assiduously


باپشت کاریاملازمت

جمله های نمونه

1. he studied law assiduously
او با پشتکار به مطالعه ی حقوق پرداخت.

2. They labour assiduously for the benefit of future generations.
[ترجمه گوگل]آنها با جدیت به نفع نسل های آینده تلاش می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور جدی به نفع نسل های آینده کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Before apartheid ended, I assiduously avoided buying South African products.
[ترجمه گوگل]قبل از پایان آپارتاید، من با جدیت از خرید محصولات آفریقای جنوبی اجتناب می کردم
[ترجمه ترگمان]قبل از پایان آپارتاید، من به طور جدی از خرید محصولات آفریقای جنوبی اجتناب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even young children worked assiduously for a reward.
[ترجمه گوگل]حتی بچه‌های خردسال هم برای دریافت پاداش سخت کار می‌کردند
[ترجمه ترگمان]حتی کودکان جوان به طور جدی برای پاداش کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He worked assiduously to earn the money for his son's education.
[ترجمه گوگل]او برای به دست آوردن پول برای تحصیل پسرش سخت کار می کرد
[ترجمه ترگمان]او با پشت کار کار می کرد تا پول تحصیل پسرش را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He spent three months assiduously courting a newspaper editor.
[ترجمه گوگل]او سه ماه را به سختی در خواستگاری یک سردبیر روزنامه گذراند
[ترجمه ترگمان]او سه ماه به طور جدی به دنبال ویراستار روزنامه می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dennis cut his veal assiduously into tiny squares and piled them into a pyramid that he then inhaled in a single gulp.
[ترجمه گوگل]دنیس گوشت گوساله‌اش را به آرامی به شکل مربع‌های کوچک برش داد و آن‌ها را در یک هرم انباشته کرد و سپس با یک جرعه آن را استنشاق کرد
[ترجمه ترگمان]دنیس به طور جدی گوشت گوساله را به صورت مربع های کوچک برید و آن ها را در یک هرم قرار داد که پس از آن به یک جرعه سرکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He assiduously avoided her glance all through dinner, and as soon as the coffee was served he got to his feet.
[ترجمه گوگل]او در تمام مدت شام با احتیاط از نگاه او دوری می‌کرد و به محض اینکه قهوه سرو شد، از جایش بلند شد
[ترجمه ترگمان]با تلاش زیاد از نگاه او در طول شام پرهیز می کرد، و به محض این که قهوه آماده شد از جا برخاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Modern men and women work assiduously at sites like Uxmal to uncover every clue.
[ترجمه گوگل]مردان و زنان مدرن با جدیت در سایت هایی مانند Uxmal کار می کنند تا هر سرنخی را کشف کنند
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان امروزی به طور جدی در مکان هایی مانند Uxmal کار می کنند تا هر گونه سرنخ را کشف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Though Catherine assiduously cultivated an image of absolute authority. she was well aware of the limitations on her own power.
[ترجمه گوگل]اگرچه کاترین با جدیت تصویری از اقتدار مطلق را پرورش داد او به خوبی از محدودیت های قدرت خود آگاه بود
[ترجمه ترگمان]با آنکه کاترین به طور جدی تصویری از قدرت مطلقه پرورش داده بود او از محدودیت های قدرت خود آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A few embarrassments are also smoldering, assiduously stoked by the Gramm camp.
[ترجمه گوگل]برخی شرمساری ها نیز در حال دود شدن هستند که به سختی توسط اردوگاه گرام ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از ناراحتی های آن ها نیز در حال سوختن هستند و به طور جدی توسط اردوگاه Gramm تشدید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So their employees assiduously protect their jobs and build their empires, pursuing larger budgets, larger staffs, and more authority.
[ترجمه گوگل]بنابراین کارکنان آنها با جدیت از مشاغل خود محافظت می کنند و امپراتوری های خود را می سازند و بودجه های بزرگتر، کارکنان بزرگتر و اختیارات بیشتری را دنبال می کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین کارمندان آن ها به طور جدی از مشاغل خود محافظت می کنند و امپراطوری ها را می سازند، بودجه های بزرگ تر، کارمندان بزرگ تر و اختیارات بیشتر را دنبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Foundation has fostered this delusion assiduously.
[ترجمه گوگل]بنیاد این توهم را با جدیت پرورش داده است
[ترجمه ترگمان]بنیاد این توهم را به طور جدی پرورش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some assiduously fill notebooks with writing: incipient novelists or thesis writers?
[ترجمه گوگل]برخی با جدیت دفترچه ها را با نوشتن پر می کنند: رمان نویسان ابتدایی یا پایان نامه نویسان؟
[ترجمه ترگمان]برخی با پشت کار دفترداری را با نوشتن: رمان نویسان تازه کار و یا نویسندگان پایان نامه پر می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. While the ThompsonGlenn exchange was assiduously collegial, it was not without its mishaps.
[ترجمه گوگل]در حالی که صرافی تامپسون گلن به شدت دانشگاهی بود، اما بدون مشکلات نبود
[ترجمه ترگمان]در حالی که مبادله ThompsonGlenn، assiduously assiduously بود، این کار بدون mishaps نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• diligently, persistently

پیشنهاد کاربران

با دقت و توجه به جزییات
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : assiduity / assiduousness
صفت ( adjective ) : assiduous
قید ( adverb ) : assiduously
با پشتکاری
با دقت و پشتکار زیاد.
1. با سعی و کوشش با پشتکار
diligently
with great care

بپرس