boil down to


خلاصه کردن (یا شدن) به، منجر شدن به

جمله های نمونه

1. Most of the crimes may boil down to a question of money.
[ترجمه Fg] بیشتر این جرایم ممکن است به جریمه دادن ( پول دادن ) منجر شود.
|
[ترجمه گوگل]بیشتر جنایات ممکن است به مسئله پول خلاصه شود
[ترجمه ترگمان]بیشتر این جرائم ممکن است به یک سوال از پول تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The explanation for varied appreciation rates may boil down to something as intangible as popularity.
[ترجمه گوگل]توضیح در مورد نرخ های مختلف قدردانی ممکن است به چیزی به نام محبوبیت خلاصه شود
[ترجمه ترگمان]توضیح برای نرخ های مختلف قدردانی ممکن است به چیزی به اندازه شهرت تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tackling these more stubborn obstacles will boil down to better schools and plain old dollars and cents.
[ترجمه گوگل]مقابله با این موانع سرسخت تر به مدارس بهتر و دلارها و سنت های قدیمی تر خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]مقابله با این موانع جدی تر به مدارس بهتر و دلارهای قدیمی و سنت تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Honestly, it does all just boil down to the need to learn something.
[ترجمه ...] صادقانه، همه چیز در آخر به نیازِ یادگیری چیزی بر میگردد ( منجر می شود ) .
|
[ترجمه گوگل]صادقانه بگویم، همه چیز فقط به نیاز به یادگیری چیزی خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]صادقانه بگم، همه چی به جوش اومده باید یه چیزی یاد بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The issues boil down to money and prestige.
[ترجمه گوگل]مسائل به پول و اعتبار خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]مسائل مربوط به پول و پرستیژ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the end, the case will boil down to whether the jury believes Smith or not.
[ترجمه L] در آخر، پرونده دادگاه به اینکه آیا هیئت منصفه اسمیت را باور می کند یا نه منجر می شود.
|
[ترجمه گوگل]در پایان، پرونده به این ختم می شود که آیا هیئت منصفه به اسمیت اعتقاد دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]در پایان، این پرونده به این مساله دامن خواهد خورد که آیا هیات منصفه معتقد است اسمیت یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's going to boil down to keeping your pecker up, looking on the best side of things.
[ترجمه گوگل]این به این نتیجه می رسد که شما را بالا نگه دارید و به بهترین جنبه ها نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]برای اینکه pecker را بالا نگه دارم، جوش می زنم و به بهترین قسمت های چیزها نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But genuine co-operation between colonies seems always to boil down to pure parasitism.
[ترجمه گوگل]اما به نظر می رسد همکاری واقعی بین مستعمرات همیشه به انگلی خالص خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسد که هم کاری واقعی بین کلونی ها همیشه به سمت انگل گرایی خالص boil
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The real issue, they predict, will boil down to fairness and simple human dignity.
[ترجمه گوگل]آنها پیش بینی می کنند که مسئله واقعی در انصاف و کرامت انسانی ساده خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]آن ها پیش بینی می کنند که مساله اصلی به انصاف و منزلت انسانی ساده تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه امیر قنبری] این جمله از نظر گرامری اشتباه بایستی گفته میشد wish you could benefit from our online dictionary to make progress day by day.
|
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They boil down to one phrase: freedom of religious belief.
[ترجمه گوگل]آنها در یک عبارت خلاصه می شوند: آزادی عقیده مذهبی
[ترجمه ترگمان]آن ها به یک عبارت می گویند: آزادی عقیده مذهبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All the contradictions existing in industrial enterprises today boil down to scanty economic returns.
[ترجمه گوگل]تمام تضادهای موجود در بنگاه های صنعتی امروز به بازده اقتصادی اندک خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]امروزه تمام تناقض های موجود در شرکت های صنعتی تا بازده های اقتصادی اندک به جوش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. SDRs are complex but they boil down to the international creation of money.
[ترجمه گوگل]SDR ها پیچیده هستند اما در خلق بین المللی پول خلاصه می شوند
[ترجمه ترگمان]SDRs پیچیده هستند اما به دنبال ایجاد پول بین المللی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All the facts boil down to a clear case of fraud.
[ترجمه گوگل]همه حقایق به یک مورد آشکار از تقلب خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]همه حقایق برملا می شه به یه مورد کلاه برداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It will boil down to these young ones, you know?
[ترجمه گوگل]می دانی به این جوان ها می رسد؟
[ترجمه ترگمان]می دانید که این جوان ها به جوش و خروش می آیند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amount to, come down to, result in; reduce by boiling

پیشنهاد کاربران

ختم شدن
در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
منجر به چیزی شدن
بر میگرده به اینکه. . .
بستگی اصلی به چیزی داشتن
- دلیل اصلی چیزی بودن
The problem boils down to one thing - lack of money
- ساده کردن، خلاصه کردن، تقلیل دادن
Your essay is far too long. Please try to cut out any superfluous text and boil it down to about 10 pages
...
[مشاهده متن کامل]

The issue really boils down to whether customers will be willing to pay more for the same product or not
- اصل قضیه
It boils down to the question of who is going to win

خلاصه شدن

بپرس