aspect ratio

جمله های نمونه

1. Therefore, we can use the aspect ratio of Spacing between the boats.
[ترجمه گوگل]بنابراین، می توانیم از نسبت ابعاد فاصله بین قایق ها استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ما می توانیم از نسبت ابعاد فاصله گذاری بین قایق ها استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Observations with apparatuses of relatively small aspect ratio have led to interesting comparisons with theories to be discussed in Chapter 2
[ترجمه گوگل]مشاهدات با دستگاه هایی با نسبت ابعاد نسبتاً کوچک منجر به مقایسه های جالبی با نظریه هایی شده است که در فصل 2 مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]مشاهدات با سیستم های نسبت ابعاد نسبتا کوچک منجر به مقایسه جالبی با نظریه های مربوط به بحث در فصل ۲ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In fact aspect ratios of 40 or more are needed for such uniformity to exist.
[ترجمه گوگل]در واقع نسبت های 40 یا بیشتر برای وجود چنین یکنواختی مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت نسبت ابعادی ۴۰ یا بیشتر برای چنین یکنواختی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some programs maintain the aspect ratio between width and height whilst scaling, thereby avoiding distortion.
[ترجمه گوگل]برخی از برنامه‌ها نسبت ابعاد بین عرض و ارتفاع را در حین مقیاس‌بندی حفظ می‌کنند و در نتیجه از اعوجاج جلوگیری می‌کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از برنامه ها نسبت منظری بین عرض و ارتفاع را حفظ می کنند در حالی که مقیاس بندی، در نتیجه از اعوجاج اجتناب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The shallower angle meant that the aspect ratio of chord to span was higher.
[ترجمه گوگل]زاویه کمتر به این معنی است که نسبت ابعاد وتر به دهانه بیشتر است
[ترجمه ترگمان]این زاویه کم تر به این معنا بود که نسبت عرض of بلندتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The critical aspect ratio of the fiber is defined as the crosspoint of the tangent value of the inflexion and the asymptote of the maximum elastic modulus.
[ترجمه گوگل]نسبت ابعاد بحرانی فیبر به عنوان نقطه عرضی مقدار مماس خمش و مجانب حداکثر مدول الاستیک تعریف می شود
[ترجمه ترگمان]نسبت منظری بحرانی فیبر به عنوان crosspoint از مقدار تانژانت of و the مدول الاستیسیته بیشینه تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Such plasmas can be confined as a high aspect ratio toroid having compact dimensions.
[ترجمه گوگل]چنین پلاسماهایی را می‌توان به عنوان یک توروئید با نسبت تصویر بالا با ابعاد فشرده محدود کرد
[ترجمه ترگمان]چنین plasmas را می توان به نسبت ابعادی بالا و داشتن ابعاد متراکم محدود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The aspect ratio of the ribbon-shaped fiber can be 5
[ترجمه گوگل]نسبت تصویر فیبر روبانی شکل می تواند 5 باشد
[ترجمه ترگمان]نسبت منظری فیبر شکل - شکل می تواند ۵ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Change Aspect Ratio when taking photos.
[ترجمه گوگل]هنگام عکس گرفتن نسبت تصویر را تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]نسبت عرض به ارتفاع هنگام گرفتن عکس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rod-like NCC has perfect crystal structure, relatively high aspect ratio, low density and excellent mechanical properties which make it a new type of green reinforcing filler for rubber.
[ترجمه گوگل]NCC میله مانند دارای ساختار کریستالی عالی، نسبت ابعاد نسبتاً بالا، چگالی کم و خواص مکانیکی عالی است که آن را به نوع جدیدی از پرکننده های تقویت کننده سبز برای لاستیک تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]Rod مانند NCC دارای ساختار کریستالی کامل، نسبت منظری بالا، چگالی پایین و خواص مکانیکی عالی است که آن را به نوع جدیدی از پرکننده تقویت کننده سبز برای لاستیک تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Keeps the aspect ratio of your images so they do not distort.
[ترجمه گوگل]نسبت ابعاد تصاویر شما را حفظ می کند تا تحریف نشوند
[ترجمه ترگمان]شکل ظاهری تصاویر خود را حفظ می کند به طوری که آن ها تحریف نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They have an aspect ratio of approximately 1: 09
[ترجمه گوگل]آنها دارای نسبت تصویر تقریباً 1: 09 هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبت منظری از حدود ۱: ۰۹ دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The aspect ratio of the scans can also be modified to further improve sample throughput.
[ترجمه گوگل]نسبت ابعاد اسکن ها را نیز می توان برای بهبود بیشتر توان نمونه تغییر داد
[ترجمه ترگمان]نسبت منظری the را می توان برای بهبود بیشتر خروجی نمونه اصلاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] نسبت ابعاد - نسبت ابعاد (در مورد پرده نمایش یا قاب تصویر) - نسبت ابعاد پرده - نسبت ابعاد تصویر
[کامپیوتر] نسبت نما - نسبت ارتقاع به پهنای یک تصویر - نسبت دید، نسبت تصویر .
[برق و الکترونیک] نسبت ظاهری
[زمین شناسی] نسبت تصویر نسبت پهنای تصویر به ارتفاع تصویر
[پلیمر] نسبت منظر(طول به قطر)، نسبت عرض به ارتفاع یا طول به قطر ذره را گویند. نسبت منظر گویای میزان کشیدگی ذره است. هرچه میزان این نسبت از یک بزرگتر باشد نشان دهنده غیر کروی تر بودن ذره است. برای ذرات کروی نسبت منظر برابر یک است.

انگلیسی به انگلیسی

• relation between the width and height of an image on the screen

پیشنهاد کاربران

نسبت کشیدگی
aspect ratio ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: نسبت منظری
تعریف: نسبت مجذور دهانۀ بال ( wingspan ) به مساحت آن
نسبت بزرگترین طول به کوچکترین طول
نسبت منظریت، نسبت منظری
نسبت ابعاد تصاویر مثلا" 4:3 و 16:9
[المان محدود، مکانیک، عمران]نسبت ظاهری، نسبت ابعادی، تناسب ابعادی

بپرس