as soon as

/əzˈsuːnæz//əzsuːnæz/

معنی: بمحض اینکه، همینکه
معانی دیگر: به مجرد اینکه، تا، به محض اینکه، بمح­ اینکه

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: at the time that.

- I'll call you as soon as I arrive.
[ترجمه فریده] با شما تماس خواهم گرفت به محض اینکه برسم
|
[ترجمه امیرمهدی صفدری] به محض رسیدن با شما تماس می گیرم.
|
[ترجمه Samira] به محض اینکه برسم باهات تماس میگیرم
|
[ترجمه Zeinab] بلافاصله که رسیدم به شما زنگ خواهم زد
|
[ترجمه گوگل] به محض اینکه رسیدم بهت زنگ میزنم
[ترجمه ترگمان] به محض اینکه برسم بهت زنگ می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. As soon as you have drunk, you turn your back upon the spring.
[ترجمه گوگل]همین که مشروب خوردی به چشمه پشت می کنی
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه مست شوید به چشمه برگردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Places are strictly limited, so you should apply as soon as possible.
[ترجمه گوگل]مکان ها به شدت محدود است، بنابراین باید در اسرع وقت اقدام کنید
[ترجمه ترگمان]مکان ها به شدت محدود هستند، بنابراین باید هر چه زودتر درخواست بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her head spins dizzily as soon as she sits up.
[ترجمه ویدا] او همینکه دارز و نشست رفت، سرش گیج رفت
|
[ترجمه گوگل]به محض اینکه می نشیند سرش به حالت سرگیجه می چرخد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه نشست، سرش گیج می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tree began to decay as soon as it was cut down.
[ترجمه گوگل]درخت به محض قطع شدن شروع به پوسیدگی کرد
[ترجمه ترگمان]به محض قطع شدن درخت، درخت شروع به خرابی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The commissioners agreed to restart talks as soon as possible.
[ترجمه گوگل]کمیسیونرها موافقت کردند که مذاکرات را در اسرع وقت از سر بگیرند
[ترجمه ترگمان]اعضای کمیسیون توافق کردند که مذاکرات را هر چه زودتر ازسر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As soon as we can afford it, we'll move out to the suburbs.
[ترجمه افشین گلچین] به محض اینکه بتوانیم هزینه آن را تامین کنیم ، به حومه شهر نقل مکان می کنیم.
|
[ترجمه گوگل]به محض اینکه بتوانیم آن را بپردازیم، به حومه شهر می رویم
[ترجمه ترگمان]به محض این که بتوانیم پولش را بدهیم، به حومه شهر حرکت می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We're hoping for a return to normality as soon as possible.
[ترجمه گوگل]امیدواریم هر چه زودتر به حالت عادی برگردیم
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم هر چه زودتر به زندگی عادی برگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As soon as the bristles on your toothbrush begin to wear, throw it out.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه موهای مسواک شما شروع به سایش کرد، آن را بیرون بیندازید
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه موهای مسواک تو شروع به پوشیدن کند، آن را بیرون می اندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As soon as I was on board, I began to have second thoughts about leaving.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه سوار کشتی شدم، شروع به فکر کردن در مورد خروج کردم
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه سوار کشتی شدم شروع به رفتن به رفتن کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As soon as he finished reading the collect letter, he flew into a rage and tore it into pieces.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه خواندن نامه جمع آوری را تمام کرد، عصبانی شد و آن را تکه تکه کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه خواندن نامه را تمام کرد، خشمگین شد و آن را تکه تکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our economy must be restructured as soon as possible.
[ترجمه گوگل]اقتصاد ما باید هر چه زودتر بازسازی شود
[ترجمه ترگمان]اقتصاد ما باید هرچه زودتر بازسازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. New cars start to depreciate as soon as they are on the road.
[ترجمه گوگل]خودروهای جدید به محض اینکه در جاده قرار می گیرند شروع به استهلاک می کنند
[ترجمه ترگمان]اتومبیل های جدید به محض این که در جاده قرار دارند، شروع به پائین رفتن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He sells the wine as soon as he can brew.
[ترجمه گوگل]او به محض اینکه بتواند دم بکشد، شراب را می فروشد
[ترجمه ترگمان]او هر چه زودتر شراب را می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Please deliver the baggage to my hotel as soon as you have located it.
[ترجمه احمد] به محض اینکه در هتل من جاگیر شدید ، کیف ها را تحویل دهید
|
[ترجمه گوگل]لطفاً به محض اینکه چمدان را پیدا کردید به هتل من تحویل دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا وسایل را به محض اینکه در آن قرار گرفتید به هتل من تحویل دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The band struck up as soon as the Queen stepped ashore.
[ترجمه گوگل]گروه به محض اینکه ملکه پا به ساحل گذاشت، شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه ملکه به ساحل قدم گذاشت گروه ارکستر به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بمحض اینکه (قید)
as soon as

همینکه (حرف ربط)
as soon as

تخصصی

[ریاضیات] اگر

انگلیسی به انگلیسی

• at the moment that -, immediately when -

پیشنهاد کاربران

به محض اینکه ـ همینکه
این دو عبارت با یکدیگر مترادف هستند
as soon as
( the minute ( that
و به معنی به محض اینکه
No sooner. . . . than
جز قیدی مرکب به معنای: به محض اینکه یا به محض آنکه
( همین که همینکه ) بمحض اینکه : همینکه مرا دید فرارکرد.
در اسرع وقت
به محض - بلافاصله - به محض این که - هرچه زودتر - زود تر از - همینکه
در واقع برای گفتن و توصیف اتفاقی همزمان به وقوع پیوسته استفاده می شود .
Good luck ♥️
برای شرح اتفاقی که همزمان به وقوع پیوسته استفاده می شود
هر چه زود تر . . .
به مجرد این که
همینکه
زود تر از. . .
As soon as possible
هرچه زودتر بهتر
به محض این که
بلافاصله
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس