blinker

/ˈblɪŋkər//ˈblɪŋkə/

معنی: چشم بند اسب، فلاشر، چشمک زن، چراغ راهنمای اتومبیل
معانی دیگر: چراغ راهنما، (راهنمایی و رانندگی) چراغ چشمک زن (در چهارراه ها و سرپیچ های خطرناک و غیره)، چراغ رسانگر (که با روشن و خاموش شدن مخابره می کند)، (جمع) چشم بند اسب، چشم بند، چشم بند زدن، (انگلیس - عامیانه - دشنام ملایم) فلان فلان شده، چراه راهنمای اتومبیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a flashing light, esp. one used on a vehicle to indicate the direction of a turn, or one used as a traffic signal.
مشابه: directional signal, turn signal

- Don't forget to put your blinker on before you make a turn.
[ترجمه شهناز مسمی پرست] فراموش نکنید که قبل از پیچیدن چراغ راهنما یا چشمک زن را روشن کنید.
|
[ترجمه گوگل] فراموش نکنید که قبل از چرخش چشمک زن خود را روشن کنید
[ترجمه ترگمان] یادت نره که قبل از اینکه تبدیل بشی، چشمک بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (usu. pl.) blinders.

جمله های نمونه

1. when you want to turn right or left use the blinker
وقتی می خواهی به چپ یا راست بپیچی چراغ راهنما را بزن !

2. They've got a very blinkered view of life.
[ترجمه گوگل]آنها دید بسیار چشمکی از زندگی دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها در تیررس نگاهش به من نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's very blinkered in his outlook.
[ترجمه گوگل]او در دیدگاه خود بسیار چشمک زده است
[ترجمه ترگمان]او در نگاه او به طعمه اش خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Haig was limited by his blinkered approach to strategy and tactics.
[ترجمه گوگل]هیگ با رویکرد چشمک زن خود به استراتژی و تاکتیک محدود شد
[ترجمه ترگمان]Haig با رویکرد blinkered نسبت به استراتژی و تاکتیک محدود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The blinkers were really on now.
[ترجمه گوگل]الان واقعاً چشمک زن روشن بود
[ترجمه ترگمان]The واقعا روشن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But not, as the blinkered writer of that article implied, necessarily her own independent choice.
[ترجمه گوگل]اما نه، همانطور که نویسنده چشمک زن آن مقاله اشاره کرد، لزوماً انتخاب مستقل خودش نیست
[ترجمه ترگمان]اما نه، به عنوان نویسنده blinkered آن مقاله، لزوما \"انتخاب مستقل خودش\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We should not be quite so narrow-minded, blinkered and xenophobic about the rest of the world.
[ترجمه محمدی] ما نباید نسبت به دنیا , کوته فکر, بی تفاوت و دشمن ستیزباشیم
|
[ترجمه گوگل]ما نباید نسبت به بقیه جهان کاملاً تنگ نظر، چشمک زن و بیگانه هراس باشیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید کاملا narrow، blinkered و xenophobic در مورد بقیه دنیا باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because the blinkers had finally fallen from her eyes when he had asked her if it could be worse.
[ترجمه گوگل]چون بالاخره وقتی از او پرسید که آیا می تواند بدتر باشد، پلک از چشمانش افتاده بود
[ترجمه ترگمان]چون وقتی از او سوال کرده بود، blinkers از چشمانش رخت بر بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Tories have also put on their blinkers, choosing fewer candidates from working-class origin and fewer Etonians.
[ترجمه محمدی] اعضای حزب محافظه کار انگلیس نیز درنظر دارند که نامزدهای کمتری از میان قشر جامعه ی کارگری و شهری انتخاب کنند.
|
[ترجمه گوگل]محافظه‌کاران نیز پلک‌های خود را به چشم می‌زنند و کاندیداهای کمتری را از منشأ طبقه کارگر و کمتر اتونیایی را انتخاب می‌کنند
[ترجمه ترگمان]توری ها نیز blinkers خود را به دست آورده اند و نامزدهای کمتری از طبقه کارگر و Etonians کمتری را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bonanza Boy will have blinkers back on and this may assist him.
[ترجمه گوگل]Bonanza Boy دوباره چشمک خواهد زد و این ممکن است به او کمک کند
[ترجمه ترگمان]ثروت بادآورده تمام می شود و این می تواند به او کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Everybody outside the financially secure, self-serving and blinkered Cabinet.
[ترجمه گوگل]همه خارج از کابینه از نظر مالی امن، خود خدمت و چشمک زن
[ترجمه ترگمان]هر کس خارج از کابینه امنیت مالی، خدمت خود و blinkered است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Music video for 'Whisper Away' by American Blinker.
[ترجمه گوگل]موزیک ویدیو "Whisper Away" توسط American Blinker
[ترجمه ترگمان]موزیک ویدیو برای Whisper دور از Blinker آمریکایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. FlashlightHave dim light, glare, blinker and other file regulatory function.
[ترجمه محمدی] چراغ قوه نور کم , زننده , چشمک زن و دارای عملکردی مشابه این است
|
[ترجمه گوگل]چراغ قوه دارای نور کم، تابش خیره کننده، چشمک زن و سایر عملکردهای تنظیم فایل است
[ترجمه ترگمان]نور ضعیف نور، چشمک، چشمک، چشمک و دیگر file
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Synchronized blinker lights are set up in New York and San Francisco.
[ترجمه محمدی] چراغهای چشمک زن هماهنگی در نیویورک و سان فرانسیسکو نصب شده است.
|
[ترجمه گوگل]چراغ های چشمک زن همزمان در نیویورک و سانفرانسیسکو راه اندازی شده اند
[ترجمه ترگمان]چراغ های blinker در نیویورک و سان فرانسیسکو وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It grew ever more clear to everyone that the Minister was too reactionary, too blinkered.
[ترجمه گوگل]برای همه آشکارتر شد که وزیر خیلی ارتجاعی و چشمک زن بود
[ترجمه ترگمان]برای همه روشن بود که وزیر بیش از حد ارتجاعی و blinkered است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چشم بند اسب (اسم)
blinder, blinker, winker

فلاشر (اسم)
blinker

چشمک زن (اسم)
blinker, winker

چراغ راهنمای اتومبیل (اسم)
blinker

انگلیسی به انگلیسی

• one who winks the eyes; light which blinks

پیشنهاد کاربران

a light on the outside of a vehicle that turns on and off quickly to show other people you are going to turn in that direction
چراغ راهنمای چشمک زن خودرو
blinker
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/blinker
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

چراغ راهنما
فلاشر ماشین - چراغ چشمک زن ماشین که در زمان گردش به چپ و راست استفاده می شود.

بپرس