big spender


دست و دلباز

جمله های نمونه

1. The new casino hopes to attract big spenders .
[ترجمه گوگل]کازینو جدید امیدوار است که خرج کنندگان بزرگ را جذب کند
[ترجمه ترگمان]کازینو جدید امیدوار است که spenders بزرگ را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She pegged him as a big spender.
[ترجمه گوگل]او را به عنوان یک خرج بزرگ میخکوب کرد
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان یک spender بزرگ در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Swiss are Europe's biggest spenders on food.
[ترجمه گوگل]سوئیسی ها بزرگترین خرج کننده های اروپا برای غذا هستند
[ترجمه ترگمان]سوئیس بزرگ ترین محموله غذایی اروپا در زمینه غذا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Instead he will join First Division big spenders Derby, who have made a disastrous start to their multi-million pound promotion campaign.
[ترجمه گوگل]درعوض، او به دربی خرج‌کننده‌های دسته اول ملحق خواهد شد، که شروعی فاجعه‌بار در کمپین تبلیغاتی چند میلیون پوندی خود داشته‌اند
[ترجمه ترگمان]در عوض او به بخش اول \"دربی اسکیت بزرگ\" ملحق خواهد شد که یک شروع فاجعه بار به کمپین تبلیغاتی چند میلیون پوندی خود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Government has become Britain's biggest spender on advertising.
[ترجمه گوگل]دولت بریتانیا به بزرگترین خرج کننده تبلیغات تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]دولت به بزرگ ترین spender در زمینه تبلیغات تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other big spenders include personal social services and the police, each of which takes about a tenth.
[ترجمه گوگل]سایر خرج کنندگان بزرگ شامل خدمات اجتماعی شخصی و پلیس است که هر کدام حدود یک دهم هزینه می کنند
[ترجمه ترگمان]سایر spenders های بزرگ شامل خدمات اجتماعی شخصی و پلیس هستند که هر کدام حدود یک دهم طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Kevin Rudd tries to be a prudent big spender.
[ترجمه گوگل]کوین راد سعی می کند یک خرج بزرگ محتاطانه باشد
[ترجمه ترگمان]کوین رود می کوشد تا a بزرگ محتاط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You are really a big spender . I am the opposite, I am tight with money.
[ترجمه sakineh tebbi] شما واقعا دست و دلباز هستید. من برعکس شما خسیسم.
|
[ترجمه گوگل]شما واقعاً خرج بزرگی هستید من برعکس هستم، من با پول تنگ هستم
[ترجمه ترگمان] تو واقعا یه spender من برعکس، من با پول کنار آمده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tom is such a big spender that having no money really cramps his style.
[ترجمه گوگل]تام آنقدر خرج می کند که بی پولی واقعاً سبک او را تنگ می کند
[ترجمه ترگمان]تام یک spender گنده است که هیچ پولی ندارد که واقعا از سبک او جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Who's the big spender?
[ترجمه گوگل]چه کسی خرج بزرگ است؟
[ترجمه ترگمان]این spender بزرگ کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yeah, who's the big spender?
[ترجمه گوگل]آره، خرج کننده بزرگ کیست؟
[ترجمه ترگمان]آره، این spender بزرگ کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yeah, she's head over heels about this guy because he's a big spender.
[ترجمه گوگل]آره، او در مورد این پسر بداخلاق است، زیرا او خرج بزرگی است
[ترجمه ترگمان]آره، اون دنبال این آدم میگرده چون اون یک spender
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس