bravado

/brəˈvɑːdoʊ//brəˈvɑːdəʊ/

معنی: لاف دلیری، پهلوان پنبه، دلیر دروغی
معانی دیگر: شجاعت ظاهری، اعتماد به نفس مصنوعی، چسی، لاف و گزاف، خودستا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bravadoes, bravados
• : تعریف: a false, exaggerated, or boastful display of courage.
مشابه: heroic

- His declaration that he would track down the criminal himself was nothing but bravado.
[ترجمه زیبا] اظهارات او مبنی بر این که جنایت را خودش پیگیری خواهد کرد چیزی جز لاف بیهوده نبود. . .
|
[ترجمه گوگل] اظهارات او مبنی بر اینکه خودش جنایتکار را ردیابی خواهد کرد چیزی جز جسارت نبود
[ترجمه ترگمان] اظهارات او مبنی بر این بود که او خود جنایتکار را پیدا خواهد کرد، جز شجاعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. take no notice of his threats; they are sheer bravado
به تهدیدهای او توجه نکن ; کاملا تو خالی است.

2. He behaved aggressively out of bravado.
[ترجمه گوگل]او از روی جسارت پرخاشگرانه رفتار کرد
[ترجمه ترگمان]او از شجاعت رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Take no notice of his threats they're sheer bravado.
[ترجمه گوگل]به تهدیدهای او توجه نکنید
[ترجمه ترگمان]به تهدیدهای او توجه نکنید، بلکه bravado محض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was an act of bravado that made him ask his boss to resign.
[ترجمه گوگل]این یک اقدام جسارت آمیز بود که باعث شد او از رئیسش بخواهد استعفا دهد
[ترجمه ترگمان]این یک عمل شجاعانه بود که او را واداشت تا از رئیسش بخواهد استعفا بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their behaviour was just sheer bravado.
[ترجمه زیبا] رفتار آن ها کاملا مصنوعی بود
|
[ترجمه گوگل]رفتار آنها فقط جسارت محض بود
[ترجمه ترگمان]رفتار آن ها فقط bravado بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For sheer bravado, hard-nosed business sense and a cunning understanding of human frailty, Agnes deserves admiration.
[ترجمه گوگل]اگنس به دلیل شجاعت محض، حس تجارت سخت و درک زیرکانه از ضعف انسان، شایسته تحسین است
[ترجمه ترگمان]اگنز، به خاطر گستاخی محض، با عقل و شعور، فهم و فهم هوشمندانه انسانی، شایسته تحسین و تمجید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. However, the reckless, well-bred show of bravado did not exactly endear the utterer to two other boys of like age.
[ترجمه گوگل]با این حال، نمایش بی پروا و خوش اخلاق جسارت، دقیقاً مورد علاقه دو پسر همسن و سال دیگر نبود
[ترجمه ترگمان]با این حال، نشان شجاعت و شجاعت، نشان شجاعت را دقیقا به اندازه دو پسر دیگر از سن و سال، مورد توجه قرار نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But there was no bravado in it at the time.
[ترجمه گوگل]اما در آن زمان هیچ جسارتی در آن وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اما در آن زمان هیچ پولی در آن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Later bravado runs high to disguise their feelings and some of them exploit the situation for gain.
[ترجمه گوگل]بعداً جسارت زیاد می شود تا احساسات آنها را پنهان کند و برخی از آنها از موقعیت برای کسب سود سوء استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بعدها bravado برای پنهان کردن احساسات خود و برخی از آن ها از موقعیت برای کسب سود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Alternatively, respondents may exaggerate their delinquencies out of bravado, especially likely with juveniles.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، پاسخ دهندگان ممکن است از روی جسارت، بزهکاری های خود را اغراق کنند، مخصوصاً در مورد نوجوانان
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، ممکن است پاسخ دهندگان اغراق خود را از روی bravado، به خصوص احتمالا با نوجوانان اغراق بکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new recruits were full of youthful bravado.
[ترجمه گوگل]نیروهای جدید مملو از جسارت های جوانی بودند
[ترجمه ترگمان]تازه وارده ای تازه، پر از شجاعت و بی باکی جوان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My bravado emanated from the knowledge that a certain lady was looking out of her window.
[ترجمه گوگل]جسارت من از این نشئت گرفت که متوجه شدم یک خانم از پنجره به بیرون نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]بی باکی من از این آگاهی ساطع می شد که یک خانم از پنجره بیرون را نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their rapid-fire bravado masked economic and social insecurities.
[ترجمه گوگل]جسارت سریع آنها ناامنی های اقتصادی و اجتماعی را پنهان کرد
[ترجمه ترگمان]bravado که به سرعت شعله ور شدند، insecurities اقتصادی و اجتماعی را پوشش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Out of bravado Fleury dismissed these fears as groundless, but he was secretly rather alarmed.
[ترجمه گوگل]فلوری از روی جسارت این ترس ها را بی اساس رد کرد، اما مخفیانه نسبتاً نگران بود
[ترجمه ترگمان]از این ترس، باز هم از این ترس های بی اساس، از این ترس های بی اساس دور شد، اما در نهان کمی ترسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لاف دلیری (اسم)
bravado

پهلوان پنبه (اسم)
bravado, bully

دلیر دروغی (اسم)
bravado

انگلیسی به انگلیسی

• boasting, pretense of bravery, foolhardiness; bravery
bravado is an appearance of courage that someone shows in order to impress other people.

پیشنهاد کاربران

Courage that you show, especially by doing something unnecessary and dangerous, to make people admire you/ Bravado is a noun that refers to a bold manner or a show of boldness intended to impress or intimidate. It can also be used to describe someone who is smug or ostentatiously virtuous.
...
[مشاهده متن کامل]

شجاعتی که نشان می دهید، به ویژه با انجام کاری غیر ضروری و خطرناک، تا مردم شما را تحسین کنند/ اسم، به شیوه ای جسورانه یا نشان دادن جسارت به قصد تحت تأثیر قرار دادن یا ارعاب اشاره دارد. همچنین می توان از آن برای توصیف فردی که خود راضی یا به ظاهر با فضیلت است استفاده کرد.
خیرگی، کبر فروشی، هارت و پورت الکی
These are young men full of bravado.
The politician’s bravado was intended to impress his supporters and intimidate his opponents.
The actor’s bravado on stage was just a facade to hide his insecurities.
The soldier’s bravado was a cover for his fear of death.
The athlete’s bravado was a result of his confidence in his abilities.
The criminal’s bravado was a sign of his arrogance and disregard for the law
*******************************************************************
synonyms; boldness, swagger, swaggering, bluster, and swashbuckling

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bravado
اُلدُرَم بُلدُرَم
اعتماد به نفس کاذب
رستم صولت
( صفت ) آنکه دارای صولت رستم است آنکه مانند رستم حمله کند . پهلوان صولت افندی پیزی آنکه ظاهرا پهلوان و شجاع نماید ولی باطنا ترسو باشد .
گنده گ*زی، شجاعت، تهور یا جسارت نمایشی/ ظاهری، لاف زدن
A showy/false bravery
youthful bravado = غرور جوانی
That's fine if you're an extrovert, feel you want to make some obscure political point or are so sophisticated that you can pull it off with bravado
قُپی اومدن، قُمپز در کردن
دلیری، تهور، شجاعت

بپرس