biker


دوچرخه سوار ورزش : موتورسیکلت سوار

جمله های نمونه

1. The lead biker broke his bike chain.
[ترجمه گوگل]دوچرخه سوار سربی زنجیر دوچرخه خود را شکست
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواران دیگر زنجیره ای دوچرخه سواری را شکستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The biker was dressed in full regalia, with shiny black leather and lots of chains.
[ترجمه گوگل]دوچرخه‌سوار لباسی کامل با چرم مشکی براق و زنجیر زیادی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]موتور سوار پوشیده از لباس رسمی بود، با چرم مشکی براق و یک عالمه زنجیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now cops will concentrate on visiting biker meets and offering assessment rides and general handling advice.
[ترجمه گوگل]اکنون پلیس‌ها بر بازدید از جلسات دوچرخه‌سواری و ارائه خدمات ارزیابی و توصیه‌های عمومی برای رسیدگی تمرکز می‌کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون پلیس بر روی بازدید از دوچرخه سواران و ارائه مشاوره و مشاوره عمومی متمرکز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Male biker seeks female for touring fun.
[ترجمه گوگل]دوچرخه سوار مرد به دنبال زن برای تفریح ​​در تور می گردد
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواران مرد برای تفریح به دنبال زنان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We ended up at this hole-in-the-wall biker bar.
[ترجمه گوگل]ما به این نوار دوچرخه سواری سوراخ در دیوار رسیدیم
[ترجمه ترگمان] ما تو یه بار موتور سوار شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That includes Harley-Davidson sunglasses, leather biker clothing, bottles of wine and gift certificates.
[ترجمه گوگل]این شامل عینک آفتابی هارلی دیویدسون، لباس دوچرخه سواری چرمی، بطری های شراب و گواهی هدیه است
[ترجمه ترگمان]این شامل عینک آفتابی هارلی - داویدسون، لباس های دوچرخه سواران چرمی، بطری شراب و گواهی هدیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was wearing biker leathers and cowboy boots which all looked as if they'd been applied with the aid of a shoehorn.
[ترجمه گوگل]او چرم دوچرخه‌سواری و چکمه‌های کابویی پوشیده بود که انگار با کمک یک لنگه کفش زده شده بودند
[ترجمه ترگمان]یک جفت پوتین چرمی و چکمه کابویی پوشیده بود که همه به نظر می رسید به کمک کفش پاشنه بلند مشغول بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When biker chic turned up at ladies' luncheons, the young were pressed to find a new look.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شیک دوچرخه سواری در ناهار زنانه ظاهر شد، جوانان تحت فشار قرار گرفتند تا ظاهر جدیدی پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی که دوچرخه biker به صرف ناهار خانم ها بالا آمد، جوان اصرار کرد که یک نگاه تازه پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kathie Takach, hair stylist and mountain biker.
[ترجمه گوگل]کتی تاکاچ، آرایشگر و دوچرخه سوار کوهستان
[ترجمه ترگمان]kathie Takach، متخصص مد مو و دوچرخه سواران کوهستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Are they in cahoots with that mad biker From Leicester?
[ترجمه گوگل]آیا آنها با آن دوچرخه‌سوار دیوانه از لستر هم‌سو هستند؟
[ترجمه ترگمان]با اون biker دیوانه از Leicester هم کاری می کنن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The hip rediscovered black biker jackets and postured and sneered in them and wore them to class.
[ترجمه گوگل]باسن ژاکت‌های دوچرخه‌سواری مشکی را دوباره پیدا کرد و در آن‌ها حالت گرفت و به تمسخر گرفت و آن‌ها را در کلاس پوشید
[ترجمه ترگمان]لگن jackets سیاه دوچرخه و postured را دوباره کشف کرد و به آن ها پوزخند زد و آن ها را به کلاس برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bike and biker parted company and, some slow-motion seconds later, my two front teeth touched down on the tarmac.
[ترجمه گوگل]دوچرخه‌سوار و دوچرخه‌سوار از هم جدا شدند و چند ثانیه بعد، دو دندان جلوی من روی آسفالت خوردند
[ترجمه ترگمان]موتور دوچرخه و موتور سوار از هم جدا شدند و چند ثانیه بعد، دو دندان جلو من روی باند فرود امدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To be a great mountain biker you need to be an all-rounder, so look at all aspects of your riding.
[ترجمه گوگل]برای اینکه یک دوچرخه‌سوار کوهستانی عالی باشید باید همه‌جانبه باشید، بنابراین به تمام جنبه‌های سوارکاری خود نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]برای اینکه یک دوچرخه سواران بزرگ کوهستانی باشید، باید همه شما چند پسته باشید، پس به تمام جنبه های سوارکاری خود نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The naked infant might end up as a biker or a choirboy. Americans nurture their differences and these days conflicts.
[ترجمه گوگل]نوزاد برهنه ممکن است به عنوان یک دوچرخه سوار یا یک گروه کر به پایان برسد آمریکایی ها اختلافات و درگیری های این روزها را پرورش می دهند
[ترجمه ترگمان]ممکن است نوزاد لخت به دوچرخه سواران یا دوچرخه سواران برسد آمریکایی ها اختلافات خود و این روزها را پرورش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who rides a bicycle or motorbike; one who is a member of a motorcycle gang (informal)

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
دوچرخه سوار، موتورسوار.
مثال:
Four bikers roared by and woke up the baby
Oh, I was scared to death when those hulking bikers surrounded us
دوچرخه سوار

بپرس