bitumen

/ˌbɪˈtuːmən//ˈbɪtjʊmən/

معنی: قیر معدنی، قیر طبیعی، قیر نفتی
معانی دیگر: (امریکا) کوچولو، (در کاربرد کودکان) کوچول، (انواع قیرهایی که از پالایش نفت و قیر زغال سنگ و قیر زغال چوب به دست آید) قیر، بیتومن، (قیری که به حالت طبیعی و خالص در معدن یافت شود) قیر طبیعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: bituminoid (adj.)
• : تعریف: any of various natural substances composed chiefly of hydrocarbons, or such substances distilled from petroleum and coal, used for paving and waterproofing.
مشابه: pitch

جمله های نمونه

1. bitumen is used in making asphalt
قیر در ساختن آسفالت به کار می رود.

2. Mr Martinson, 4 was burned by boiling bitumen while dumping it.
[ترجمه جهانبخش کبیری] آقای مارتینسون توسط قیر جوشان در هنگام تخلیه آن سوخت.
|
[ترجمه گوگل]آقای مارتینسون، 4 ساله در حین ریختن قیر با جوشاندن قیر سوخت
[ترجمه ترگمان]آقای Martinson ۴ با سوزاندن زغال در حین ریختن آن سوزانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As the temperature rose, the bitumen was further cooked into a solid char containing graphite.
[ترجمه گوگل]با افزایش دما، قیر بیشتر به شکل ذغال جامد حاوی گرافیت پخته شد
[ترجمه ترگمان]وقتی دما افزایش یافت، the بیشتر به یک قزل آلای جامد حاوی گرافیت تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This turned the organic matter into liquid bitumen, which squeezed into pores and fractures in the rock.
[ترجمه گوگل]این ماده آلی را به قیر مایع تبدیل کرد که به منافذ و شکستگی در سنگ فشرده می شد
[ترجمه ترگمان]این امر ماده آلی را به قیر مایع تبدیل کرد که در منافذ و شکستگی در سنگ فشرده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wood blocks can be laid in hot-application bitumen.
[ترجمه گوگل]بلوک های چوبی را می توان در قیر گرم قرار داد
[ترجمه ترگمان]قطعات چوب را می توان با استفاده از bitumen به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thermal visbreaking of inner Mongolia oil-sand bitumen was conducted at several temperatures for different lengths of time in the laboratory.
[ترجمه گوگل]ویزاشکنی حرارتی قیر شن و ماسه نفت مغولستان داخلی در چندین دما برای مدت زمان های مختلف در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه ترگمان]visbreaking حرارتی قیر - ماسه های نرم مغولستان در چند درجه حرارت برای طول مختلف زمان در آزمایشگاه انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So they used bricks for stone, and bitumen for mortar.
[ترجمه گوگل]بنابراین از آجر برای سنگ و قیر برای ملات استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها از آجر برای سنگ و bitumen برای ملات استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. a kilometre and a half of bitumen.
[ترجمه گوگل]یک کیلومتر و نیم قیر
[ترجمه ترگمان]یک کیلومتر و نیم bitumen
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Apply to concrete mixer, bitumen equipments, metallurgical equipments, filling equipments, etc.
[ترجمه گوگل]برای میکسر بتن، تجهیزات قیر، تجهیزات متالورژی، تجهیزات پر کردن و غیره اعمال شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از میکسر بتن، تجهیزات bitumen، تجهیزات metallurgical، تجهیزات پر کردن، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We can offer you natural bitumen for making making asphalt.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم قیر طبیعی برای ساخت آسفالت را به شما پیشنهاد دهیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به شما قیر طبیعی برای ساخت آسفالت پیشنهاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And they had brick for stone, and bitumen for mortar.
[ترجمه گوگل]و آجر برای سنگ و قیر برای ملات داشتند
[ترجمه ترگمان]و آن ها آجری برای سنگ و and برای mortar ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to the data on the bitumen reflectance and inclusion homogenization temperature, it is shown that the organic matters in Lower Ordovician source rocks are in the high maturity stage.
[ترجمه گوگل]با توجه به داده‌های مربوط به بازتاب قیر و دمای همگن شدن گنجایش، نشان می‌دهد که مواد آلی در سنگ‌های منشأ اردویسین تحتانی در مرحله بلوغ بالا هستند
[ترجمه ترگمان]طبق اطلاعات ارائه شده درمورد the bitumen و گنجاندن درجه حرارت homogenization، نشان داده می شود که مواد آلی موجود در صخره های Ordovician پایین در مرحله بلوغ بالایی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Measures the distance of elongation of a bitumen sample when a briquet specimen is pulled apart at a specified speed and temperature.
[ترجمه گوگل]فاصله ازدیاد طول یک نمونه قیر را زمانی که یک نمونه بریکت با سرعت و دمای مشخصی جدا می‌شود، اندازه‌گیری می‌کند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری فاصله یک نمونه bitumen زمانی که یک نمونه briquet در یک سرعت و دما مشخص از هم جدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Strengthening the reuse of hot mixed bitumen pavement is of significance for reducing maintenance cost.
[ترجمه گوگل]تقویت استفاده مجدد از روسازی قیر مخلوط گرم برای کاهش هزینه تعمیر و نگهداری اهمیت دارد
[ترجمه ترگمان]تقویت مجدد استفاده مجدد از آسفالت کردن داغ از اهمیت برای کاهش هزینه نگهداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قیر معدنی (اسم)
asphalt, asphaltum, mineral pitch, bitumen

قیر طبیعی (اسم)
bitumen

قیر نفتی (اسم)
bitumen

تخصصی

[شیمی] 1- بیتومن، قیر معدنی، (قیرى که به حالت طبیعی و خالص در معدن یافت شود) قیر طبیعی 2- (انواع قیرهایی که از پالایش نفت و قیرزغال سنگ و قیر زغال چوب به دست آید) قیر
[عمران و معماری] قیر
[مهندسی گاز] قیر
[زمین شناسی] بیتومن، قیر موادی هستند با رنگ،سختی و درجه فراریت مختلف که در ترکیبات شیمیایی آنها، عمدتاً کربن و هیدروژن به کار رفته است
[پلیمر] قیر

انگلیسی به انگلیسی

• substance mainly made up of hydrocarbons (i.e. asphalt)
bitumen is a black sticky substance which is obtained from tar or petrol. it is used in making roads.

پیشنهاد کاربران

bitumen ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: قیر
تعریف: مخلوط جامد و چسبنده‏ای از مشتقات نفت که یکی از موارد استفادۀ آن پوشش سطح راه هاست
جاده آسفالته ; کوتاه شده : Bitumen Road

بپرس