avowed

/əˈvaʊd//əˈvaʊd/

معنی: پذیرفته، اعتراف شده
معانی دیگر: اذعان شده، ادعا شده، مورد ادعا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: avowedly (adv.)
• : تعریف: openly stated or freely declared or acknowledged.
مترادف: declared, stated, sworn
مشابه: confessed, express

- Her avowed ambition to become the next prime minister has been duly noted by her rivals.
[ترجمه گوگل] جاه طلبی آشکار او برای تبدیل شدن به نخست وزیر بعدی به درستی توسط رقبای او مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان] جاه طلبی avowed برای تبدیل شدن به نخست وزیر بعدی توسط رقبای او مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he avowed himself a patriot
او ادعای میهن پرستی کرد.

2. her avowed purpose for coming
هدفی که ادعا می کرد به خاطر آن آمده است

3. A false friend is worse than an avowed enemy.
[ترجمه گوگل]دوست دروغین بدتر از دشمن آشکار است
[ترجمه ترگمان]یک دوست اشتباه بدتر از یک دشمن قسم خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The party's avowed aim was to struggle against capitalist exploitation.
[ترجمه گوگل]هدف اعلام شده حزب مبارزه با استثمار سرمایه داری بود
[ترجمه ترگمان]هدف این حزب، مبارزه با استثمار سرمایه داری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The avowed aim of this Government is to reduce taxation.
[ترجمه گوگل]هدف این دولت کاهش مالیات است
[ترجمه ترگمان]هدف این دولت کاهش مالیات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He avowed that he would never cooperate with them again.
[ترجمه گوگل]او قول داد که دیگر هرگز با آنها همکاری نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که دیگر هرگز با آن ها هم کاری نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An avowed traditionalist, he is against reform of any kind.
[ترجمه گوگل]او که یک سنت گرا شناخته شده است، مخالف هر نوع اصلاحی است
[ترجمه ترگمان]او سنت گرا هستم، او مخالف اصلاحات در هر نوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He avowed his commitment to Marxist ideals.
[ترجمه گوگل]او تعهد خود را به آرمان های مارکسیستی اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]او تعهد خود را نسبت به آرمان های مارکسیستی اعتراف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He avowed himself an opponent of all alliances.
[ترجمه گوگل]او خود را مخالف همه اتحادها اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]او خود را به عنوان حریف تمام اتحادیه ها منصوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That is why the Fed's avowed aim has been to slow the economy.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که هدف فدرال رزرو کاهش سرعت اقتصاد بوده است
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که هدف avowed بانک مرکزی، کاهش اقتصاد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We worked with one hotel chain that avowed to the point of dementia its commitment to customer service and comfort.
[ترجمه گوگل]ما با یک هتل زنجیره ای کار کردیم که تا حد زوال عقل تعهد خود را به خدمات مشتری و آسایش نشان داد
[ترجمه ترگمان]ما با یک زنجیره هتل کار کردیم که تعهد خود نسبت به خدمت و آسایش مشتری را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She avowed herself a singer.
[ترجمه گوگل]او خود را خواننده معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]خودش را به عنوان یک خواننده معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their avowed purpose is to wreck the Social Contract and the democratic system under which we live.
[ترجمه گوگل]هدف آنها از بین بردن قرارداد اجتماعی و نظام دموکراتیکی است که تحت آن زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]هدف avowed این است که قرارداد اجتماعی و نظام دمکراتیک را که در آن زندگی می کنیم ویران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some of these are avowed traditionalists.
[ترجمه گوگل]برخی از اینها سنت گرایان مشهور هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از این افراد پیرو سنت traditionalists هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پذیرفته (صفت)
accepted, avowed

اعتراف شده (صفت)
avowed

انگلیسی به انگلیسی

• sworn, confirmed, declared (enemy, etc.)
if you are an avowed supporter or opponent of something, you have declared that you support it or oppose it; a formal word.
an avowed belief or aim is one that you hold very strongly; a formal word.

پیشنهاد کاربران

۱. پر و پا قرص. دو اتشه. جدی ۲. اشکار. علنی ۳. قسم خورده
مثال:
It is the avowed goal of many individuals and social movements.
این یک هدف علنی و آشکار بسیاری از افراد و حرکتهای اجتماعی است.
لانگمن دیکشنری : علنی
قسم خورده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : avow
✅️ اسم ( noun ) : avowal
✅️ صفت ( adjective ) : avowed
✅️ قید ( adverb ) : avowedly
اعلام شده . پذیرفته
مدعا ( ادعا شده )
اعلام شده

بپرس