bowel

/ˈbaʊəl//ˈbaʊəl/

معنی: شکم، روده، اندرون
معانی دیگر: (کالبدشناسی - معمولا جمع) روده، درون هر چیز، (قدیمی - جمع) احساسات، دل، رجوع شود به: disembowel

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (usu. pl.) the part of the digestive organs below the stomach; intestine.
مترادف: intestines, viscera
مشابه: colon, entrails, guts, innards

(2) تعریف: (pl.) the inner or deep parts.
مترادف: guts, innards, recesses, workings
مشابه: depths, interior

- the bowels of the volcano
[ترجمه گوگل] روده های آتشفشان
[ترجمه ترگمان] و امعا و احشا آتشفشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. how many bowel movements did the baby have yesterday ?
دیروز مزاج کودک چند بار کار کرد؟

2. Patients are asked to report any change in bowel habit.
[ترجمه علی جادری] از بیماران خواسته شده تا هر گونه تغییر در دفع مزاج را گزارش دهند .
|
[ترجمه گوگل]از بیماران خواسته می شود که هرگونه تغییر در عادت روده را گزارش کنند
[ترجمه ترگمان]از بیماران خواسته می شود تا هر گونه تغییر در عادت روده را گزارش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's been having painful bowel movements.
[ترجمه گوگل]او مدفوع دردناکی دارد
[ترجمه ترگمان]اون حرکات روده دردناک داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The boy was suffering from a bowel obstruction and he died.
[ترجمه گوگل]پسر از انسداد روده رنج می برد و جان خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]پسر از انسداد روده رنج می برد و مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The doctor asked if I was regular/if my bowel movements were regular.
[ترجمه گوگل]دکتر پرسید آیا من منظم هستم یا حرکات روده من منظم است؟
[ترجمه ترگمان]دکتر از من پرسید که آیا حرکات bowel مرتب است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Irritable bowel syndrome seems to affect more women than men.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد سندرم روده تحریک پذیر زنان را بیشتر از مردان تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که سندروم روده تحریک پذیر نسبت به مردان بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although irritable bowel syndrome is commonly believed to be a colonic motility disorder, the evidence supporting this hypothesis is inconsistent.
[ترجمه گوگل]اگرچه معمولاً اعتقاد بر این است که سندرم روده تحریک پذیر یک اختلال حرکتی روده بزرگ است، شواهدی که این فرضیه را تأیید می کند متناقض است
[ترجمه ترگمان]اگرچه معمولا گفته می شود که سندروم روده تحریک پذیر اختلال حرکت colonic است اما شواهدی که از این فرضیه حمایت می کنند متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My, the clarity and attack of our bowel movements.
[ترجمه گوگل]من، وضوح و حمله حرکات روده ما
[ترجمه ترگمان]من، واضح و روشن حرکات روده مون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Obstructive symptoms then resulted in a further small bowel resection but he did not achieve remission despite prednisolone.
[ترجمه گوگل]سپس علائم انسدادی منجر به برداشتن بیشتر روده کوچک شد، اما با وجود پردنیزولون بهبودی حاصل نشد
[ترجمه ترگمان]علائم obstructive پس از آن به روده کوچک دیگری منجر شد اما با وجود prednisolone به بهبودی دست نیافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She also suffered from Parkinson's Disease, irritable bowel syndrome and had suffered a slight stroke.
[ترجمه گوگل]او همچنین از بیماری پارکینسون، سندرم روده تحریک پذیر رنج می برد و یک سکته مغزی خفیف نیز متحمل شده بود
[ترجمه ترگمان]او همچنین از بیماری پارکینسون، سندروم روده تحریک پذیر رنج برد و دچار سکته خفیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Five or six bowel movements a day were not uncommon.
[ترجمه گوگل]پنج یا شش دفع مدفوع در روز غیر معمول نبود
[ترجمه ترگمان]پنج شش حرکت روده یک روز غیر معمول نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A regular bowel training programme has to be implemented so that the child learns to pass a normal soft stool.
[ترجمه گوگل]یک برنامه تمرین منظم روده باید اجرا شود تا کودک یاد بگیرد که مدفوع نرم معمولی دفع کند
[ترجمه ترگمان]یک برنامه آموزش روده مرتب باید اجرا شود تا کودک یاد بگیرد که یک چهارپایه نرم و نرم عبور دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Six Crohn's disease cultures and a single non-inflammatory bowel disease control were positive for M paratuberculosis.
[ترجمه گوگل]شش کشت بیماری کرون و یک کنترل بیماری غیر التهابی روده برای M پاراتوبرکلوزیس مثبت بود
[ترجمه ترگمان]شش فرهنگ بیماری شش Crohn و یک کنترل بیماری روده بدون التهاب برای M paratuberculosis مثبت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bowel cancer About one in ten people with bowel cancer have a family history of the disease.
[ترجمه گوگل]سرطان روده از هر ده نفر مبتلا به سرطان روده یک نفر سابقه خانوادگی ابتلا به این بیماری را دارد
[ترجمه ترگمان]سرطان روده در حدود یک در ده نفر مبتلا به سرطان روده یک تاریخچه خانوادگی از این بیماری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It takes some weeks for the normal bowel bacteria to adjust.
[ترجمه گوگل]چند هفته طول می کشد تا باکتری های طبیعی روده تنظیم شوند
[ترجمه ترگمان]این کار چند هفته طول می کشد تا باکتری روده نرمال تنظیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکم (اسم)
abdomen, belly, tummy, womb, gut, bowel, gorge, bulge, breadbasket, paunch, maw

روده (اسم)
gut, bowel, intestine, garbage

اندرون (اسم)
bowel, seraglio, penetralia, purtenance, viscus

انگلیسی به انگلیسی

• part of the intestine; pity, compassion
your bowels are the tubes in your body through which digested food passes from your stomach to your anus.
you can refer to the parts deep inside something as its bowels.

پیشنهاد کاربران

مربوط به روده
احساسات درونی
intestine , bowel
روده
روده . دل . احساسات. درون هر چیز. شکم. اندرون.
روده

بپرس