bran

/ˈbræn//bræn/

معنی: سبوس، پوست گندم، نخاله
معانی دیگر: سبوس (پوسته ی خارجی گندم و برنج و غیره که با سرند کردن از آرد جدا می کنند)، زبره، سبوسه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the husk of wheat and other cereal grains, left after the grain is ground and the flour or meal is sifted out.

جمله های نمونه

1. oat bran
سبوس جو دو سر

2. separation of flour from bran by bolting
جداسازی آرد از سبوس از راه سرند کردن

3. Oat bran became the darling of health freaks last year.
[ترجمه گوگل]سال گذشته سبوس جو دوسر محبوب افراد عجیب و غریب سلامتی شد
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، برن به سلامتی عجایب سلامتی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Using a pestle and mortar, pulverise the bran to a coarse powder.
[ترجمه گوگل]با استفاده از هاون و هاون سبوس را پودر کنید تا به صورت پودر درشت درآید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک دسته هاون و خمپاره انداز، و برن را به یک پودر خشن تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both these breakfast cereals have added bran.
[ترجمه گوگل]هر دوی این غلات صبحانه دارای سبوس هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو این مواد غذایی سبوس را به برن افزودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Too much bran introduced all at once to a stomach that is unused to it could cause discomfort and wind!
[ترجمه گوگل]مصرف بیش از حد سبوس به یکباره به معده ای که از آن استفاده نمی کند می تواند باعث ناراحتی و باد شود!
[ترجمه ترگمان]برن بیش از حد به شکم کسی که عادت ندارد باعث ناراحتی و باد شود، آشنا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Puss put some bran and leaves in the sack near where rabbits lived.
[ترجمه گوگل]خرگوش مقداری سبوس و برگ در گونی نزدیک محل زندگی خرگوش ها گذاشت
[ترجمه ترگمان]گربه مقداری برن و برگ ها را کنار جایی که خرگوش ها در آن زندگی می کردند می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is largely because the bran is stripped from white flour that our Western diet has become low in natural fibre content.
[ترجمه گوگل]عمدتاً به این دلیل است که سبوس از آرد سفید پاک شده است که رژیم غذایی غربی ما دارای محتوای فیبر طبیعی کم است
[ترجمه ترگمان]عمدتا به این دلیل است که سبوس از آرد سفید بیرون کشیده شده است و رژیم غذایی غربی ما در محتوای فیبر طبیعی کم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The value of bran, psyllium, and other bulking materials is well established in the treatment of constipation.
[ترجمه گوگل]ارزش سبوس، پسیلیوم و سایر مواد حجیم کننده در درمان یبوست به خوبی ثابت شده است
[ترجمه ترگمان]مقدار سبوس، psyllium و دیگر توده کردن توده کردن به خوبی در درمان یبوست تثبیت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've consigned all your oat bran and vitamins to the back of the pantry.
[ترجمه گوگل]من تمام سبوس جو دوسر و ویتامین های شما را به پشت انبار ریخته ام
[ترجمه ترگمان]من همه bran oat و ویتامین هات رو به پشت شربت سپردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many people dislike the taste of bran and find it hard to swallow.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم طعم سبوس را دوست ندارند و به سختی می توانند آن را قورت دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم طعم برن را دوست ندارند و نمی توانند هضم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you can not get oat or rice bran, try substituting rolled oats.
[ترجمه گوگل]اگر نمی توانید جو دوسر یا سبوس برنج تهیه کنید، سعی کنید جو دوسر را جایگزین کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما نمی توانید جو یا سبوس برنج را بگیرید، سعی کنید جو را جایگزین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My mind felt like oat bran stirred with a spoon.
[ترجمه گوگل]ذهنم مثل سبوس جو دوسر بود که با قاشق هم زده شده بود
[ترجمه ترگمان]ذهنم مثل این بود که برن با قاشق سر تکان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The traditional bran mash is very low in calcium and can therefore add to the problem instead of helping it.
[ترجمه گوگل]پوره سبوس سنتی کلسیم بسیار کمی دارد و بنابراین می تواند به جای کمک به آن مشکل را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]خمیر سبوس سنتی بسیار کم از کلسیم است و بنابراین به جای کمک به آن می تواند به مشکل بیافزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sometimes, rosemary or balm was added to the bran to counteract the smell of decomposition.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، رزماری یا مومیایی را به سبوس اضافه می کردند تا بوی تجزیه را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، رزماری و مرهمی بر روی سبوس افزوده می شد تا بوی تجزیه را خنثی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سبوس (اسم)
bran, chisel, chaff, pollard, off-corn

پوست گندم (اسم)
bran

نخاله (اسم)
trash, garbage, bran, grits

تخصصی

[زمین شناسی] تپهکوه در زبان ایرلندی bri گفته می شود

انگلیسی به انگلیسی

• partly ground wheat
bran is the small brown flakes that are left when wheat grains have been used to make white flour.

پیشنهاد کاربران

بپرس