breakneck

/ˈbreɪkˌnek//ˈbreɪknek/

معنی: فوق العاده خطرناک، بسیار وحشتناک
معانی دیگر: (در مورد سرعت یا میزان کار و غیره) کمرشکن، طاقت فرسا، سرسام آور، بسیار وحشتناک مثل سرعت زیاد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: dangerously extreme or rapid.

- breakneck speed
[ترجمه گوگل] سرعت فوق العاده خطرناک
[ترجمه ترگمان] سرعت breakneck
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. breakneck speed
سرعت سرسام آور

2. breakneck work
کار کمرشکن

3. at breakneck speed
با سرعت بسیار زیاد

4. He drove us to the hospital at breakneck speed.
[ترجمه گوگل]با سرعتی سرسام آور ما را به بیمارستان رساند
[ترجمه ترگمان]با سرعت زیاد ما رو به بیمارستان رسوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They chased each other through the streets at breakneck speed .
[ترجمه گوگل]آنها با سرعتی سرسام آور در خیابان ها یکدیگر را تعقیب کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با سرعت زیاد یکدیگر را در خیابان ها دنبال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jack drove to Mayfair at breakneck speed.
[ترجمه گوگل]جک با سرعتی سرسام آور به سمت میفر رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]جک با سرعتی سرسام آور پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were cycling along at breakneck speed/at a breakneck pace.
[ترجمه گوگل]آنها با سرعت سرسام آور/با سرعتی سرسام آور دوچرخه سواری می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با سرعت سرسام آوری حرکت می کردند \/ با سرعتی سرسام آور حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Despite the breakneck advancement of women on one level, traditionally sexist assumptions and time-honored bigotry remain enshrined on another.
[ترجمه گوگل]علیرغم پیشرفت سرسام آور زنان در یک سطح، مفروضات جنسی سنتی و تعصبات قدیمی همچنان در سطحی دیگر گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]با وجود پیشرفت فوق العاده زنان در یک سطح، تعصب جنسیتی که به طور سنتی تعصب جنسیتی را به خود جلب می کند، همچنان در دیگری حفظ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neither do I. Tradition is being manufactured at breakneck pace.
[ترجمه گوگل]من نیز این کار را نمی کنم سنت با سرعت سرسام آوری ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]منم همین جور سنت با سرعتی breakneck ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As ever in China, developments occur at breakneck speed once initiated.
[ترجمه گوگل]مانند همیشه در چین، تحولات پس از شروع با سرعت سرسام آوری رخ می دهند
[ترجمه ترگمان]مانند همیشه در چین، تحولات با سرعت breakneck رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The young man drove the car at breakneck speed.
[ترجمه گوگل]مرد جوان ماشین را با سرعتی سرسام آور رانندگی کرد
[ترجمه ترگمان]مرد جوان با سرعت زیادی اتومبیل را می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such circumstance is breakneck, have a bit shake, hang overhead droplight to fall down likely, consequence is very serious.
[ترجمه گوگل]چنین شرایطی وحشتناک است، کمی تکان بخورید، قطره های بالای سر را آویزان کنید تا به احتمال زیاد سقوط کند، نتیجه بسیار جدی است
[ترجمه ترگمان]این شرایط گردن بندی است، کمی تکان می خورد، بالای سر هم آویزان می شوند تا به احتمال زیاد سقوط کنند، پیامد آن بسیار جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Race down the slopes at breakneck speed and beat awesome records.
[ترجمه گوگل]با سرعتی سرسام آور در دامنه ها مسابقه دهید و رکوردهای شگفت انگیزی را شکست دهید
[ترجمه ترگمان]مسابقه روی سرازیری با سرعت breakneck و ضرب و شتم عالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He raced through the city streets at breakneck speed, sending pedestrians running for cover.
[ترجمه گوگل]او با سرعتی سرسام‌آور در خیابان‌های شهر دوید و عابران پیاده را برای سرپوش به دویدن فرستاد
[ترجمه ترگمان]او با سرعت زیاد از خیابان های شهر عبور کرد و عابران پیاده را برای پوشش دادن اعزام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فوق العاده خطرناک (صفت)
breakneck

بسیار وحشتناک (صفت)
breakneck

انگلیسی به انگلیسی

• with great speed; dangerous
something that happens or travels at breakneck speed happens or travels very fast.

پیشنهاد کاربران

breakneck
از جان سیر شده ، جان به لب رسیده/ آمده
carelessly fast and dangerous
سرسام آور و خطرناک سریع
They were riding along at breakneck speed/at a breakneck pace
They were cycling along at breakneck speed
منابع• https://dictionary.cambridge.org/us/dictionary/english/breakneck
آدم بی احتیاط - اصطلاح عامیانه: کله خر
در ادامه چیزی که بالا تر برای کلمه گفتم این رو هم اضافه میکنم که سرعت در این کلمه میتونه برای هر کاری یا هر چی باشه مثلا going to school at breakneck fast
اگر درباره سرعت باشه. . .
( At breakneck speed )
Extremly fast
High speed
به صورت بسیار خطرناکی پر سرعت
به طور خطرناکی سریع. بسیار سریع
headlong
he drove at breakneck speed

بپرس