالج خاص را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She affirmed her intention to apply for the post.
[ترجمه گوگل]او قصد خود را برای درخواست این پست تایید کرد
[ترجمه ترگمان]او قصد خود را برای درخواست برای این پست تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am continuing to apply for jobs.
[ترجمه گوگل]من همچنان به درخواست کار ادامه می دهم
[ترجمه ترگمان]من به درخواست برای شغل ادامه می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Anyone wishing to apply for a grant should write to the Treasurer.
[ترجمه گوگل]هر کسی که مایل به درخواست کمک هزینه است باید به خزانه دار نامه بنویسد
[ترجمه ترگمان]هر کسی که بخواهد به او اجازه بدهد که برای خزانه دار آن نامه بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm afraid you're too late to apply for the job.
[ترجمه گوگل]می ترسم برای درخواست کار خیلی دیر شده باشید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه برای این کار دیر کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Investors can apply for a package of shares at a set price.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران می توانند برای بسته ای از سهام با قیمت تعیین شده درخواست دهند
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران می توانند برای بسته سهام در یک قیمت تعیین شده درخواست دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On second thoughts, maybe I won't apply for the job after all.
[ترجمه گوگل]در مورد فکر دوم، شاید بعد از همه برای این کار درخواست ندهم
[ترجمه ترگمان]در افکار دوم، شاید من به دنبال کار بر نمی گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't apply for that job: you're in danger of overreaching yourself.
[ترجمه گوگل]برای آن شغل درخواست ندهید: شما در معرض خطر بیش از حد خود هستید
[ترجمه ترگمان]برای این کار درخواست ندهید: شما در خطر ابتلا به این بیماری قرار دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What's the form when you apply for a research grant?
[ترجمه گوگل]فرم درخواست کمک هزینه تحقیقاتی چیست؟
[ترجمه ترگمان]زمانی که درخواست یک کمک هزینه تحقیقاتی می کنید، چه شکلی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A lot of young people apply for jobs on spec .
[ترجمه بردیا انوشه] پذیرش شغل درخواستی خیلی از جوانان شانسی است.
|
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از جوانان برای کار بر اساس مشخصات درخواست می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جوانان برای ایجاد شغل در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make an application for; make a request for

پیشنهاد کاربران

درخواست
مورد مطالبه واقع شدن
اقدام به/برای
درخواست دادن
تقاضا کردن
Request officially
A position or an opportunity to study
جستجو برای

بپرس