banned


ملعون، مردود، مغضوب

جمله های نمونه

1. banned books
کتاب های ممنوعه

2. they banned that movie
آن فیلم را ممنوع کردند.

3. all public manifestations have been banned
هر گونه تظاهرات عمومی ممنوع اعلام شده است.

4. Smoking is banned in the building.
[ترجمه امیر] مصرف دخانیات در ساختمان ممنوع است.
|
[ترجمه Nishimura] سیگار کشیدن ( مصرف دخانیات ) در ساختمان ممنوع است
|
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن در ساختمان ممنوع است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن در ساختمان ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Certain chemicals have been banned because of their damaging effect on the environment.
[ترجمه گوگل]برخی از مواد شیمیایی به دلیل اثرات مخرب آنها بر محیط زیست ممنوع شده اند
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی ویژه ای به دلیل تاثیر مخرب آن ها بر محیط زیست ممنوع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some videos have been banned on the basis that they are too violent.
[ترجمه گوگل]برخی ویدیوها به دلیل خشونت بیش از حد ممنوع شده اند
[ترجمه ترگمان]برخی ویدیوها بر این اساس ممنوع شده اند که آن ها بسیار خشن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The film was banned on the grounds of public decency.
[ترجمه گوگل]این فیلم به دلایل عفت عمومی توقیف شد
[ترجمه ترگمان]این فیلم در زمینه نجابت عمومی ممنوع اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Leaders of the banned party were arrested last night.
[ترجمه گوگل]رهبران حزب ممنوعه دیشب دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]رهبران حزب ممنوعه در شب گذشته دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She proposed that the book should be banned.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که این کتاب باید ممنوع شود
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که این کتاب ممنوع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bicycles are banned from the new superhighway.
[ترجمه گوگل]ورود دوچرخه به بزرگراه جدید ممنوع شد
[ترجمه ترگمان]ان ها از the جدید منع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was given an absolute discharge but banned from driving for 12 months.
[ترجمه گوگل]او مرخص شد اما 12 ماه از رانندگی محروم شد
[ترجمه ترگمان]او یک تخلیه مطلق به او داده شد اما از رانندگی به مدت ۱۲ ماه ممنوع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Board has banned the film on the grounds that it contravenes criminal libel laws.
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره این فیلم را به این دلیل که با قوانین افترا جنایی مغایرت دارد، توقیف کرده است
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره این فیلم را به دلیل مغایرت با قوانین تهمت و افترا ممنوع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She proposed that the book be banned.
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که این کتاب ممنوع شود
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که این کتاب ممنوع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Swimming is banned in this pond.
[ترجمه گوگل]شنا در این حوض ممنوع است
[ترجمه ترگمان]در این استخر شنا کردن ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He will be banned from international competition for four years.
[ترجمه گوگل]او به مدت چهار سال از حضور در مسابقات بین المللی محروم خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او به مدت چهار سال از رقابت بین المللی محروم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• prohibited, forbidden; illegal, contraband

پیشنهاد کاربران

ممنوع یا ممنوع شده
قدغن یا قدغن شده
ممنوع کردن
مخفی کردن
It should be banned
Banned =ممنوع ، مردود ، محروم
محروم کردن از دسترسی داشتن به چیزی به دلیل تخلف و سوء استفاده
معنی تعطیل شدن یا منحل شدن یا غیر قانونی بودن
محروم
sanction تحریم
unfortunately, expensive forgein drugs have been sanction
متاسفانه داروهای گرانقیمت خارجی تحریم شده است
unfortunately, expensive forgein drugs have been sanction
متاسفانه داروهای گرانقیمت خارجی تحریم شده است
ممنوعه. غیرقابل استفاده

ملعون
stop
متوقف کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس