backed up

جمله های نمونه

1. He backed up to the loading platform.
[ترجمه گوگل]او روی سکوی بارگیری پشتیبان گرفت
[ترجمه ترگمان]به بالای سکو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This theory needs to be backed up with solid empirical data/evidence.
[ترجمه گوگل]این نظریه نیاز به پشتیبان گیری با داده ها/شواهد تجربی محکم دارد
[ترجمه ترگمان]این نظریه باید با داده های تجربی و شواهد تجربی قوی پشتیبانی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I backed up carefully until I felt the wall against my back.
[ترجمه گوگل]با احتیاط عقب کشیدم تا اینکه دیوار را به پشتم حس کردم
[ترجمه ترگمان]با احتیاط بالا رفتم تا اینکه به دیوار تکیه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Traffic backed up for a mile.
[ترجمه گوگل]ترافیک برای یک مایل پشتیبان‌گیری شد
[ترجمه ترگمان]ترافیک تا یک مایل عقب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is time the Government backed up its advert campaigns with tougher measures.
[ترجمه گوگل]زمان آن فرا رسیده است که دولت از کمپین های تبلیغاتی خود با اقدامات سخت گیرانه حمایت کند
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان آن رسیده است که دولت فعالیت های تبلیغی خود را با اقدامات سخت تر مورد حمایت قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A police van drove through the protesters and backed up to the front door of the house.
[ترجمه گوگل]یک ون پلیس از میان معترضان عبور کرد و به جلوی درب خانه رفت
[ترجمه ترگمان]یک ون پلیس از میان معترضان گذشت و به سمت در ورودی خانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The police officers are backed up by extra teams of people at the weekend.
[ترجمه گوگل]افسران پلیس در آخر هفته توسط تیم های بیشتری از افراد حمایت می شوند
[ترجمه ترگمان]افسران پلیس در آخر هفته توسط تیم های بیشتری از مردم حمایت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The lectures will be backed up by practical work.
[ترجمه گوگل]سخنرانی ها با کار عملی پشتیبانی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی ها با کاره ای عملی مورد حمایت قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His claims are backed up by recent research.
[ترجمه گوگل]ادعاهای او با تحقیقات اخیر تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]ادعاهای او توسط تحقیقات اخیر مورد حمایت قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He backed up his arguments with facts.
[ترجمه گوگل]او استدلال های خود را با حقایق تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]جر و بحث خود را با حقایق پشت سر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Traffic into London on the Mwas backed up for several miles.
[ترجمه گوگل]ترافیک به لندن در Mwas برای چندین مایل پشتیبان شد
[ترجمه ترگمان]ترافیک به لندن رفت و چند مایل عقب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rebels backed up their demands with threats.
[ترجمه گوگل]شورشیان از خواسته های خود با تهدید حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]شورشیان درخواست های خود را با تهدید پشتیبانی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The truck stopped and then backed up.
[ترجمه گوگل]کامیون ایستاد و سپس عقب نشست
[ترجمه ترگمان]کامیون ایستاد و بعد عقب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The traffic is backed up to the traffic lights.
[ترجمه گوگل]ترافیک پشتیبان چراغ راهنمایی است
[ترجمه ترگمان]ترافیک به سمت چراغ های راهنمایی می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The woman was backed up against the wall.
[ترجمه گوگل]زن به دیوار تکیه داده بود
[ترجمه ترگمان]زن به دیوار تکیه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reinforced, having backing, having support or assistance

پیشنهاد کاربران

اولا بدانیم که backed up صفت است. در ترافیک می توان معادل � قفل شده� رو با اندکی اغماض به کار برد.
The traffic is backed up for six miles on the road to the coast.
جاده دریا به طول شش کیلومتر قفل شده است.
سعید امدادی
عاشق کلمه
۰۹۱۲۷۷۷۲۱۲۵
در مورد ترافیک به معنای سنگین هستش. ترافیک سنگین
دیوانه کننده بود ( عالی بود. )
یبوست
تایید شده
Got support
حمایت شدن، تایید شدن
پشتیبانی شده

بسته شدن کلی راه آب مثلا سینک ظرفشویی
The sink is all backed up
گرفتار شدن در شلوغی، گیر افتادن به دلیل تجمع زیاد، گیر کردن به دلیل انسداد مسیر ( تجمع خون در بافت ها به دلیل گرفتگی در رگ ها )
حمایت شده، پشتیبانی شده، مورد حمایت، مورد پشتیبانی، در حمایت

بپرس