branches


معنی: فروع

جمله های نمونه

1. branches that had been contorted by wind and storm
شاخه هایی که باد و توفان آنها را کج و معوج کرده بود.

2. branches that quaked in the spring breeze
شاخه هایی که در نسیم بهاری می لرزیدند

3. branches waved gently and shed their leaves
شاخه ها به آرامی نوسان می کردند و برگ های خود را می ریختند.

4. branches weighed down with fruit
شاخه هایی که میوه بر آنها سنگینی می کرد

5. branches were shaking in the wind
شاخه ها در باد تکان می خوردند.

6. dead branches had damed up the gutter
شاخ و برگ مرده (یا پوسیده) جوی را بند آورده بود.

7. green branches are still pliable
شاخه های سبز هنوز خمپذیرند.

8. its branches grow horizontally
شاخه های آن به طور افقی رشد می کنند.

9. the branches daily receive their orders from the parent company
شعبه ها دستورات خود را روزانه از شرکت مادر دریافت می دارند.

10. the branches swayed gently
شاخه ها آرام تکان می خوردند.

11. tree branches which were overburdened with ice and snow
شاخه های درختانی که زیر بار یخ و برف خم شده بودند

12. the company's branches proliferated fast
شعبه های شرکت به سرعت فزونی یافت.

13. the cut-off branches lay scattered on the ground
شاخه های بریده شده به طور پراکنده روی زمین افتاده بودند.

14. the lateral branches of a tree
شاخه های کناری درخت

15. the quivering branches of a tree in a spring breeze
شاخه های لرزان درخت در نسیم بهاری

16. the tangled branches of this forest's trees
شاخ و برگ درهم گیر افتاده ی درختان این جنگل

17. the young branches of the old tree
شاخه های نورسته ی درخت کهنسال

18. to trim dead branches off a tree
شاخه های مرده ی درخت را زدن

19. trees tossed their branches in the stiff wind
شاخه های درختان در باد شدید تکان می خورد.

20. a tree spreading its branches abroad
درختی که شاخه های خود را به اطراف گسترده است

21. a tree with patulous branches
درختی با شاخ و برگ گسترده

22. a weeping willow's flexible branches
شاخه های قابل انعطاف بید مجنون

23. after aliabad the road branches
بعد از علی آباد جاده منشعب می شود.

24. all night, the top branches of the tree nodded in the wind
سرشاخه های درخت همه ی شب در باد تکان می خوردند.

25. he chopped off the branches
او شاخه ها را زد.

26. in kashan the road branches off in three directions
در کاشان جاده به سه شاخه منشعب می شود.

27. the gardener cut the branches of the tree
باغبان شاخه های درخت را برید.

28. the old tree's diffuse branches
شاخه های پراکنده ی درخت کهن

29. the wind caused the branches to dip in and out of the water
باد موجب شد که شاخه ها مرتبا در آب فرو بروند و در بیایند.

30. a dead tree with brittle branches
درخت خشک با شاخه های شکننده

31. a tree that reaches its branches over the wall
درختی که شاخه های آن از روی دیوار رد می شود

32. he ran crashing through the branches
او دوان دوان شاخه ها را شکست و رد شد.

33. petrochemistry is one of the branches of the science of chemistry
پتروشیمی یکی از شاخه های علم شیمی است.

34. the river divides into three branches
رودخانه به سه شاخه تقسیم می شود.

35. the tree had stretched its branches over the cabin
درخت شاخه های خود را برفراز کلبه گسترده بود.

36. a bird was tilting among the branches
پرنده ای در میان شاخ و برگ پس و پیش می رفت.

37. here the river parts into two branches
در اینجا رودخانه به دو شاخه تقسیم می شود.

38. the tree has put forth new branches
درخت شاخه های تازه درآورده است.

39. the wind kept sighing in the branches
باد همچنان در میان شاخه ی درختان صدایی آه مانند ایجاد می کرد.

40. to thin out some of the branches
برخی از شاخ و برگ ها را هرس کردن

41. he lay down and looked at the branches above
او دراز کشید و به شاخه های بالای سرش نگاه کرد.

42. she raised her hand up to fend branches from her eyes
دستش را بلند کرد تا شاخه ها را از جلوی چشمان خود کنار بزند.

43. the child's neck was caught between two branches and she strangled
گردن کودک میان دوشاخه گیرافتاد و او خفه شد.

44. the elk's antlers got entangled in the branches of the tree
شاخ گوزن در شاخه های درخت گیر کرد.

45. they educate the children in all scientific branches
آنان کودکان را در کلیه ی رشته های علمی آموزش می دهند.

46. this check will be bankable in all our branches
این چک در همه ی شعبه های ما پذیرفتنی خواهد بود.

47. to improvise a bed out of leaves and branches
از شاخ و برگ بستر خواب ساختن

48. after passing cairo, the nile forks out into many branches
پس از عبور از قاهره رود نیل به چندین شاخه بخش می شود.

49. here the river is entire but later it divides into three branches
در اینجا رودخانه یکپارچه است ولی بعدا به سه شاخه منشعب می شود.

مترادف ها

فروع (اسم)
branches, minutiae

پیشنهاد کاربران

شعبه / انشعاب / شاخه درخت
شعبه، شاخه درخت ، انشعاب ،
انشعاب، شعبه، شاخه درخت
( بعنوان فعل ) شاخه شاخه شدن, منشعب شدن
the universe branches out treelike at each juncture. . .
شاخه ها
انشعاب
شعب
شاخه
شعبه و یا به معنی از یک ریشه
شاخه، انشعاب، فروغ

شعبه ها
شُعَب و فروع
شاخه درخت/انشعاب/اتصال رشته ای
شعب بانک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس