bud

/ˈbəd//bʌd/

معنی: جوانه، غنچه، تکمه، شکوفه، شکوفه کردن، جوانه زدن، غنچه کردن
معانی دیگر: (گیاه شناسی) جوانه، بوژنه، گنبده، شروع به رشد کردن، تنیدن، جوان و پر حرارت بودن، نو پا و پر نوید بودن، آدم بی تجربه، در حال رشد، کم رشد، برجستگی یا قلمبه شدگی بر بدن برخی جانداران رده های پایین (مثل اسفنج دریایی) که از طریق غیرجنسی تولید شده و تبدیل به جاندار جدیدی می شود، پیوند زدن، (امریکا- خودمانی - مخفف: buddy) دوست، رفیق، (شیرازی) کاکو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: nip in the bud
(1) تعریف: a swelling on a plant that can develop into new parts, such as leaves or a flower.
مشابه: germ, offshoot, protuberance, rosebud, scion, shoot, sprout

(2) تعریف: in primitive animal organisms, a swelling or projecting growth that can develop into a complete organism.
مشابه: germ, outgrowth

(3) تعریف: any of various small, round parts, such as a taste bud.
مشابه: node, nodule, protuberance, taste bud

(4) تعریف: any person or thing that has not reached its mature state.
مشابه: baby, child, fledgling, kid
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: buds, budding, budded
(1) تعریف: to develop or create buds.
مترادف: burgeon, pullulate
مشابه: bloom, flower, germinate, sprout

(2) تعریف: to grow.
مترادف: grow
مشابه: blossom, burgeon, develop, flourish, luxuriate, sprout, thrive
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: budless (adj.), budlike (adj.)
• : تعریف: to cause to put forth buds.
مشابه: germinate, graft, sprout
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) used to address a male, usu. one whose name is unknown and sometimes in a condescending or hostile tone.
مشابه: buddy, mister

جمله های نمونه

1. arm bud
جوانه ی بازویی

2. a latent bud
شکوفه (یا جوانه)ی خفته

3. in (the) bud
1- در حال جوانه آوری،پر غنچه 2- هنگام جوانه زنی

4. nip in the bud
غنچه را کندن یا سرما زدن،جوانه را کشتن،در نطفه کشتن (خفه کردن)

5. nip in the bud
از آغاز با نا کامی روبرو کردن یا شدن

6. our plans were nipped in the bud
نقشه های ما در همان اوائل با شکست مواجه شد.

7. when he lost his job, his plans for a european trip were nipped in the bud
وقتی شغلش را از دست داد نقشه های سفرش به اروپا نقش بر آب شد.

8. The plants began to bud in early April.
[ترجمه گوگل]گیاهان در اوایل آوریل شروع به جوانه زدن کردند
[ترجمه ترگمان]گیاهان در اوایل آوریل شروع به غنچه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bud has invited us to go sailing this weekend.
[ترجمه گوگل]باد از ما دعوت کرده است که این آخر هفته به قایقرانی برویم
[ترجمه ترگمان] باد \"از ما دعوت کرده که این آخر هفته بریم\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Six months after Bud died, the house burned down.
[ترجمه گوگل]شش ماه پس از مرگ باد، خانه در آتش سوخت
[ترجمه ترگمان]شش ماه بعد از اینکه \"باد\" مرد خونه آتیش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Listen, bud, enough of the wisecracks, OK?
[ترجمه گوگل]گوش کن، جوانه، به اندازه کافی عاقلانه، خوب؟
[ترجمه ترگمان]گوش کن رفیق، بسه دیگه، باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hey, would you like a Bud?
[ترجمه گوگل]هی، یک غنچه می خواهی؟
[ترجمه ترگمان]هی، از باد \"باد\" خوشت میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the fruit trees are in bud or blossom, frosts may damage the crops.
[ترجمه گوگل]هنگامی که درختان میوه در حال جوانه زدن یا شکوفه دادن هستند، سرمازدگی ممکن است به محصولات آسیب برساند
[ترجمه ترگمان]زمانی که درختان میوه در نطفه یا غنچه هستند، یخ بندان ممکن است به محصولات آسیب برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The magnolia tree is in bud already.
[ترجمه گوگل]درخت ماگنولیا در حال جوانه زدن است
[ترجمه ترگمان]درخت ماگنولیا از قبل غنچه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A blossom develops from a bud.
[ترجمه گوگل]یک شکوفه از یک جوانه رشد می کند
[ترجمه ترگمان]شکوفه از غنچه رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The flowers are bronzy in bud and bright yellow when open.
[ترجمه گوگل]گلها در جوانه برنزی و در حالت باز زرد روشن هستند
[ترجمه ترگمان]این گل ها در هنگام باز شدن در نطفه و زرد روشن دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوانه (اسم)
chrysalis, tiller, offshoot, bud, sprout, seedling, gemma, youngling

غنچه (اسم)
mouth, knop, bud, button, gemma

تکمه (اسم)
bud, button, tuber

شکوفه (اسم)
chrysalis, bloom, blossom, flower, bud, flower bud

شکوفه کردن (فعل)
bloom, bud, effloresce

جوانه زدن (فعل)
grain, tiller, branch, nip, leaf, bud, erupt, peep, germinate, sprout, burgeon, shoot

غنچه کردن (فعل)
bud

انگلیسی به انگلیسی

• sprout, shoot; guy, fellow (slang)
sprout, grow buds
a bud is a small pointed lump that appears on a tree or plant and develops into a leaf or flower.
when a tree or plant buds, buds appear on it.
if you nip something in the bud, you put an end to it at an early stage; an informal expression.
see also budding.

پیشنهاد کاربران

۱. حشیش یا ماریجوانا ( محاوره ای )
۲. کوتاه شده Buddy، به معنای رفیق
Bud is a slang term for marijuana, a psychoactive drug derived from the Cannabis plant. It is typically smoked or vaporized for its relaxing and euphoric effects.
Bud یک اصطلاح عامیانه برای ماده ماری جوانا. به دلیل اثرات آرامش بخش و سرخوشی آن معمولاً به شکل تدخینی یا استنشاقی مصرف می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

“I’ve got some really good bud, want to smoke?”
In a discussion about drug legalization, a person might mention, “Many people believe that bud should be legalized for recreational use. ”
Another might argue, “Using bud responsibly can enhance creativity and

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-drug-deal/
کوتاه شده کلمه Buddy
رفیق، دوست، داداش
غنچه
بدن - جسد
در محاوره به معنای " پسر " به کار میره هم معنی با guy
⁦✔️⁩جوانه
Soon the buds will open
تلنبار شدن
جوانه ی گل یا شاخه نویی که بعد از تَرَک زدن و پوست ترکاندن پیداست . اونجایی که گل در مرحله ی غنچه س و تاز دراومده و بسته و در هم پیچیده مانند نوزاد در آمده از رحم است.
ماریجوانا ( slang )
داداش، رفیق، دوست ( محاوره )
رفیق، دوست، داداش ( محاوره )
جوانه
غده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس