barreled


معنی: خمرهای شکل

جمله های نمونه

1. he jumped on the motorcycle and barreled past the guard
پرید روی موتور سیکلت و مثل تیر از جلو نگهبان رد شد.

مترادف ها

خمره ای شکل (صفت)
barreled, domed

پیشنهاد کاربران

بپرس