bah

/ˈbɑː//bɑː/

معنی: به
معانی دیگر: (حرف ندا حاکی از تنفر و تحقیر) په، اه، علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used as an expression of disgust or annoyance.

جمله های نمونه

1. bah humbug!
اه چقدر چرند!،اه چه بامبولی !

2. Bah! Christmas is too commercial.
[ترجمه گوگل]باه! کریسمس بیش از حد تجاری است
[ترجمه ترگمان]به! کریسمس برای کریسمس - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Spoken clearly, the sounds “dah” and “bah” are easy to distinguish.
[ترجمه گوگل]با صحبت واضح، صداهای "دا" و "با" به راحتی قابل تشخیص هستند
[ترجمه ترگمان]به طور واضح و به وضوح شنیده می شود و به راحتی قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Byakki:Bah! Enough idle words, sires !
[ترجمه گوگل]بیاکی: باه! سخنان بیهوده بس است، آقاجان!
[ترجمه ترگمان]به! بس است که این کلمات بی هوده و تنبل را به زبان می آورد، پدران!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Edwin: The end? The end of what?! Bah! Useless premonitions ! Why do I even bother asking such unshaped talent?!
[ترجمه گوگل]ادوین: پایان؟ آخر چی؟! باه! پیش گویی های بیهوده! چرا من حتی حوصله پرسیدن چنین استعداد بی شکلی را به خودم می دهم؟!
[ترجمه ترگمان]پایان؟ پایان چی؟ به! به! پیش ذهنیت غیر طبیعی چرا من حتی زحمت پرسیدن چنین استعدادی را به خود زحمت می دهم؟ !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet if you play a film clip in which the soundtrack says “dah” while the image on the screen shows a mouth saying “bah, ” people will swear they heard “bah. ”
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر کلیپ فیلمی را پخش کنید که در آن موسیقی متن «دا» می‌گوید در حالی که تصویر روی صفحه دهانی را نشان می‌دهد که «به» می‌گوید، مردم قسم می‌خورند که «به» شنیده‌اند ”
[ترجمه ترگمان]با این حال اگر یک قطعه فیلم بازی کنید که در آن متن فیلم می گوید: \"او\" در حالی که تصویر روی صفحه یک دهان را نشان می دهد، مردم قسم خواهند خورد که \"به\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bah! Let that flea stick on the wall.
[ترجمه گوگل]باه! بگذار آن کک به دیوار بچسبد
[ترجمه ترگمان]به! بذار اون چوب رو روی دیوار نصب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Footman: Bah! We shouldn't even be here! Or siding with the orcs.
[ترجمه گوگل]فوتمن: باه! ما حتی نباید اینجا باشیم! یا کنار اورک ها
[ترجمه ترگمان]به! ما حتی نباید اینجا باشیم! یا طرف او رک ها را بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Male peacock: Bah, you are mean, old love sees my oestrus!
[ترجمه گوگل]طاووس نر: به، تو بدی، عشق پیر فحلی مرا می بیند!
[ترجمه ترگمان]آه، تو بدجنسی، عشق قدیمی من رو می بینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bah rain and Malaysia are very flat with no kerbs, but here you have to jump over the chicane.
[ترجمه گوگل]باران باه و مالزی بسیار مسطح و بدون حاشیه هستند، اما در اینجا باید از روی شیکان بپرید
[ترجمه ترگمان]به! باران و مالزی با هیچ kerbs یک سان نیستند، اما در اینجا باید از روی the بپرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cheap goods: Indelicacy bah, not be good thing.
[ترجمه گوگل]اجناس ارزان : ظرافت باه، چیز خوبی نباشد
[ترجمه ترگمان]کالای ارزان: تف به تف، چیز خوبی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Background: Officially known as the Bah ' House of Worship, this temple is one of the most visited structures in India. Over 8000 people attended its opening ceremony in 198
[ترجمه گوگل]پیشینه: این معبد که رسماً به عنوان عبادتگاه بهه شناخته می شود، یکی از پربازدیدترین سازه های هند است بیش از 8000 نفر در مراسم افتتاحیه آن در سال 198 شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]پس زمینه: به طور رسمی به عنوان خانه \"پرستش\" شناخته می شود، این معبد یکی از the سازه ها در هند است بیش از ۸۰۰۰ نفر در مراسم افتتاحیه در ۱۹۸ نفر شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But in 1995 a teacher in norther northern Nigeria named Mohammed Bah Abba found a solution.
[ترجمه گوگل]اما در سال 1995 یک معلم در شمال نیجریه به نام محمد به ابا راه حلی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]اما در سال ۱۹۹۵ یک معلم در norther شمالی نیجریه به نام محمد به Abba راه حلی پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But in nineteen ninety-five a teacher in northern Nigeria named Mohammed Bah Abba found a solution. He developed the "Pot-in-Pot Preservation/Cooling System. "
[ترجمه گوگل]اما در سال نوزده و نود و پنج معلمی در شمال نیجریه به نام محمد باه آبا راه حلی پیدا کرد او "سیستم نگهداری/خنک کردن گلدان در گلدان" را توسعه داد
[ترجمه ترگمان]اما در هزار و نهصد و نود و پنج یک معلم در نیجریه شمالی به نام محمد به Abba راه حلی پیدا کرد او سیستم خنک کننده \/ سیستم خنک کننده را توسعه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cry of disgust

پیشنهاد کاربران

بپرس