bogeyman

/ˈboʊɡɪmæn//ˈbəʊɡɪmæn/

معنی: جن، مایه ترس ووحشت، لو لو
معانی دیگر: لولو، مایه ترس ووحشت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bogey men
• : تعریف: an imaginary, frightening man that supposedly carries away disobedient children; boogeyman.

جمله های نمونه

1. The media depict him as a left-wing bogeyman.
[ترجمه گوگل]رسانه‌ها او را به‌عنوان یک مرد چپ‌گرا معرفی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]رسانه ها او را به عنوان هیولایی از جناح چپ به تصویر می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Manson was and remains America's number one bogeyman.
[ترجمه گوگل]منسون مرد شماره یک آمریکا بوده و هست
[ترجمه ترگمان]مان سون بود و شماره یک لولو را در آمریکا باقی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Bogeyman would never dare enter the kitchen.
[ترجمه گوگل]بوگیمن هرگز جرات ورود به آشپزخانه را نداشت
[ترجمه ترگمان]Bogeyman جرات رفتن به آشپزخانه را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Also known as a boogeyman or bogeyman, one can only have an effect if its victim pays heed to it.
[ترجمه گوگل]همچنین به عنوان یک بوگیمن یا بوگیمن شناخته می شود، تنها در صورتی می توان تأثیر گذاشت که قربانی آن به آن توجه کند
[ترجمه ترگمان]هم چنین به عنوان باربر یا هیولا شناخته می شود، تنها در صورتی می تواند اثر داشته باشد که قربانی به آن توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The only way to banish the bogeyman was to look him in the eye without flinching.
[ترجمه گوگل]تنها راه برای اخراج بوگی این بود که بدون لرزیدن به چشمانش نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]تنها راهی که می شد bogeyman را دور کرد این بود که بدون انکه به او نگاه کند، به چشم او نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reliance on Newt as a unifying bogeyman points to a fundamental design fault in the new Democratic juggernaut.
[ترجمه گوگل]تکیه بر نیوت به‌عنوان یک بوژی متحد، به یک خطای اساسی در طراحی جسور دموکرات جدید اشاره می‌کند
[ترجمه ترگمان]اتکا به نیوت به عنوان یک متحد کننده، به یک نقص طراحی اساسی در نیروی جدید دموکرات جدید اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's the bogeyman of the North Shore.
[ترجمه گوگل]او بوگیمن ساحل شمالی است
[ترجمه ترگمان]هیولایی از ساحل شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But why has the oil bogeyman become less scary?
[ترجمه گوگل]اما چرا بوگیمن نفت کمتر ترسناک شده است؟
[ترجمه ترگمان]اما چرا هیولای نفت کم تر ترسناک شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But Jobs is also the bogeyman that has forced fearful media bosses to change their approach to Webified TV.
[ترجمه گوگل]اما جابز همان آدم بدجنسی است که روسای رسانه های ترسناک را مجبور کرده است تا رویکرد خود را نسبت به Webified TV تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]اما جابز نیز هیولایی است که مدیران رسانه ها را مجبور کرده است تا رویکرد خود را به تلویزیون Webified تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Inflation, therefore, has long been seen as Europe's bogeyman, as hyperinflation in the 1920s financially ruined the middle class in Germany, its largest economy.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تورم مدت‌ها به‌عنوان ابله اروپا تلقی می‌شد، زیرا تورم شدید در دهه 1920 طبقه متوسط ​​را در آلمان، بزرگترین اقتصاد آن، از نظر مالی نابود کرد
[ترجمه ترگمان]از این رو، تورم به عنوان هیولا اروپا دیده شده است، زیرا تورم در دهه ۱۹۲۰، طبقه متوسط را در آلمان، بزرگ ترین اقتصاد آن ویران کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was no Halloween bogeyman in the closet for one Brooklyn woman — just a 7-foot-long python in her toilet.
[ترجمه گوگل]برای یک زن بروکلینی در کمد لباس هالووین وجود نداشت - فقط یک مار پیتون 7 فوتی در توالت او
[ترجمه ترگمان]هیچ لولو هالووین هالووین در کمد برای یک زن در بروکلین وجود نداشت - یک اژدهای هفت فوتی در توالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But it helps to expiate our imagined sins if we have a bogeyman to hand, a Drug Baron.
[ترجمه گوگل]اما اگر یک بارون در دست داشته باشیم، به جبران گناهان خیالی مان کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اما اگر دست به ریش داشته باشیم، به کفاره گناهان imagined کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was in 1924 and the Labour prime minister, Ramsay MacDonald, was the bogeyman.
[ترجمه گوگل]در سال 1924 بود و رامسی مک دونالد، نخست وزیر حزب کارگر، مردی بود
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۲۴ و نخست وزیر کار، آقای رمزی مک دونالد، هیولا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. True to this tone, Tom's tape is scientific analysis as opposed to bedtime bogeyman stories.
[ترجمه گوگل]درست به این لحن، نوار تام یک تحلیل علمی است در مقابل داستان‌های غول‌پیکر قبل از خواب
[ترجمه ترگمان]درست با این لحن، نوار تام آنالیز علمی است که در مقابل داستان هیولا وقت خواب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جن (اسم)
sprite, spook, deuce, goblin, bogie, bogy, bogeyman, elf, jinn, puck, fairy, jinni, fay, urchin, robin goodfellow

مایه ترس ووحشت (اسم)
bogeyman

لو لو (اسم)
fright, bogy, bogeyman, caddy, boggle, bugbear, scarecrow, bogle, bugaboo, hobgoblin, golliwog, gollywog, golliwogg

انگلیسی به انگلیسی

• bogyman, imaginary person or monster from children's stories that scares children; terrifying person or thing; evil spirit
a bogeyman or a bogey is an imaginary frightening evil spirit.

پیشنهاد کاربران

لولوخورخوره -
مظهر ترس
موجودی خیالی که بچه ها را با آن می ترسانند تا کارهای خوب انجام بدهند.
bogyman، bogy ، bogey,
in North American English, boogeyman
لولو خورخوره!
لولو خورخوره

بپرس