beware

/bəˈwer//bɪˈweə/

معنی: حذر کردن از، برحذر بودن، زنهار دادن، ملتفت بودن
معانی دیگر: مواظب بودن، حذر کردن، پاییدن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to be wary or cautious (often used imperatively).
مشابه: attend, heed, mind, watch, watch it, watch out

- Beware of the neighbor's dog!
[ترجمه bahare] مراقب سگ همسایه باشید
|
[ترجمه ترجمه رهام] مراقب اتش باش
|
[ترجمه گوگل] مراقب سگ همسایه باش!
[ترجمه ترگمان] مراقب سگ همسایه باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Their parents had taught the children to beware of strangers.
[ترجمه م.باقریان] پدر و مادرشان به بچه ها آموزش داده بودند که از غریبه ها حذر کنند
|
[ترجمه .YOUNG MAN.] اقا نه یعنی مراقبت کنن
|
[ترجمه گوگل] والدینشان به بچه ها یاد داده بودند که مراقب غریبه ها باشند
[ترجمه ترگمان] والدین آن ها به بچه ها یاد داده بودند که نسبت به غریبه ها هشیار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to be wary of or on guard against (usu. used imperatively).
مترادف: mind
مشابه: attend, heed, notice

- Beware the coming of night.
[ترجمه گوگل] مراقب آمدن شب باش
[ترجمه ترگمان] از آمدن شب بر حذر باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. beware of evil friends!
از دوستان بد برحذر باش !

2. beware of the dog; it bites!
مواظب این سگ باشید; گاز می گیرد!

3. beware of the man who makes impossible promises!
از کسی که قول های غیرممکن می دهد پرهیز کن !

4. Beware of a man of one book.
[ترجمه حسن] مراقب مردی که یک کتاب دارد باشید
|
[ترجمه گوگل]مراقب مرد یک کتاب باش
[ترجمه ترگمان]از مردی از یک کتاب آگاه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beware of a silent dog and still water.
[ترجمه گوگل]مراقب سگ ساکت و آب ساکن باشید
[ترجمه ترگمان]از یک سگ ساکت و آب راکد آگاه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is good to beware by other men’s harm.
[ترجمه گوگل]خوب است که از آسیب دیگران برحذر باشید
[ترجمه ترگمان]خوب است که مراقب آسیب دیگران باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the fox preacheth, then beware your geese.
[ترجمه گوگل]وقتی روباه موعظه می کند، مراقب غازهای خود باشید
[ترجمه ترگمان]وقتی روباه وارد می شود، غاز شما را بر حذر می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beware of him who regards not his reputation.
[ترجمه گوگل]از کسی که به آبروی خود توجهی ندارد برحذر باشید
[ترجمه ترگمان]از او آگاه باشید که به شهرت او توجه ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Beware,beware!he'll cheat'ithout scruple,who can without fear.
[ترجمه گوگل]مواظب باش، مواظب باش! او بدون ظلم فریب خواهد داد، کسی که می تواند بدون ترس
[ترجمه ترگمان]بر حذر باش، مواظب باش! بدون ترس و تردید، بدون ترس و تردید تقلب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Beware the Ides of March.
[ترجمه گوگل]مراقب ایده های ماه مارس باشید
[ترجمه ترگمان]از نیمه ماه مارس آگاه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beware beginnings.
[ترجمه گوگل]مراقب شروع ها باشید
[ترجمه ترگمان]از آغاز آگاه باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Beware of Greeks bearing gifts.
[ترجمه گوگل]مراقب هدایایی یونانی ها باشید
[ترجمه ترگمان]از یونان آگاه باشید که هدایا را حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Beware of being too impatient with others.
[ترجمه گوگل]مراقب بی حوصلگی بیش از حد با دیگران باشید
[ترجمه ترگمان]مراقب باشید که نسبت به دیگران بیش از حد impatient باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Parents of either sex should beware of imposing their own tastes on their children.
[ترجمه گوگل]والدین هر دو جنس باید مراقب تحمیل سلیقه خود به فرزندانشان باشند
[ترجمه ترگمان]والدین هر دو جنسیت نباید نسبت به تحمیل سلیقه خود نسبت به فرزندان خود هشیار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Motorists were warned to beware of slippery conditions.
[ترجمه گوگل]به رانندگان هشدار داده شد که مراقب شرایط لغزنده باشند
[ترجمه ترگمان]به Motorists هشدار داده شد که از شرایط لغزنده آگاه باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حذر کردن از (فعل)
avoid, beware

برحذر بودن (فعل)
beware

زنهار دادن (فعل)
beware, quarter

ملتفت بودن (فعل)
mind, beware

انگلیسی به انگلیسی

• be cautious, be watchful
if you tell someone to beware of a person or thing, you are warning them that the person or thing may harm them.
be careful!, watch out!

پیشنهاد کاربران

بر حذر بودن
مواظب بودن
آگاه باش.
واژه ی آگاه با نگاهیدن درپیوند است پس در کل مشکلی نیست که be aware me را �به من آگاه باش� یا �aware me� مرا آگاه کن، بیاگاه مرا ، ترجمه کنیم ز یرا آگاه بودن همه ی معنی های دانستن، هشدار، اخطار، مراقب بودن را در خود دارد چون در ریشه شناسی تارگاهِ etymonline برای aware دو معنی گفته، یک شناختن و دو مراقب بودن، البته �بپا� را برابر aware هم میتوان به کاربرد ولی من بپا را برای watch out به کارمی برم.
...
[مشاهده متن کامل]

پاییدن: to watch out, to endure
اَزداییدن: to inform
نِپاهیدن: to observe

منابع• https://www.etymonline.com/word/aware
alert آگاه باش
beware of him
اونو بپا
The beware me
اونا منو میپان
verb:
هشدار دادن
آگاهی دادن
اخطار دادن
زنهار دادن
مراقب بودن
ملتفت کردن
به عنوان مثال :
1 - Police warned drivers to beware
2 - They should beware of making hasty decisions
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/beware
Beware!
حواستون باشه!
حواست باشه!
بپا!
مواظب باش!
مراقب باش!
یادتان باشد
هشدار
مواظب بودن
حذر کردن

بپرس