bromine

/ˈbroʊmiːn//ˈbrəʊmiːn/

(شیمی) برم، برومین (عنصر آبگونه و قهوه ای رنگ - نشان آن: br، وزن اتمی: 79/904، شماره ی اتمی: 35، نقطه ی جوش: 58/78c، نقطه ی گداز: -7/2c)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element of the halogen group that has thirty-five protons in each nucleus, occurring as a toxic, volatile, dark reddish brown liquid or in various compounds such as acids and salts. (symbol: Br)

جمله های نمونه

1. Objective To observe the efficacy of bromine - containing disinfectant in on - the - spot disinfection of swimming pool water.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر ضد عفونی کننده حاوی برم در ضدعفونی محل آب استخر
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثربخشی برومین - حاوی مواد ضد عفونی کننده بر ضد عفونی کردن نقطه در آب استخر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With C 9 petroleum resin and bromine as materials, a brominating C 9 petroleum resin was synthesized.
[ترجمه گوگل]با رزین نفتی C 9 و برم به عنوان مواد، یک رزین نفتی C 9 برم کننده سنتز شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از رزین ۹ نفت و برومین به عنوان مواد، یک رزین brominating C ۹ petroleum سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company mainly engaged in bromine and brominated flame retardant epoxy production, the wholesale, retail and import and export business.
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتاً در تولید اپوکسی بازدارنده شعله برم و برم، عمده فروشی، خرده فروشی و تجارت واردات و صادرات مشغول است
[ترجمه ترگمان]این شرکت به طور عمده با تولید اپوکسی مقاوم در برابر آتش، عمده فروشی، خرده فروشی، و واردات و صادرات درگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Magnesium mine, salt mine, Bromine mine, Piezoelectric Crystal.
[ترجمه گوگل]معدن منیزیم، معدن نمک، معدن برم، کریستال پیزوالکتریک
[ترجمه ترگمان]معدن نمک، معدن نمک، معدن نمک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Electrocatalysis of ascorbic acid, dopamine, bromine, thallium and iron was studied at polyaniline modified electrodes.
[ترجمه گوگل]الکتروکاتالیز اسید اسکوربیک، دوپامین، برم، تالیم و آهن در الکترودهای اصلاح شده پلی آنیلین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Electrocatalysis اسید ascorbic، دوپامین، برومین، thallium و آهن در الکترودهای اصلاح شده polyaniline مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bromine Nonmetallic chemical element, chemical symbol Br, atomic number 3
[ترجمه گوگل]عنصر شیمیایی غیرفلزی برم، نماد شیمیایی Br، عدد اتمی 3
[ترجمه ترگمان]عنصر شیمیایی، nonmetallic و عدد اتمی آن ۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beryllium, bismuth, and bromine must be considered as well.
[ترجمه گوگل]بریلیم، بیسموت و برم نیز باید در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]Beryllium، bismuth و برومین را نیز باید در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A new method for determining the bromine content in brominated polystyrene was studied.
[ترجمه گوگل]روش جدیدی برای تعیین محتوای برم در پلی استایرن برم دار مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای تعیین مقدار برومین در پلی استایرن brominated مطالعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ASTM D1159-01 Standard Test Method for Bromine Numbers of Petroleum Distillates and Commercial Aliphatic Olefins by Electrometric Titration.
[ترجمه گوگل]روش تست استاندارد ASTM D1159-01 برای اعداد برم تقطیرهای نفتی و الفین های آلیفاتیک تجاری با تیتراسیون الکترومتری
[ترجمه ترگمان]ASTM D۱۱۵۹ - ۰۱ روش آزمون استاندارد برای Bromine شماره of نفت و olefins های چربی دار توسط Electrometric Titration
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Isomerization occur during bromine reaction, that is mean secondary allylic configuration changes into primary allylic configuration.
[ترجمه گوگل]ایزومریزاسیون در طی واکنش برم اتفاق می افتد، یعنی به معنای تغییر پیکربندی آلیلی ثانویه به پیکربندی آلیلی اولیه است
[ترجمه ترگمان]isomerization در طول واکنش برومین رخ می دهند، که به معنی تغییرات پیکربندی آلیلی در پیکربندی آلیلی اولیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Incineration of pyrolysis with recovery of bromine or hydrobromic acid.
[ترجمه گوگل]سوزاندن پیرولیز با بازیابی برم یا اسید هیدروبرومیک
[ترجمه ترگمان]Incineration of با بازیابی برومین با hydrobromic اسیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It has the largest production of bromine series chemical in China. Its Hydrobromic Acid production line boasts the most advanced techmology in China.
[ترجمه گوگل]این شرکت بزرگترین تولید مواد شیمیایی سری برم را در چین دارد خط تولید هیدروبرومیک اسید آن دارای پیشرفته ترین تکنولوژی در چین است
[ترجمه ترگمان]این شرکت دارای بیش ترین تولید محصولات شیمیایی bromine در چین است خط تولید اسید hydrobromic به پیشرفته ترین techmology در چین می بالد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A chemical compound containing two bromine atoms bound to another element or radical.
[ترجمه گوگل]یک ترکیب شیمیایی حاوی دو اتم برم متصل به عنصر یا رادیکال دیگر
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب شیمیایی حاوی دو اتم برومین به عنصر یا رادیکال دیگر می پیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The number of cationic bromine and chlorine compounds is restricted.
[ترجمه گوگل]تعداد ترکیبات کاتیونی برم و کلر محدود شده است
[ترجمه ترگمان]تعداد برومین از ترکیبات cationic و کلرین محدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] برم، برومین- عنصر آبگونه و قهوه اى رنگ و از گروه هالوژنها
[برق و الکترونیک] برم مایع غیر فلزی با عدد اتمی 35 و وزن اتمی 79/9 .

انگلیسی به انگلیسی

• chemical element

پیشنهاد کاربران

بپرس