bailee

/ˌbeɪˈliː//ˌbeɪˈliː/

معنی: ضامن و متعهد، تحویل گیرنده
معانی دیگر: (در شرایط اضطراری) با چتر نجات از هواپیما بیرون پریدن، (حقوق) تحویل گیرنده ی وجه الضمانه یا کالای گروگذاری شده، مستودع، امانت دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the person who receives property in the payment of bail.

جمله های نمونه

1. The involuntary bailee does no wrong if he acts reasonably in trying to return the goods.
[ترجمه گوگل]وثیقه‌گذار غیرارادی اگر در تلاش برای بازگرداندن کالا معقولانه عمل کند، هیچ اشتباهی نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]اگر او به طور منطقی در تلاش برای بازگشت کالا عمل کند، bailee ناخواسته اشتباه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bailee Madison plays Sally, a young girl who goes to live with her father and his girlfriend.
[ترجمه گوگل]بیلی مدیسون نقش سالی، دختر جوانی را بازی می کند که برای زندگی با پدر و دوست دخترش می رود
[ترجمه ترگمان]مدیسون، سالی، سالی، دختری است که با پدر و دوست دخترش زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The civil responsibility of the bailee is an independently stated liability.
[ترجمه گوگل]مسئولیت مدنی وثیقه یک مسئولیت مستقل است
[ترجمه ترگمان]مسوولیت مدنی of یک مسئولیت مستقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The scope of the liability of the bailee in our country holds the autonomous principle of the viewpoint of the person concerned, which does not violate the principle of fairness.
[ترجمه گوگل]دامنه مسئولیت وثیقه در کشور ما دارای اصل خودمختاری از دیدگاه شخص ذینفع است که ناقض اصل انصاف نیست
[ترجمه ترگمان]دامنه مسئولیت of در کشور ما دارای اصل مستقل دیدگاه فرد مربوطه است، که اصل بی طرفی را نقض نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Such voluntary transfers of possession are called bailment, and the person who so acquires possession is a bailee of the goods.
[ترجمه گوگل]به این گونه نقل و انتقالات اختیاری تصرف، وثیقه گفته می شود و شخصی که به این ترتیب تصرف می کند، وثیقه گذار کالا است
[ترجمه ترگمان]چنین نقل و نقل و نقل و نقل اختیاری، bailment نامیده می شوند، و شخصی که این پول را به دست می آورد، bailee از اجناس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He can not, without his knowledge or consent, be made a bailee in the strict sense of that term.
[ترجمه گوگل]او را نمی توان بدون اطلاع یا رضایت او وثیقه به معنای دقیق آن اصطلاح کرد
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند، بدون کسب دانش یا رضایت خود، در مفهوم دقیق این عبارت نقش داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. BENEFIT OF INSURANCE 15 This insurance shall not inure to the benefit of the carrier or other bailee.
[ترجمه گوگل]منفعت بیمه 15 این بیمه نباید به نفع متصدی حمل و نقل یا سایر وثیقه گذاران باشد
[ترجمه ترگمان]هزینه های بیمه ۱۵ این بیمه به نفع حامل یا سایر وسایل نقلیه غیر مجاز نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This insurance shall not inure to the benefit of the carrier or other bailee.
[ترجمه گوگل]این بیمه نباید به نفع متصدی حمل و نقل یا سایر وثیقه گذاران باشد
[ترجمه ترگمان]این بیمه به سود شرکت حمل و نقل و یا شرکت های دیگر نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hence, if the owner surrenders possession to another, the bailee becomes liable.
[ترجمه گوگل]از این رو، اگر مالک تصرف خود را به دیگری تسلیم کند، وثیقه گذار مسئول می شود
[ترجمه ترگمان]از این رو، اگر مالک خود را به شخص دیگری واگذار کند، bailee مسئول می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Supplier hereby agrees with us that the supplier stores the copies on behalf of our company as bailee.
[ترجمه گوگل]تامین کننده بدینوسیله با ما موافقت می کند که تامین کننده نسخه ها را از طرف شرکت ما به عنوان وثیقه ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]تامین کننده به این وسیله با ما موافق است که تامین کننده نسخه های از طرف شرکت ما را به عنوان bailee ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nothing in this section affects the duties or liabilities of either seller or buyer as a bailee or custodier of the goods of the other party.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در این بخش بر وظایف یا تعهدات فروشنده یا خریدار به عنوان وثیقه یا نگهبان کالای طرف مقابل تأثیر نمی گذارد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در این بخش بر وظایف و مسئولیت های فروشنده یا خریدار به عنوان خریدار یا خریدار کالای طرف دیگر تاثیر نمی گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This Insurance shall not inure to the benefit of the carrier or other bailee.
[ترجمه گوگل]این بیمه نامه به نفع متصدی حمل و نقل یا سایر وثیقه گذاران نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]این بیمه به نفع حامل یا سایر bailee ها بستگی نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The legal relations of the trust include three parties concerned: consignor, bailee and beneficiary among whom the bailee is in the core position.
[ترجمه گوگل]روابط حقوقی تراست شامل سه طرف ذینفع است: فرستنده، وثیقه و ذینفع که در میان آنها وثیقه در جایگاه اصلی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]روابط قانونی این اعتماد شامل سه طرف است: consignor، bailee و ذی نفع در میان کسانی که bailee در جایگاه اصلی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The delivery of personal property in trust by the bailor to the bailee.
[ترجمه گوگل]تحویل اموال شخصی به امانت توسط وثیقه گذار به وثیقه گذار
[ترجمه ترگمان]تحویل مالکیت خصوصی در اعتماد به bailor به the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضامن و متعهد (اسم)
bailee

تحویل گیرنده (اسم)
transferee, bailee

تخصصی

[حقوق] امین، امانتدار

انگلیسی به انگلیسی

• one to whom property is bailed, trustee, guardian

پیشنهاد کاربران

امین قانونی
اگر الف مدادی را به شخص ب قرض دهد
اگر الف کفشش را برای تعمیر به شخص ب بسپارد در هر دو مثال شخص ب bailee ( امین قانونی ) است و possession ( تصرف مال ) در هر دو مثال بر ذمه الف باقی میماند

بپرس