barbiturate

/barˈbɪt͡ʃərət//bɑːˈbɪt͡ʃʊrət/

معنی: نمک اسید باربیتوریک
معانی دیگر: (داروسازی) باربیتورات، مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a group of salts or esters of barbituric acid, used as sedatives.

جمله های نمونه

1. He died from an overdose of alcohol and barbiturates.
[ترجمه گوگل]او بر اثر مصرف بیش از حد الکل و باربیتورات ها درگذشت
[ترجمه ترگمان]اون براثر اوردوز به خاطر مصرف الکل و مسکن مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He died from an overdose of barbiturates.
[ترجمه گوگل]او بر اثر مصرف بیش از حد باربیتورات ها درگذشت
[ترجمه ترگمان]اون براثر مصرف زیاد مسکن مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, anyone tolerant to barbiturates, alcohol, and other general central nervous system depressants show some cross-tolerance to benzodiazepines.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر کسی که نسبت به باربیتورات ها، الکل و سایر داروهای مضعف عمومی سیستم عصبی مرکزی تحمل کند، تحمل متقابلی نسبت به بنزودیازپین ها نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر کس که نسبت به barbiturates، الکل و دیگر سیستم عصبی مرکزی مقاوم است، برخی از tolerance را به benzodiazepines نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Barbifurafes Barbiturates are a major class of hypnotics that have been in use since the early l9OOs.
[ترجمه گوگل]Barbifurafes Barbiturates یک کلاس اصلی از خواب آورها هستند که از اوایل l9OO استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]Barbifurafes Barbiturates دسته بزرگی از hypnotics هستند که از اوایل l۹OOs مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Benzodiazepines Benzodiazepines are much safer than the older barbiturates and are said to be a popular choice among physicians for treating insomnia.
[ترجمه گوگل]بنزودیازپین ها بنزودیازپین ها بسیار ایمن تر از باربیتورات های قدیمی هستند و گفته می شود که انتخاب محبوبی در بین پزشکان برای درمان بی خوابی است
[ترجمه ترگمان]Benzodiazepines Benzodiazepines امن تر از barbiturates قدیمی تر هستند و گفته می شود که انتخاب محبوب در میان پزشکان برای درمان بی خوابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In general, the long-acting barbiturates have higher therapeutic and toxic levels than the shorter-acting barbiturates.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، باربیتورات های طولانی اثر دارای سطوح درمانی و سمی بالاتری نسبت به باربیتورات های کوتاه اثر هستند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، barbiturates های بلند مدت دارای سطوح درمانی و toxic بالاتری نسبت به the acting هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Barbiturates are no longer a recommended form of drug therapy for insomnia.
[ترجمه گوگل]باربیتورات ها دیگر یک نوع دارو درمانی توصیه شده برای بی خوابی نیستند
[ترجمه ترگمان]Barbiturates دیگر شکل توصیه شده از درمان اعتیاد برای بیخوابی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Once the first line of treatment for insomnia, barbiturates have now been almost completely abandoned for this use.
[ترجمه گوگل]باربیتورات‌ها که زمانی اولین خط درمان بی‌خوابی بودند، اکنون تقریباً به طور کامل برای این استفاده کنار گذاشته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اولین خط درمان برای بیخوابی، barbiturates اکنون به طور کامل به خاطر این استفاده رها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Drugs such as anticoagulants, antacids, barbiturates, alcohol and tobacco may increase the likelihood of the condition developing.
[ترجمه گوگل]داروهایی مانند ضد انعقادها، آنتی اسیدها، باربیتورات ها، الکل و تنباکو ممکن است احتمال ابتلا به این بیماری را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]داروهایی نظیر anticoagulants، antacids، barbiturates، الکل و تنباکو ممکن است احتمال ابتلا به این بیماری را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Also, an overdose of barbiturates can severely depress the central nervous system and lead to death.
[ترجمه گوگل]همچنین، مصرف بیش از حد باربیتورات ها می تواند به شدت سیستم عصبی مرکزی را تضعیف کند و منجر به مرگ شود
[ترجمه ترگمان]هم چنین مصرف بیش از حد of می تواند سیستم عصبی مرکزی را به شدت کاهش دهد و منجر به مرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was addicted to barbiturates.
[ترجمه گوگل]او به باربیتورات ها معتاد بود
[ترجمه ترگمان]اون معتاد به مسکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He suffered from insomnia and was taking barbiturates.
[ترجمه گوگل]او از بی خوابی رنج می برد و باربیتورات مصرف می کرد
[ترجمه ترگمان]از بی خوابی رنج می برد و از بی خوابی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A sedative or hypnotic drug, especially a barbiturate, in the form of a pill or capsule used to relieve insomnia.
[ترجمه گوگل]یک داروی آرام بخش یا خواب آور، به ویژه باربیتورات، به شکل قرص یا کپسول که برای رفع بی خوابی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک داروی آرام بخش یا آرام بخش، به ویژه a، به شکل قرص یا کپسول مورد استفاده برای تسکین بی خوابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. More diphenylthiocarbazone should be used to estimate barbiturate concentrations above 1 mg / dl.
[ترجمه گوگل]برای تخمین غلظت باربیتورات بالای 1 میلی گرم در دسی لیتر باید از دی فنیل تیوکاربازون بیشتری استفاده شود
[ترجمه ترگمان]diphenylthiocarbazone بیشتر باید برای تخمین غلظت های barbiturate بالای ۱ mg \/ dl استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نمک اسید باربیتوریک (اسم)
barbiturate

انگلیسی به انگلیسی

• drug used as a sedative
a barbiturate is a drug which people take to make them calm or to put them to sleep.

پیشنهاد کاربران

بپرس