bedcover

/ˈbedkʌvər//ˈbedkʌvə/

وسایل تختخواب (ملافه و پتو وغیره)، رخت خواب، روتختی، تختپوش، شمد

جمله های نمونه

1. The yellow curtains contrast with the blue bedcover.
[ترجمه گوگل]پرده های زرد با روتختی آبی تضاد دارند
[ترجمه ترگمان]پرده های زرد رنگ روی روتختی آبی کنتراست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sliding between the bedcovers, she flicked off the bedside lamp and snuggled down into the enveloping warmth.
[ترجمه گوگل]در حالی که بین روتختی می‌لغزید، چراغ کنار تخت را خاموش کرد و در گرمای محصور فرو رفت
[ترجمه ترگمان]او لامپ کنار تختش را روشن کرد و خود را در آغوش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He sank into his pillow, pulled at the bedcovers and shivered.
[ترجمه گوگل]در بالش فرو رفت، روتختی را کشید و لرزید
[ترجمه ترگمان]او در بالش فرو رفت و درست پشت میز ایستاد و لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then he slipped under the bedcovers dressed in her gown and nightcap.
[ترجمه گوگل]سپس با لباس و کلاه شب او از زیر روتختی لغزید
[ترجمه ترگمان]سپس زیر the را که با لباس خواب و شب کلاه بر تن کرده بود لغزاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They sleep on the floor without mattress or bedcover.
[ترجمه گوگل]آنها بدون تشک و روتختی روی زمین می خوابند
[ترجمه ترگمان]آن ها بدون تشک روی زمین می خوابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Floral bed linen and a plain white quilted bedcover with masses of appliqued cushions, for example, capture the romantic look perfectly.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ملحفه‌های گلدار و روتختی ساده سفید لحافی با انبوه کوسن‌های کاربردی، ظاهر رمانتیک را کاملاً به تصویر می‌کشند
[ترجمه ترگمان]روی روتختی گلزار تپه و یک روتختی سفید و سفید، که برای مثال، آن نگاه رمانتیک را کام لا به خود جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bedcover was quilted in a flower design.
[ترجمه گوگل]روتختی با طرح گل دوخته شده بود
[ترجمه ترگمان]روتختی در یک طرح گل quilted شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bedding & Garment Products : Bedcover, Bedspread, Bedsheet, Blanket, Comforter, Towels and all kind of socks Etc.
[ترجمه گوگل]محصولات ملافه و پوشاک: روتختی، روتختی، ملحفه، پتو، راحتی، حوله و انواع جوراب و غیره
[ترجمه ترگمان]محصولات Garment &:، bedcover، bedsheet، Blanket، comforter، towels و همه جور جوراب و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She peered over the edge of the bedstead and saw a cliff of bedcover stretching endlessly to the stone floor.
[ترجمه گوگل]او به لبه تخت نگاه کرد و صخره ای از روتختی را دید که بی انتها تا کف سنگی کشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]او از لبه تخت خواب به دقت نگاه کرد و یک صخره را دید که بر زمین سنگی گسترده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two mornings ago David Gower and his stag night team-mates were groaning under their bedcovers.
[ترجمه گوگل]دو صبح پیش دیوید گوور و هم تیمی های شب نر او زیر روپوش خود ناله می کردند
[ترجمه ترگمان]دو روز پیش دیوید Gower و گروهش زیر bedcovers مشغول ناله و زاری بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was blood streaming down her white nightdress and also soaking the bedcovers.
[ترجمه گوگل]خون روی لباس شب سفیدش جاری بود و همچنین روتختی ها را خیس می کرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که لباس خواب سفیدش را خیس کرده بود و the را هم خیس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With his eyes closed, his hand came out of the bedcover and grabbed the mala like a striking snake.
[ترجمه گوگل]با چشمان بسته دستش از روتختی بیرون آمد و مالا را مانند مار کوبنده ای گرفت
[ترجمه ترگمان]چشمانش بسته شد و دستش را از روی روتختی تخت بیرون آورد و مثل یک مار ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Arrangements for each fine point as from the projection of lamplight to the touch of bedcover signify your sleep quality is highly valued.
[ترجمه گوگل]چیدمان برای هر نقطه ظریف از نور لامپ تا لمس روتختی نشان می دهد که کیفیت خواب شما بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]ترتیباتی برای هر نقطه مناسب از طرح نور لامپ تا سطح روتختی که نشان می دهد کیفیت خواب شما بسیار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Seven treasures equitable considering brush-off, on act not be cautious a bedcover pack to suffocate, hurriedly infuse a few orange juices just difficultly keep on swallowing.
[ترجمه گوگل]هفت گنج عادلانه با توجه به برس کردن، در عمل مراقب نباشید یک بسته روتختی خفه شود، با عجله چند آب پرتقال دم کنید فقط به سختی در قورت دادن ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]هفت گنج با توجه به این که قلم مو را در دست می گیرند، در حالی که یک بسته روتختی را فشار نمی دهند تا خفه شوند، با عجله چند عصاره پرتقال را که فقط difficultly به بلعیدن آن ادامه می دهند، پر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bedspread, quilt, type of blanket
thin sheet that covers the bed

پیشنهاد کاربران

وسایل تختخواب ( ملافه و پتو وغیره ) ، رخت خواب، روتختی، تختپوش، شمد
مثال
but I only remember him trying to suffocate me under the bedcovers.
اما من فقط بیاد می آورم {که} او سعی می کرد من را زیر روتختی خفه کند.
روی انداز
روتختی

بپرس