break cover


اردوگاه را ترک کردن، از پناهگاه یا نهانگاه بیرون آمدن

جمله های نمونه

1. They began running again, broke cover and dashed towards the road.
[ترجمه گوگل]آنها دوباره شروع به دویدن کردند، پوشش را شکستند و به سمت جاده دویدند
[ترجمه ترگمان]دوباره شروع به دویدن کردند و به سرعت به طرف جاده دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The deer broke cover as the hunters approached.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن شکارچیان پوشش آهو شکست
[ترجمه ترگمان]همان طور که شکارچیان به او نزدیک می شدند، گوزن ها از هم جدا می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The vehicles broke cover and headed towards the enemy's headquarters.
[ترجمه گوگل]خودروها پوشش را شکستند و به سمت مقر دشمن حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ها پوشش را شکستند و به سوی مقر دشمن حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Zebras and other animals were standing very still in broken cover.
[ترجمه گوگل]گورخرها و سایر حیوانات با پوشش شکسته کاملاً ثابت ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]حیوانات وحشی و دیگر حیوانات هنوز در پوشش شکسته ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He saw the fox break cover at that moment.
[ترجمه گوگل]در آن لحظه روباه را دید که روباه شکسته است
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه روباه را دید که جلد روباه را شکسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cat then breaks cover and makes a final uncovered dash along the length of the jetty.
[ترجمه گوگل]سپس گربه پوشش را می شکند و یک خط تیره بدون پوشش نهایی در طول اسکله ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]سپس گربه کاور را می شکند و یک تنه به طور نهایی در امتداد طول اسکله باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Three soldiers broke cover .
[ترجمه گوگل]سه سرباز پوشش را شکستند
[ترجمه ترگمان]سه تا سرباز پوشش دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She took several deep breaths, then broke cover and sprinted in a zigzag weave across the open ground.
[ترجمه گوگل]او چندین نفس عمیق کشید، سپس پوشش را شکست و در یک بافت زیگزاگ روی زمین باز دوید
[ترجمه ترگمان]چند نفس عمیق کشید، سپس پوشش را شکست و با سرعت به سمت زمین باز دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To reach the farmhouse the soldiers had to break cover and run across a field.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به خانه مزرعه، سربازان مجبور بودند پوشش خود را بشکنند و در یک مزرعه بدویند
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به خانه، سربازان مجبور بودند پوشش دهند و از میدان عبور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. April, Tang Jun Mu break cover Koguryo City, more than twenty thousand prisoners, and seized hundreds of thousands of grain stone.
[ترجمه گوگل]آوریل، تانگ جون مو شکستن پوشش Koguryo شهر، بیش از بیست هزار زندانی، و توقیف صدها هزار سنگ دانه
[ترجمه ترگمان]آوریل، تانگ جون، شهر Koguryo را تحت پوشش قرار داد، بیش از بیست هزار زندانی را محاصره کرد و صدها هزار سنگ دانه برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. From this week, however, they will start to break cover and unveil their new cars to an expectant public.
[ترجمه گوگل]با این حال، از این هفته، آنها شروع به شکستن پوشش و رونمایی از خودروهای جدید خود برای عموم مردم خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، از این هفته، آن ها شروع به شکستن پوشش و پرده برداری از ماشین های جدید خود به مردم انتظار خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• come out from a protected location or hideout

پیشنهاد کاربران

دست کسی رو شدن؛ خود را لو دادن؛ پته را روی آب انداختن
1st Barron: What a mentality!
4th Barron: We must wait for him. One day, he’ll break cover.
( Becket or the Honor of God - Jean Anouilh )
از سوراخ در آمدن /آفتابی شدن

بپرس