baffling

جمله های نمونه

1. An apple tree producing square fruit is baffling experts.
[ترجمه ربیعی] درختی که سیب مربعی شکل می دهد کارشناسان را سردرگم کرده است.
|
[ترجمه گوگل]درخت سیبی که میوه مربعی تولید می کند کارشناسان را گیج کرده است
[ترجمه ترگمان]یک درخت سیب که میوه چهارگوش دارد متخصصان را گیج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I found what he was saying completely baffling.
[ترجمه ربیعی] حرف هایی که او می زد از نظر من کاملاً گیج کننده بود.
|
[ترجمه گوگل]آنچه را که می گفت کاملاً گیج کننده دیدم
[ترجمه ترگمان]چیزی که اون داشت کاملا گیج کننده بود رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He put forward a baffling question.
[ترجمه گوگل]او یک سوال گیج کننده مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]یک سوال گیج کننده را پیش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was constantly ill, with a baffling array of symptoms.
[ترجمه گوگل]من دائماً بیمار بودم، با مجموعه ای گیج کننده از علائم
[ترجمه ترگمان]مدام بیمار بودم، با نشانه های گیج کننده علائم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some of the country's customs are baffling to outsiders.
[ترجمه گوگل]برخی از آداب و رسوم کشور برای بیگانگان گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]برخی از آداب و رسوم این کشور برای خارجی ها گیج کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It appears baffling because it seems to call no attention to itself.
[ترجمه گوگل]گیج کننده به نظر می رسد زیرا به نظر می رسد هیچ توجهی را به خود جلب نمی کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این کار گیج کننده است زیرا به نظر می رسد که هیچ توجهی به خود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is as baffling a production enigma as anything in Maclean's own life.
[ترجمه گوگل]این معمای تولید مثل هر چیزی در زندگی خود مکلین گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]این یک معمای تولید مثل هر چیزی در زندگی خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The conmen use baffling jargon when they talk about those deals, to confuse their victims.
[ترجمه گوگل]افراد متخلف وقتی در مورد این معاملات صحبت می کنند از اصطلاحات گیج کننده استفاده می کنند تا قربانیان خود را گیج کنند
[ترجمه ترگمان]The از اصطلاحات baffling گیج کننده استفاده می کنند که در مورد آن معاملات صحبت می کنند و قربانیان خود را گیج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some inclusions are plain baffling. 1981 had Valentine cards, 1982 had school uniforms.
[ترجمه گوگل]برخی از اجزاء ساده گیج کننده هستند 1981 کارت های ولنتاین داشت، 1982 لباس مدرسه داشت
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها واضح و واضح هستند وی در سال ۱۹۸۱ صاحب کارت های مدرسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The eyes themselves were of that baffling protean gray which is never twice the same.
[ترجمه گوگل]خود چشم ها از آن خاکستری پروتئینی گیج کننده بود که هرگز دو برابر یکسان نیست
[ترجمه ترگمان]چشمانشان از آن یک رنگ خاکستری روشن بود که هرگز دو برابر آن دو برابر نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They succeeded in baffling the enemy.
[ترجمه گوگل]آنها موفق شدند دشمن را گیج کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها موفق شدند دشمن را گیج کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their intrusion, though baffling and terrible, is not a random mischance.
[ترجمه گوگل]نفوذ آنها، اگرچه گیج کننده و وحشتناک است، یک اشتباه تصادفی نیست
[ترجمه ترگمان]ورود آن ها به هر حال گیج کننده و وحشتناک است و حادثه ناگواری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They succeeded in baffling the enemy's plan.
[ترجمه گوگل]آنها موفق شدند نقشه دشمن را به هم بزنند
[ترجمه ترگمان]آن ها موفق شدند نقشه دشمن را سردرگم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The air over the world's oceans has proved baffling to many land - based air forces.
[ترجمه گوگل]هوای اقیانوس های جهان برای بسیاری از نیروهای هوایی مستقر در زمین گیج کننده بوده است
[ترجمه ترگمان]هوای بالای اقیانوس های جهان برای بسیاری از نیروهای هوایی مستقر در زمین شگفت انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• confusing, bewildering

پیشنهاد کاربران

حیرت آور
گیج کننده ، گمراه کننده
A baffling question
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : baffle
✅️ اسم ( noun ) : bafflement
✅️ صفت ( adjective ) : baffling
✅️ قید ( adverb ) : bafflingly
گُنگ
baffling ( adj ) = mysterious ( adj )
به معناهای: اسرارآمیز، مرموز، سری

گیج کننده ، پیچیده
مختل کردن
سردرگم کننده، متحیر کننده - سری
راز الود و گیج کننده

بپرس