back burner

/ˈbækˈbɝːnər//ˈbækˈbɜːnə/

در بوته ی اجمال، تعلیق، کم اولویت، کم اهمیت (معمولا به صورت on the back burner)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: back-burner (adj.)
• : تعریف: a state of temporary low priority (usu. prec. by on the).

- I put her request for a pay raise on the back burner.
[ترجمه سعید] تقاضای او برای اضافه پرداخت را پشت گوش انداختم
|
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] تقاضایش برای افزایش حقوق را به آینده موکول کردم.
|
[ترجمه گوگل] من درخواست او را برای افزایش حقوق در پشت مشعل قرار دادم
[ترجمه ترگمان] من تقاضای او را برای جبران دست مزد یک بار مصرف کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The job was put on the back burner when more important assignments arrived.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] زمانی که کارهای مهم تر سر برآورد انجام این کار به آینده موکول شد.
|
[ترجمه گوگل]زمانی که تکالیف مهمتر رسید، این کار در پشت مشعل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]زمانی که ماموریت های مهم بیشتری رسیدند، این شغل در مشعل قرار داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The government quietly put the scheme on the back burner.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] دولت بی سروصدا طرح را به آینده موکول کرد.
|
[ترجمه گوگل]دولت بی سر و صدا این طرح را پشت سر گذاشت
[ترجمه ترگمان]دولت به آرامی نقشه رو روی پشتش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their other project, meanwhile, is on the back burner.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] در همین حال پروژۀ دیگر آن ها فعلاً کنار گذاشته شده است.
|
[ترجمه گوگل]در همین حال، پروژه دیگر آنها در حال انجام است
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پروژه دیگر آن ها در پشت مشعل قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Issues like desegregation go on the back burner.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] مسائلی مانند تبعیض زدایی به بعد موکول شدند.
|
[ترجمه گوگل]مسائلی مانند تبعیض‌زدایی از هم جدا می‌شوند
[ترجمه ترگمان]مسائلی مانند لغو تبعیض نژادی در شعله عقب رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That put any promotion aspirations on the back burner.
[ترجمه گوگل]این امر هر گونه آرزوی ارتقاء را در نقطه مقابل خود قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که هر گونه انگیزه تبلیغاتی در شعله عقب وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You should put the plan on the back burner.
[ترجمه گوگل]شما باید طرح را در پشت مشعل قرار دهید
[ترجمه ترگمان] باید اون نقشه رو از پشت استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dozens of cases were put on the back burner.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] ده ها مورد به بعد موکول شدند.
|
[ترجمه گوگل]ده ها کیس روی پشت مشعل گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]ده ها پرونده بر روی شعله عقب نصب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hostages have been put on the back burner by the American government.
[ترجمه گوگل]گروگان ها توسط دولت آمریکا پشت سر گذاشته شده اند
[ترجمه ترگمان]گروگان ها توسط دولت آمریکا به آتش کشیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Put other issues on the back burner until after the election.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] مسائل دیگر را به بعد از انتخابات موکول کن.
|
[ترجمه گوگل]مسائل دیگر را تا بعد از انتخابات پشت سر بگذارید
[ترجمه ترگمان]تا بعد از انتخابات سایر مسائل را به تعویق بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. LH : So that's on the back burner -- an English album -- for the time being.
[ترجمه گوگل]LH: پس فعلاً این یک آلبوم انگلیسی است
[ترجمه ترگمان]LH: % s روی شعله عقب - - یک آلبوم انگلیسی - - برای زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You should put that project on the back burner.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] بهتر است پروژه را به بعد موکول کنید.
|
[ترجمه گوگل]شما باید آن پروژه را در پشت مشعل قرار دهید
[ترجمه ترگمان]شما باید این پروژه را بر روی شعله عقب قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The whole project has been put on the back burner.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] کل پروژه به بعد موکول شده است.
|
[ترجمه گوگل]کل پروژه در پشت مشعل قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تمام این پروژه بر روی شعله عقب نصب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's on the back burner right now.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] فعلاً اولویتی ندارد.
|
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در پشت مشعل است
[ترجمه ترگمان] الان توی the - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'll put the car repaired on the back burner for now.
[ترجمه گوگل]فعلا ماشین تعمیر شده رو میذارم پشت مشعل
[ترجمه ترگمان]ماشین را برای حالا تعمیر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many speculated that the US would put the peace process on the back burner.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] بسیاری بر این باور بودند که ایالات متحده روند صلح را به تعویق می انداخت.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری بر این باور بودند که ایالات متحده روند صلح را به آتش خواهد کشید
[ترجمه ترگمان]بسیاری بر این عقیده بودند که آمریکا روند صلح را در شعله عقب قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• rear burner on a stovetop; place of low priority, secondary position (slang)

پیشنهاد کاربران

Back burner حالتی از اجاق گاز است که غذا را به آرامی میپزد، کنایه از کار و چیزی که اضطراری در انجام اون نیست، کم اولویت
اجحاف
بی خیالی
به تعویق انداختن، به آینده موکول کردن

بپرس