broadside

/ˈbrɒdˌsaɪd//ˈbrɔːdsaɪd/

معنی: سطح پهن هرچیزی
معانی دیگر: هریک از دو طرف کشتی (بالای آب)، پهلو (کشتی)، به پهلو، از پهلو، حمله ی شدید (در رسانه ها و غیره)، کلا، یکسر، بدون استثنا، (در کشتی های جنگی قدیم) کلیه ی توپ های یک پهلوی کشتی را با هم شلیک کردن، شلیک هم زمان، (هرچیز بزرگ مثل کامیون و غیره) پهلو، (در اصل) ورقه ی بزرگ که در یک طرف آن اعلامیه چاپ می کردند، ورقه ی اعلامیه ی سیاسی، (در قرن هفدهم) تصنیف (چاپ شده بر ورقه ی کاغذ) (broadsheet هم می گفتند)، توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده، بایک شلیک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a strong, often abusive criticism or denunciation.

(2) تعریف: the simultaneous discharge of all the guns on one side of a warship.

(3) تعریف: a sheet of paper printed on one side only for distribution or posting, or a ballad or satire printed on such sheets.

(4) تعریف: the entire side of a ship that is above the water line.
قید ( adverb )
• : تعریف: with the broadest side facing a given point or direction.

- The motorcycle hit the car broadside.
[ترجمه گوگل] موتور سیکلت به ماشین برخورد کرد
[ترجمه ترگمان] موتورسیکلت به شدت ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: broadsides, broadsiding, broadsided
(1) تعریف: to proceed with the broadest side toward a given direction.

(2) تعریف: to deliver a strong criticism or denunciation.
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to attack verbally.

(2) تعریف: to collide with, as in an automobile crash.

جمله های نمونه

1. the broadside by the newspapers upset the prime minister
حمله ی همه جانبه ی روزنامه ها نخست وزیر را ناراحت کرد.

2. to level criticism broadside
بدون استثنا از همه انتقاد کردن

3. the two boats collided broadside
دو کشتی از پهلو با هم تصادم کردند.

4. the truck hit the car broadside
کامیون از پهلو به اتومبیل زد.

5. seriously damaged, the ship entered the river broadside
کشتی که شدیدا صدمه دیده بود از پهلو وارد رودخانه شد.

6. Can the government survive this latest broadside from its own supporters?
[ترجمه گوگل]آیا دولت می‌تواند از این وسعت اخیر از جانب حامیان خود جان سالم به در ببرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا دولت می تواند از این آخرین ضربه حامیان خود جان سالم به در ببرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Social Democratic leader launched a broadside against both monetary and political union.
[ترجمه گوگل]رهبر سوسیال دموکرات یک جبهه گسترده علیه اتحادیه پولی و سیاسی به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]رهبر سوسیال دموکرات انتقادات را علیه اتحادیه اقتصادی و سیاسی به راه انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Prime Minister delivered a broadside at her critics.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر سخنان گسترده ای را به منتقدان خود ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر انتقادات خود را به منتقدان خود ایراد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The car skidded and crashed broadside into another car.
[ترجمه گوگل]ماشین سر خورد و با ماشین دیگری برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]ماشین متوقف شد و به سمت یک ماشین دیگر سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The boat swung broadside on to the current of the river.
[ترجمه گوگل]قایق به سمت جریان رودخانه حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]قایق به طرف جریان رودخانه بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The prime minister fired a broadside at his critics.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر انتقادات زیادی را به سمت منتقدان خود شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر به منتقدان خود به شدت انتقاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Broadside winds crabbed the boat close to the riverbank.
[ترجمه گوگل]بادهای کناری قایق را به ساحل رودخانه نزدیک کرد
[ترجمه ترگمان]باده ای broadside در قایق نزدیک ساحل رودخانه پیچیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The ship hit the harbour wall broadside on.
[ترجمه گوگل]کشتی به دیوار بندر برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]کشتی به دیواره لنگرگاه نزدیک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ship was moored broadside to the pier.
[ترجمه گوگل]کشتی در عرض اسکله لنگر انداخته بود
[ترجمه ترگمان]کشتی را به اسکله بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سطح پهن هرچیزی (اسم)
broadside

تخصصی

[برق و الکترونیک] متعامد عمود بر یک محور یا صفحه.
[سینما] نوعی لامپ نور افکن

انگلیسی به انگلیسی

• with the wider side facing forward; from the side; randomly, by chance
move with the widest side facing forward; hit on the side, strike the side of; verbally attack; simultaneously fire all guns on one side of a ship
blow from the side; side of a ship; firing of guns (from the side of a ship)
a broadside is a strong written or spoken attack on someone.
a broadside is also the firing of all the guns on one side of a warship at the same time; an old-fashioned use.
if a ship is broadside to something, it has its longest side facing in the direction of that thing; a technical use.

پیشنهاد کاربران

ورقه ی اعلامیه سیاسی
موضع گیری ( علوم سیاسی )
در تصادفات جزئی خودرو، از بغل مالیدن
A strong verbal attack
انتقاد شدید

بپرس