briefless

/ˈbriːflɪs//ˈbriːflɪs/

معنی: بی موکل، بی کار، بی مراجعه
معانی دیگر: (در مورد وکیل دادگستری) بی مشتری، بی موکل درمورد وکیل

مترادف ها

بی موکل (صفت)
briefless

بی کار (صفت)
idle, unemployed, briefless, workless, vacant

بی مراجعه (صفت)
briefless

انگلیسی به انگلیسی

• lacking clients (referring to a lawyer)

پیشنهاد کاربران

بپرس