bombardier

/ˌbɑːmbərˈdɪr//ˌbɒmbəˈdɪə/

معنی: توپچی، بمب افکن
معانی دیگر: (قدیمی) توپچی، زنبورک چی، (نیروی هوایی) سرنشین هواپیمای بمب افکن که کارش هدف گیری و رها سازی بمب است، بمب انداز، بمب افکن شخص

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who operates the bombsight and bomb-release mechanism in a bomber aircraft.

جمله های نمونه

1. This is what the bombardier beetle does.
[ترجمه گوگل]این کاری است که سوسک بمب افکن انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که سوسک بمب افکن این کار را می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bombardier beetle's ancestors simply pressed into different service chemicals that already happened to be around.
[ترجمه گوگل]اجداد سوسک بمب افکن به سادگی به مواد شیمیایی خدماتی مختلفی که قبلاً در اطراف وجود داشتند فشار دادند
[ترجمه ترگمان]اجداد فرد bombardier به طور ساده به مواد شیمیایی مختلفی که قبلا در اطراف آن ها وجود داشت، فشار می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you are curious about the bombardier beetle, by the way, what actually happens is as follows.
[ترجمه گوگل]اگر در مورد سوسک بمب افکن کنجکاو هستید، اتفاقاً آنچه در واقع اتفاق می افتد به شرح زیر است
[ترجمه ترگمان]اگر در مورد سوسک bombardier کنجکاو باشید، در واقع چیزی که واقعا اتفاق می افتد به شرح زیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. George A. . Ward, bombardier.
[ترجمه گوگل]جورج آ بخش، بمب افکن
[ترجمه ترگمان]جرج آ … وارد، bombardier
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The incredibly complex bombardier beetle has an amazing and unique ability: when threatened it shoots boiling hot chemicals from its abdomen up to 70 times rapidly.
[ترجمه گوگل]سوسک بمباران فوق العاده پیچیده توانایی شگفت انگیز و منحصر به فردی دارد: وقتی تهدید می شود تا 70 بار به سرعت مواد شیمیایی جوشان را از شکم خود پرتاب می کند
[ترجمه ترگمان]سوسک bombardier بسیار پیچیده یک توانایی شگفت انگیز و منحصر به فرد دارد: وقتی تهدید می کند که مواد شیمیایی داغ را از شکم خود به سرعت به ۷۰ بار می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But the Bombardier plane could eat into the lower - end of their market.
[ترجمه گوگل]اما هواپیمای بمباردیر می‌توانست به پایین‌ترین سطح بازار خود بخورد
[ترجمه ترگمان]اما هواپیمای Bombardier می توانست در قسمت پایین بازار آن ها غذا بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Home - grown enterprises like Bombardier and SNC - Lavalin have been thriving here for decades.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های خانگی مانند Bombardier و SNC - Lavalin چندین دهه است که در اینجا رشد کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ مانند Bombardier و SNC - Lavalin ده ها سال است که این جا پیشرفت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He points to an Earth bug called the bombardier beetle that produces a boiling-hot spray that is 25 percent hydrogen peroxide as a defense weapon.
[ترجمه گوگل]او به یک حشره زمینی به نام سوسک بمب‌افکن اشاره می‌کند که یک اسپری داغ تولید می‌کند که ۲۵ درصد پراکسید هیدروژن به عنوان یک سلاح دفاعی است
[ترجمه ترگمان]او به یک حشره زمینی اشاره می کند که سوسک بمب افکن را تولید می کند که یک اسپری داغ داغ تولید می کند که ۲۵ درصد هیدروژن پراکسید به عنوان سلاح دفاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bombardier is proud and grateful to have the opportunity to collaborate with such a prestigious institution.
[ترجمه گوگل]Bombardier مفتخر و سپاسگزار است که فرصت همکاری با چنین موسسه معتبری را دارد
[ترجمه ترگمان]Bombardier مغرور و سپاسگزار است که این فرصت را دارد که با چنین موسسه معتبری هم کاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They will be seized upon by Canada's Bombardier, the closest competitor to the big two, whose CSeries jet is due to have its maiden flight in 2012 and enter commercial service in 20
[ترجمه گوگل]آنها توسط Bombardier کانادا، نزدیکترین رقیب این دو بزرگ، دستگیر خواهند شد، که جت CSeries آن قرار است اولین پرواز خود را در سال 2012 انجام دهد و در سال 20 وارد خدمات تجاری شود
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط Bombardier، نزدیک ترین رقیب به دو کشور بزرگ که جت CSeries قرار است در سال ۲۰۱۲ پرواز ویژه خود را داشته باشد و در ۲۰ مارس وارد خدمات تجاری شوند، توقیف خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By using this unorthodox form of insurance, Bombardier transferred the risk to someone else.
[ترجمه گوگل]Bombardier با استفاده از این شکل غیرمتعارف بیمه، خطر را به شخص دیگری منتقل کرد
[ترجمه ترگمان]Bombardier با استفاده از این شکل غیر معمول ریسک را به کس دیگری منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bombardier is listed as an index component to the Dow Jones Sustainability World and North America indexes.
[ترجمه گوگل]Bombardier به عنوان یک جزء شاخص برای شاخص های Dow Jones Sustainability World و آمریکای شمالی فهرست شده است
[ترجمه ترگمان]Bombardier به عنوان یکی از مولفه های شاخص داو جونز در دنیای جهانی و آمریکای شمالی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bombardier beetle's name might scare off predators if they knew it.
[ترجمه گوگل]نام سوسک بمب افکن ممکن است شکارچیان را بترساند اگر آن را بدانند
[ترجمه ترگمان]اما اگر آن ها این را می دانستند، نام bombardier شکاری را از خود دور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is in this context that the Bombardier Tibet Professional Training Program was designed.
[ترجمه گوگل]در این زمینه بود که برنامه آموزش حرفه ای بمباردیر تبت طراحی شد
[ترجمه ترگمان]در این زمینه است که برنامه آموزشی حرفه ای Bombardier تبت طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توپچی (اسم)
artillerist, gunner, gunslinger, cannoneer, gunman, bombardier

بمب افکن (اسم)
bombardier

انگلیسی به انگلیسی

• bomber; artilleryman, gunner

پیشنهاد کاربران

بپرس