aseptic

/ˌeɪˈseptɪk//ˌeɪˈseptɪk/

معنی: ضد عفونی برای عمل جراحی، ضدعفونی شده، بی گند
معانی دیگر: گند زدوده، سترون، پالوده، بی پلشت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: aseptically (adv.)
(1) تعریف: free of bacteria or germs that cause disease or decay.
مشابه: antiseptic, sanitary

- The area of skin should be aseptic before giving the injection.
[ترجمه گوگل] قبل از تزریق، ناحیه پوست باید آسپتیک باشد
[ترجمه ترگمان] قبل از تزریق، سطح پوست باید aseptic باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: acting to prevent infection.

- He rubbed the skin with an aseptic solution.
[ترجمه گوگل] او پوست را با محلول آسپتیک مالید
[ترجمه ترگمان] او پوست را با محلول aseptic مالش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: pale or unenthusiastic.

- The receptionist gave me an aseptic greeting, barely even looking up from her schedule book.
[ترجمه گوگل] متصدی پذیرش به من احوالپرسی کرد و حتی به سختی از دفتر برنامه خود به بالا نگاه کرد
[ترجمه ترگمان] متصدی پذیرش به من سلام و احوال پرسی کرد، حتی به سختی از کتاب برنامه او بالا را نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The film received an aseptic reception from the critics.
[ترجمه گوگل] این فیلم با استقبال بی‌نظیری از سوی منتقدان مواجه شد
[ترجمه ترگمان] این فیلم استقبال گرمی از منتقدان دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Ideals are not formed in an aseptic vacuum, but in the chemical brew of interacting personal lives and events.
[ترجمه گوگل]ایده‌آل‌ها در خلاء آسپتیک شکل نمی‌گیرند، بلکه در دم کردن شیمیایی زندگی‌ها و رویدادهای شخصی متقابل شکل می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]آرمان در خلا aseptic شکل نمی گیرد، بلکه در ترکیب شیمیایی زندگی شخصی و وقایع زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Employs aseptic techniques in different situations.
[ترجمه گوگل]از تکنیک های آسپتیک در موقعیت های مختلف استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از تکنیک های aseptic در موقعیت های مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The morality of aseptic rationalism has superseded that of spiritual regeneration.
[ترجمه گوگل]اخلاق عقل گرایی آسپتیک جانشین اخلاق بازآفرینی معنوی شده است
[ترجمه ترگمان]اخلاق خردگرایی (aseptic)جایگزین تجدید حیات معنوی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Aseptic boxes of fruit juices or plastic containers of prepared beverages can be frozen to serve double duty in the cooler.
[ترجمه گوگل]جعبه‌های آسپتیک آب میوه یا ظروف پلاستیکی نوشیدنی‌های آماده را می‌توان برای استفاده مضاعف در کولر منجمد کرد
[ترجمه ترگمان]جعبه های aseptic آب میوه و یا ظروف پلاستیکی تهیه شده از نوشیدنی های تهیه شده را می توان منجمد کرد تا به عنوان وظیفه دوگانه در کولر استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wound healing should be promoted by adherence to aseptic technique.
[ترجمه گوگل]بهبود زخم باید با رعایت تکنیک آسپتیک تقویت شود
[ترجمه ترگمان]بهبود زخم باید با پیروی از تکنیک aseptic ارتقا داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Aseptic techniques require sterile equipment.
[ترجمه گوگل]تکنیک های آسپتیک نیاز به تجهیزات استریل دارند
[ترجمه ترگمان]روش های aseptic به تجهیزات استریل نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper deals with aseptic germination, proliferation culture, plumule elongation and root inducing in tissue culture of Leucadendron floridum.
[ترجمه گوگل]این مقاله به جوانه زنی آسپتیک، کشت تکثیر، ازدیاد طول ساقه و القای ریشه در کشت بافت Leucadendron floridum می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با جوانه زنی، فرهنگ تکثیر، طویل شدن plumule و تحریک ریشه ای در فرهنگ بافت of floridum سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The former include AIDS-dementia complex, HIV related seizures, aseptic meningitis, distal symmetric sensory polyneuropathy, primary HIV induced headache etc.
[ترجمه گوگل]موارد اول شامل کمپلکس ایدز- دمانس، تشنج های مرتبط با HIV، مننژیت آسپتیک، پلی نوروپاتی حسی متقارن دیستال، سردرد اولیه ناشی از HIV و غیره است
[ترجمه ترگمان]اولی شامل بیماری ایدز - جنون، حملات مربوط به HIV، مننژیت حسی متقارن، polyneuropathy حسی متقارن، سردرد و غیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Aseptic loosening of artificial joint is the important factor affecting the in - service life of prosthetic replacement.
[ترجمه گوگل]شل شدن آسپتیک مفصل مصنوعی عامل مهمی است که بر طول عمر جایگزینی پروتز تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]شل شدن مفاصل مصنوعی عامل مهمی است که بر زندگی روزمره جایگزین مصنوعی تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To obtain aseptic soybean seedlings, wide soybean and cultivated soybean were asepticized using HgCl 2 and NaClO.
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن نهال سویای آسپتیک، سویای پهن و سویای کشت شده با استفاده از HgCl 2 و NaClO غیر عفونی شدند
[ترجمه ترگمان]برای به دست آوردن aseptic دانه سویا، سویا پهن و سویا کشت شده با استفاده از HgCl ۲ و NaClO مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The processing technology for wild Vaccinium Vitis-idaeal, the aseptic treatment and refrigeration of the juice and the development of the juice drink were described in detail.
[ترجمه گوگل]فن آوری پردازش برای Vaccinium Vitis-idaeal وحشی، درمان آسپتیک و سرد کردن آب میوه و توسعه نوشیدنی آبمیوه به تفصیل شرح داده شد
[ترجمه ترگمان]فن آوری پردازش برای Vaccinium wild - idaeal، درمان aseptic و خنک سازی عصاره و توسعه آب آب میوه به طور مفصل توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective to approach method to treat the refractory aseptic impetiginous dermatosis.
[ترجمه گوگل]هدف از روش رویکردی برای درمان درماتوز ناخوشایند آسپتیک مقاوم به درمان
[ترجمه ترگمان]هدف از این روش، برخورد با روش refractory impetiginous refractory می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Using aseptic technique, inoculate all plates.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تکنیک آسپتیک، همه پلیت ها را تلقیح کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنیک aseptic، همه بشقاب ها را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pseudocyst of Auricle is a kind of proliferative aseptic inflammation with exudate.
[ترجمه گوگل]کیست کاذب گوش نوعی التهاب آسپتیک پرولیفراتیو همراه با اگزودا است
[ترجمه ترگمان]Pseudocyst of نوعی التهاب proliferative aseptic با exudate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Symptomatic, primary HIV-1 infection is generally characterised by a mononucleosis-like illness, with or without aseptic meningitis.
[ترجمه گوگل]عفونت اولیه و علامت دار HIV-1 عموماً با یک بیماری شبه مونونوکلئوز، با یا بدون مننژیت آسپتیک مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]symptomatic، بیماری اولیه HIV - ۱ عموما با یک بیماری mononucleosis مانند یا بدون مننژیت مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضد عفونی برای عمل جراحی (صفت)
antiseptic, aseptic

ضدعفونی شده (صفت)
aseptic

بی گند (صفت)
aseptic

تخصصی

[عمران و معماری] بی گند - گندزدایی شده
[زمین شناسی] بی گند، گند زدایی شده

انگلیسی به انگلیسی

• uncontaminated, uninfected
something such as a wound or a dressing that is aseptic is clean and free from germs; a medical term.

پیشنهاد کاربران

Septic عفونی
Aseptic غیر عفونی
aseptic ( زیست شناسی - میکرب شناسی )
واژه مصوب: ناپلشت
تعریف: ویژگی آنچه در آن ریزاندامگان بیماری زا وجود نداشته باشد
غیرعفونی

بپرس