be up to your eyes in something

پیشنهاد کاربران

Tobe very busy doing sth
یعتی کاملا مشغول و درگیر انجام کاری بودن
از چیزی به ستوه آمدن مثلا
I am up to my eyes in work
یعنی از کار زیاد به ستوه آمدم ( در فارسی میگیم به اینجام رسیده و به گردنمان اشاره می کنیم )
To be very busy with sth
شدیدا مشغول کاری بودن

بپرس