backer

/ˈbækər//ˈbækə/

معنی: پشتیبان، حامی، نگهدار، باربر
معانی دیگر: کسی که دراجرای نقشه ای کمک میکند، حمال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who supports or gives time or money to a business, a cause, or the like.
مترادف: advocate, patron, supporter
مشابه: adherent, champion, friend, investor, promoter, proponent, sponsor, underwriter

- a backer of free elections
[ترجمه گوگل] حامی انتخابات آزاد
[ترجمه ترگمان] یکی از حامیان انتخابات آزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- the film's financial backers
[ترجمه گوگل] حامیان مالی فیلم
[ترجمه ترگمان] حامیان مالی فیلم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The band was financed by a mystery backer.
[ترجمه گوگل]بودجه گروه توسط یک حامی مرموز تامین می شد
[ترجمه ترگمان]این گروه توسط یک حامی مرموز تامین مالی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I was looking for a backer to assist me in the attempted buy-out.
[ترجمه گوگل]من به دنبال یک پشتیبان بودم که در تلاش برای خرید به من کمک کند
[ترجمه ترگمان]من داشتم دنبال یه پشتیبان می گشتم که به من کمک کنه تا در تلاش برای خرید به من کمک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is a heavy backer and advisor to Governor Bill Clinton, front-runner for the Democrats' presidential nomination.
[ترجمه گوگل]او حامی و مشاور شدید فرماندار بیل کلینتون، نامزد پیشتاز نامزدی دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری است
[ترجمه ترگمان]او یکی از حامیان سنگین و مشاور رئیس جمهور بیل کلینتون، پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری دموکرات ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Melling claims he has linked up with a backer who will help finance production of the Nemesis.
[ترجمه گوگل]ملینگ ادعا می کند که با یک حامی که به تامین مالی تولید Nemesis کمک می کند، ارتباط برقرار کرده است
[ترجمه ترگمان]وی ادعا می کند که او با یک حامی که به تامین مالی تولید ناخالص ملی کمک خواهد کرد، ارتباط داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Insured bonds carry a pledge from a private backer to pay interest and principal on the bonds if the issuer defaults.
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه بیمه شده دارای تعهدی از یک حامی خصوصی برای پرداخت سود و اصل اوراق در صورت عدم تعهد ناشر است
[ترجمه ترگمان]در صورت عدم پرداخت بدهی صادر کننده، اوراق قرضه از یک حامی خصوصی برای پرداخت بهره و موکل بر اوراق قرضه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Also a Wine backer like CrossOver, ReactOS is an attempt to create a fully Windows compatible operating system based on much of the work already done in Wine.
[ترجمه گوگل]همچنین ReactOS یک پشتیبان Wine مانند CrossOver، تلاشی برای ایجاد یک سیستم عامل کاملاً سازگار با ویندوز بر اساس بسیاری از کارهایی است که قبلاً در Wine انجام شده است
[ترجمه ترگمان]همچنین این اقدام تلاشی برای ایجاد یک سیستم عامل سازگار با ویندوز کامل براساس بسیاری از کاره ای انجام شده در واین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The State Department was an enthusiastic backer of the visit.
[ترجمه گوگل]وزارت امور خارجه از حامیان پرشور این دیدار بود
[ترجمه ترگمان]وزارت امور خارجه یکی از حامیان مشتاق این دیدار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was hoping for a backer, but the project was too chancy.
[ترجمه گوگل]من به یک پشتیبان امیدوار بودم، اما پروژه خیلی شانسی بود
[ترجمه ترگمان]من به دنبال یک حامی بودم، اما پروژه بیش از حد خطرناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I acted in the capacity of backer, or best man, to the bride groom.
[ترجمه گوگل]من به عنوان پشتیبان یا بهترین مرد برای داماد عمل کردم
[ترجمه ترگمان]من به عنوان یک کارمند، یا بهترین مرد، به داماد عروس عمل کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He has no publisher or financial backer; his funding comes from friends and what he calls "true believers"—scores of players willing to preorder a $40 game that's been "almost finished" since 200
[ترجمه گوگل]او ناشر یا پشتیبان مالی ندارد بودجه او از طرف دوستان و آنچه که او آن را "باوران واقعی" می نامد تأمین می شود - تعداد زیادی بازیکن که مایل به پیش خرید یک بازی 40 دلاری هستند که از سال 200 "تقریبا تمام شده" است
[ترجمه ترگمان]او هیچ ناشر یا ناشر مالی ندارد؛ سرمایه گذاری او از سوی دوستان و آنچه که او \"مومنان واقعی\" می نامد، می باشد - امتیازات بازیکنان حاضر به preorder یک بازی ۴۰ دلاری که از سال ۲۰۰ به بعد \"تقریبا تمام شده است\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mr. Vargas Llosa was an early backer of socialist causes but became disenchanted with the Cuban revolution and subsequently became known for his conservative economic and social policies.
[ترجمه گوگل]آقای وارگاس یوسا یکی از حامیان اولیه اهداف سوسیالیستی بود، اما از انقلاب کوبا ناامید شد و متعاقباً به خاطر سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی محافظه‌کارانه‌اش شناخته شد
[ترجمه ترگمان]آقای وارگاس Llosa یکی از حامیان اولیه عوامل سوسیالیستی بود اما در حال ناامید شدن از انقلاب کوبا بود و بعدها به خاطر سیاست های اجتماعی و اجتماعی محافظه کارانه وی شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Backer. I represent International Circulation in China.
[ترجمه گوگل]پشتیبان من نماینده گردش بین المللی در چین هستم
[ترجمه ترگمان]Backer من نماینده گردش بین المللی در چین هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The backer managed to gather a small group of curious passersby round the platform.
[ترجمه گوگل]حامی موفق شد گروه کوچکی از رهگذران کنجکاو را دور سکو جمع کند
[ترجمه ترگمان]این حامی موفق شد یک گروه کوچک از عابران عجیب و غریب را دور سکوی ایستگاه جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One of the company's backer has withdrawn.
[ترجمه گوگل]یکی از حامیان شرکت عقب نشینی کرده است
[ترجمه ترگمان]یکی از حامیان این شرکت عقب نشینی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I've got a prospective backer.
[ترجمه گوگل]من یک حامی احتمالی دارم
[ترجمه ترگمان]من یک پشتیبان بالقوه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشتیبان (اسم)
abutment, backup, supporter, protector, guardian, patron, backer, prop, buttress, savior

حامی (اسم)
supporter, protector, patron, sponsor, actor, advocate, partisan, backer, shield, booster, bulwark, vindicator, partizan

نگهدار (اسم)
supporter, protector, patron, backer, prop, keeper, guard, curator, stanchion, depositary, looker, watchdog

باربر (اسم)
backer, porter, coolie

انگلیسی به انگلیسی

• supporter, parlayer; (slang) investor
a backer is someone who gives support or financial help to a person or project.

پیشنهاد کاربران

Now, not just Israel but also its Western backers are greatly feeling the great pains that the Yemenis are creating for them.
در حال حاضر نه فقط اسرائیل بلکه حامیان و {پشتیبانهای} غربی آنها هم، به میزان زیادی دردهای بزرگی را که یمنی ها برای آنها ایجاد می کنند را احساس می کنند.
ضامن
شخصی که با فرد دیگری در شرط بندی روی یک رقیب یا شرکت کننده شراکت می کند
When a golfer is out there on the course, any new bet he makes is probably made with his own money, without the help of a backer. ( Dictionary. com )
باربر
معنیش همان پشتیبانه ولی اگه این کلمه در گیم به کار رفته شود معنی کسی را می دهد که از پشت حمله میکند
پشتیبان مالی
حامی. نگهدار

بپرس