baby boomer

/ˈbeɪbiˌbu:mər//ˈbeɪbiˌbu:mə/

(امریکا) متعلق به نسل بعد از جنگ جهانی دوم که دوران ازدیاد زاد و ولد در امریکا (baby boom) بود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person born in the United States during the decade following World War II, in which the population increased dramatically.

جمله های نمونه

1. Being a baby boomer, you just had to be influenced by these characters.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یک بیبی بومر هستید، فقط باید تحت تأثیر این شخصیت ها قرار می گرفتید
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ جهانی دوم، شما فقط باید تحت تاثیر این شخصیت ها قرار بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For starters, only about half of baby boomers have any retirement account at all.
[ترجمه گوگل]برای شروع، تنها حدود نیمی از بچه‌های بوم‌کننده اصلاً حساب بازنشستگی دارند
[ترجمه ترگمان]برای شروع، تنها حدود نیمی از این نسل در حال بازنشستگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The baby boomers reached the age brackets in which workers are normally highiy efficient.
[ترجمه گوگل]بیبی بومرها به گروه سنی رسیدند که در آن کارگران معمولاً کارایی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]متولدین این نسل به the سنی رسیده اند که در آن کارگران معمولا بسیار کارآمد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pessimism is especially high among baby boomers, with twice as many expecting family income to drop this year as last.
[ترجمه گوگل]بدبینی به ویژه در میان افرادی که رشد می کنند بسیار زیاد است، به طوری که انتظار می رود درآمد خانواده در سال جاری دو برابر بیشتر از سال گذشته کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]Pessimism بویژه در میان نسل بیبی بومر ها بسیار بالا است و دو برابر درآمد خانوادگی در سال جاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But a major factor is that many baby boomers are moving into their peak earning years, according to Sheehan.
[ترجمه گوگل]به گفته شیهان، اما یکی از عوامل مهم این است که بسیاری از بچه‌های جوان در حال حرکت به سمت سال‌های اوج درآمد خود هستند
[ترجمه ترگمان]اما به گفته Sheehan، یکی از عوامل مهم این است که تعداد زیادی از متولدین نسل انفجار در سال های اوج خود در حال حرکت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The oldest baby boomers turn 50 in 199and most are in their late 30s and 40s.
[ترجمه گوگل]مسن‌ترین بچه‌ها در سال 199 50 ساله می‌شوند و اکثر آنها در اواخر 30 و 40 سالگی خود هستند
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین نسل این نسل در سن ۱۹۹ سالگی ۵۰ ساله می شوند و اکثر آن ها در اواخر دهه ۳۰ و ۴۰ سالگی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like other baby boomers who delayed parenthood, she will spend the next two decades defying contemporary ideas of aging.
[ترجمه گوگل]مانند دیگر بچه‌هایی که والدین شدن را به تعویق انداختند، او دو دهه آینده را صرف سرپیچی از ایده‌های معاصر پیری خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مانند دیگر افرادی که پدر و مادر شدن را به تاخیر می اندازند، او دو دهه آینده را به مبارزه با ایده های نو در دوران معاصر خواهد گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Baby boomers" are the largest cohort of Americans living today.
[ترجمه گوگل]«بیبی بومرها» بزرگترین گروه آمریکایی‌هایی هستند که امروزه زندگی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بیبی بومر ها بزرگ ترین گروه آمریکایی هستند که امروزه زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With an aging baby boomer generation, healthcare continues to make a strong showing.
[ترجمه گوگل]با افزایش سن، مراقبت های بهداشتی همچنان به نمایش قوی خود ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]با وجود نسل بعد از جنگ جهانی جمعیت، مراقبت های بهداشتی همچنان نشان می دهد که سلامتی خود را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a result, he’s a typical baby boomer — openly critical of Japan’s obsession with capitalism.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، او یک بچه‌ی معمولی است – که آشکارا از وسواس ژاپن نسبت به سرمایه‌داری انتقاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، او یک بچه معمولی است که به شدت از علاقه ژاپن به سرمایه داری انتقاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fukasawa said Japanese men from the baby boomer generation were typically aggressive and proactive when it came to romance and sex.
[ترجمه گوگل]فوکاساوا می‌گوید مردان ژاپنی از نسل رشد بچه‌ها معمولاً در رابطه با عشق و رابطه جنسی پرخاشگر و فعال بودند
[ترجمه ترگمان]Fukasawa گفت که مردان ژاپنی از نسل بعد از جنگ جهانی، هنگامی که به رابطه عاشقانه و سکس می آمد، تهاجمی و پیش گس تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They created the teenager, the yuppie, the baby boomer, the singleton and the metrosexual.
[ترجمه گوگل]آنها نوجوان، یوپی، بچه بومر، مجرد و متروسکسوال را خلق کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها نوجوان، the yuppie، the baby، the و the را خلق کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That was true of the baby boomer generation of Greeks, now in their 50s and 60s, and the baby boomer politicians.
[ترجمه گوگل]این در مورد نسل بچه‌های یونانی که اکنون در دهه 50 و 60 زندگی خود هستند، و سیاستمداران بچه‌های بومور صادق بود
[ترجمه ترگمان]این امر در مورد نسل بعد از جنگ جهانی دوم، که در حال حاضر در دهه های ۵۰ و ۶۰ میلادی، و نسل بعد از جنگ جهانی دوم بود، صادق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And the Southeast is seeing growing numbers of service jobs attracting young singles as well as mobile baby boomers.
[ترجمه گوگل]و جنوب شرقی شاهد تعداد فزاینده‌ای از مشاغل خدماتی است که مجردهای جوان و همچنین افرادی را که در حال رشد هستند جذب می‌کنند
[ترجمه ترگمان]و جنوب شرقی شاهد افزایش تعداد مشاغل خدماتی و جذب افراد مجرد و همچنین بیبی بومرها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I am 3 and like so many of the baby boomers, I have invested in mutual funds.
[ترجمه گوگل]من 3 ساله هستم و مانند بسیاری از بچه‌های جوان، در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک سرمایه‌گذاری کرده‌ام
[ترجمه ترگمان]من ۳ سال دارم و مانند بسیاری از این نسل، در وجوه مشترک سرمایه گذاری کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person born during a baby boom, person born during a period of increased births (esp. during the post-world war ii period, 1946-1965)

پیشنهاد کاربران

Someone born between 1946 and 1964 when many babies were born
در رابطه با سال های اعلام شده باید بگم نمیشه تاریخ دقیقی رو برایش اعلام کرد چون در دیکشنری های مختلف زمان های متفاوتی رو ذکر کردن اما این دو سالی که بالا ذکر کردم در چند دیکشنری بود
( also baby - boomer )
a person who was born during the baby boom ( = a large increase in the number of children being born ) that happened in the UK and the US following the Second World War:
فردی که در دوران پررونق نوزاد ( افزایش زیادی در تعداد کودکان متولد شده ) که در بریتانیا و ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد به دنیا آمده است
...
[مشاهده متن کامل]

** نسل پر نوزاد یا بیبی بومر ( اغلب به اختصار بومرها نامیده می شوند ) گروه جمعیتی آماری پس از نسل خاموش و پیش از نسل ایکس هستند. این نسل اغلب به عنوان افرادی که از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ میلادی در طی دوران انفجار جمعیت، پس از جنگ جهانی دوم زاده شده اند تعریف می شوند. این اصطلاح در خارج از ایالات متحده آمریکا نیز استفاده می شود، اما تاریخ ها، بافت جمعیتی و شناسه های فرهنگی ممکن است متفاوت باشد. بیبی بوم به اشکال دیگری به عنوان "موج شوک" و "خوک درون پایتون" توصیف شده است. اکثر بیبی بومرها فرزندان بزرگ ترین نسل یا نسل خاموش هستند و اغلب والدین نسل اخیر ایکس ها و نسل هزاره هستند. بیبی بومرهای اخیر نیز می توانند والدین نسل زد باشند.
Many baby boomers are continuing to work well past retirement age.
The book discusses the social and economic consequences of the ageing baby - boomer demographic.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/baby-boomer• https://en.wikipedia.org/wiki/Baby_boomers
نسل پرنوزاد.
افرادی که بین سال های 1945 و 1965 در ایالات متحده آمریکا به دنیا اومدن، توی این دوره جمعیت آمریکا ۴۰ درصد افزایش پیدا کرد و متولدین این دوره با رفاه و مصرف گرایی همراه بودن.
این نسل زاده دوره رفاه و رونق اقتصادی توی جهان هستن.
...
[مشاهده متن کامل]

خیلی از بیبی بومرها الان یا پاشون لب گوره یا مردن.
مثال:
Since baby boomers represent such a large percentage of the population, financial experts are concerned about the impact their retirement will have on the economy
اختصار:
boomers

دقیقا حرف آقای دلواری درسته
someone born between 1946 and 1964, during a period after
World War II ended in which an unusually large number of children were born
سالخوردگان ناشی از انفجار جمعیتی
( سقوط آزاد، محمدناصر شرافت، صفحه 225 )
سالخوردگان ناشی از انفجار جمعیتی [که حاصل دوران رونق ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم است ( یعنی سالهای بین 1946 تا 1964 میلادی ) ]
نسل انفجار زاد و ولد
فردی که در دوره زمانی به دنیا آمده است که در آن دوره، بچه های زیادی به دنیا آمده اند ( مثلا در ایران بین سال های 1358 تا 1373 اگر فردی به دنیا آمده باشد می تواند این اسم را به خود بده، چون در آن دوره زمانی
...
[مشاهده متن کامل]
در ایران بچه های زیادی به دنیا آمدند و جمعیت ایران افزایش شدیدی داشت. اما در دیکشنری لانگمن سال های 1946 الی 1964 را سال های مربوط به این عبارت معرفی کرده است )

بپرس