bandbox

/ˈbændbɑːks//ˈbændbɒks/

جعبه یا قوطی گرد (برای نگهداری کلاه و غیره)، جعبه ء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a usu. cylindrical box of cardboard or thin wood, used to hold a hat or other clothing items.

جمله های نمونه

1. A good deal of the unpaid work younger women do is maintenance of a hairless, odourless, band-box self.
[ترجمه گوگل]بخش قابل توجهی از کارهای بدون دستمزد زنان جوان تر، حفظ یک خود بدون مو، بی بو و بسته بندی است
[ترجمه ترگمان]یک معامله خوب از زنان جوان مزدی که زنان جوان انجام می دهند، نگهداری یک نفس بی مو، odourless و band است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In spite of the long, hot train ride, Jane arrived looking as if a bandbox.
[ترجمه گوگل]علی‌رغم سفر طولانی و گرم قطار، جین به‌نظر می‌رسد که یک جعبه‌ای از راه دور باشد
[ترجمه ترگمان]با وجود سواری طولانی و گرم، جین، انگار که یک بسته دیگر هم به دست آورده بود، وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In spite of the long trip, Jody arrived looking as if she had come out of a bandbox.
[ترجمه گوگل]با وجود سفر طولانی، جودی به نظر رسید که انگار از یک باند باند بیرون آمده است
[ترجمه ترگمان]به رغم سفر طولانی، جودی آمد و نگاه کرد، انگار که یک بسته دیگر هم به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am glad I bought my bonnet, if it is only for the fun of having another bandbox!
[ترجمه گوگل]خوشحالم که کاپوتم را خریدم، اگر فقط برای لذت داشتن باندباکس دیگر باشد!
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که کلاهم را خریدم، اگر فقط به خاطر این است که یک بسته دیگر هم به تو بدهم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reasons for concern: choose the correct lighting, contribute to foiling Festival, warm atmosphere, but also let the newcomers and guests all seem to be in good out of a bandbox.
[ترجمه گوگل]دلایل نگرانی: نورپردازی مناسب را انتخاب کنید، به جشنواره فولینگ، فضای گرم کمک کنید، اما اجازه دهید تازه واردان و مهمانان همگی از یک باند باند خوب به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]دلایل نگرانی: انتخاب نورپردازی صحیح، کمک به خنثی کردن فستیوال، جو گرم، و همچنین اجازه دهید تازه وارد و مهمان ها همگی به نظر خوب از یک جعبه بسته خارج شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In spite of the long, hot train ride, Jody arrived looking as if she had come out of a bandbox.
[ترجمه گوگل]علی‌رغم سفر طولانی و گرم با قطار، جودی به‌نظر می‌رسید که انگار از باند باند بیرون آمده است
[ترجمه ترگمان]جودی با وجود قطار طولانی و گرم، مثل اینکه یک بسته دیگر هم به دست آورده بود، وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In spite of the long, hot train ride, Jane arrived looking as if she had come out of a bandbox.
[ترجمه گوگل]علیرغم سفر طولانی و داغ با قطار، جین به نظر رسید که انگار از باند باند بیرون آمده است
[ترجمه ترگمان]جین با وجود قطاری بلند و گرم، وارد شد، انگار که از یک جعبه مقوایی بیرون آمده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• box made of cardboard or thin wood for holding small clothes or accessories; round cardboard box for women's hats

پیشنهاد کاربران

بپرس