at one's wit's end


در خدمت کسی، درمانده، سرگشته، اندروا، حیران، سردرگم، در مرز دیوانگی

انگلیسی به انگلیسی

• at a loss as means to solve a problem

پیشنهاد کاربران

به تنگ آمدن
عقل کسی قد ندادن در مورد مساله ای
نگران و آزرده بودن�سردرگم و آشفته بودن
at one's wit's end / at ( one's ) wits' end
Completely puzzled and perplexed, not knowing what to do.

بپرس