be capable of

جمله های نمونه

1. He may be capable of jealousy when you have made superior progress in your work.
[ترجمه گوگل]زمانی که شما در کارتان پیشرفت بهتری داشته اید، ممکن است قادر به حسادت باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است وقتی پیشرفت بهتری در کارتان انجام داده اید ممکن است حسادت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She felt shock that he would be capable of such an act.
[ترجمه گوگل]او احساس شوکه کرد که او قادر به چنین عملی است
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که می تواند چنین کاری را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Instead, he had proved himself to be capable of great human emotion.
[ترجمه گوگل]در عوض، او ثابت کرده بود که قادر به احساسات بزرگ انسانی است
[ترجمه ترگمان]به جای آن، خود را ثابت کرده بود که قادر به ابراز احساسات انسانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ideally, it will need to be capable of working in all these media and of being extended.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، باید بتواند در همه این رسانه ها کار کند و گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]به طور ایده آل، لازم است که قادر به کار در تمام این رسانه ها و گسترش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The VDU image should be capable of identifying the structure of the text.
[ترجمه گوگل]تصویر VDU باید بتواند ساختار متن را شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]تصویر VDU باید قادر به تشخیص ساختار متن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Just about every collective pitch helicopter available should be capable of performing this manoeuvre, but some are more capable than others.
[ترجمه گوگل]تقریباً هر هلیکوپتر زمین جمعی موجود باید بتواند این مانور را انجام دهد، اما برخی از آنها از سایرین تواناتر هستند
[ترجمه ترگمان]تنها در مورد هر هلیکوپتر pitch که در دسترس است باید قادر به انجام این مانور باشد، اما برخی از آن ها توانایی بیشتری نسبت به بقیه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A really good actor has got to be capable of making an enormous fool out of himself.
[ترجمه گوگل]یک بازیگر واقعا خوب باید بتواند یک احمق بزرگ از خودش بسازد
[ترجمه ترگمان]یک هنرپیشه واقعی باید قادر باشد که یک احمق بزرگ را از خودش بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In addition each aircraft will be capable of carrying an oil pollution detection system.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هر هواپیما قادر به حمل یک سیستم تشخیص آلودگی نفتی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هر هواپیما قادر به حمل یک سیستم تشخیص آلودگی نفتی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She also felt shock that he should actually be capable of such an utterly cynical act.
[ترجمه گوگل]او همچنین احساس شوکه کرد که او واقعاً باید قادر به چنین عمل کاملاً بدبینانه باشد
[ترجمه ترگمان]او همچنین احساس کرد که واقعا قادر خواهد بود چنین عمل بدبینانه را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Candidates must be capable of applying this special knowledge to student design work.
[ترجمه گوگل]داوطلبان باید توانایی به کارگیری این دانش ویژه را در کار طراحی دانشجویی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]نامزدها باید قادر به استفاده از این دانش خاص برای کار طراحی دانش آموزان باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Only military dictatorship would be capable of sustaining an ordered society in the aftermath of such a conflict.
[ترجمه گوگل]تنها دیکتاتوری نظامی می تواند جامعه ای منظم را پس از چنین درگیری حفظ کند
[ترجمه ترگمان]تنها دیکتاتوری نظامی قادر به حفظ یک جامعه منظم در پس از چنین کشمکشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Modern detectors which should be capable of detecting the gravitational waves from a supernova collapse in our Galaxy are described.
[ترجمه گوگل]آشکارسازهای مدرنی که باید قادر به تشخیص امواج گرانشی ناشی از فروپاشی ابرنواختر در کهکشان ما باشند، شرح داده شده‌اند
[ترجمه ترگمان]detectors مدرن که باید قادر به تشخیص امواج گرانشی از فروپاشی ابر نو اختر در کهکشان ما باشند، توصیف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All sorts of companies seem to be capable of rapid growth.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد همه انواع شرکت ها قادر به رشد سریع هستند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد همه نوع شرکت ها قادر به رشد سریع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The compilers will be capable of distributing loop-based code to multiple micro-vector processors as well as running the processors in parallel.
[ترجمه گوگل]کامپایلرها قادر خواهند بود کدهای مبتنی بر حلقه را بین چندین پردازنده میکرو بردار توزیع کنند و همچنین پردازنده ها را به صورت موازی اجرا کنند
[ترجمه ترگمان]The قادر به توزیع کد مبتنی بر حلقه برای پردازنده های چند micro و نیز اجرای پردازنده ها در موازی خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You and your horse need to be capable of jumping solid fences safely and under control.
[ترجمه گوگل]شما و اسبتان باید بتوانید با خیال راحت و تحت کنترل از حصارهای محکم بپرید
[ترجمه ترگمان]تو و اسبت نیاز به این دارید که با امنیت کامل از این حصارها عبور کنید و تحت کنترل باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be competent, be able

پیشنهاد کاربران

قادر به انجام کاری بودن، توانایی انجام کاری را داشتن، از عهده کاری بر آمدن
be capable of doing somthing
قادر به انجام . توانایی انجام . . . . را داشتن

بپرس