bronchodilator

جمله های نمونه

1. Airway resistances can be improved by bronchodilator.
[ترجمه گوگل]مقاومت راه های هوایی را می توان با گشاد کننده برونش بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]مقاومت های Airway می توانند توسط bronchodilator بهبود یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A bronchodilator (airway-opening drug) is always given at the end of the test to reverse the effects of the methacholine.
[ترجمه گوگل]یک برونکودیلاتور (داروی بازکننده راه هوایی) همیشه در پایان آزمایش برای معکوس کردن اثرات متاکولین تجویز می شود
[ترجمه ترگمان]یک bronchodilator (داروی باز راه تنفسی)همیشه در پایان تست برای معکوس کردن اثرات of داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is a Long - Acting Inhaled Bronchodilator the First Agent to Use in Stable Chronic Obstructive Pulmonary Disease?
[ترجمه گوگل]آیا یک برونکودیلاتور استنشاقی طولانی اثر اولین عاملی است که در بیماری انسداد مزمن ریوی پایدار استفاده می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا a که نقش اول را ایفا می کند، عامل اول برای استفاده در بیماری های مزمن ریوی مزمن است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions: Ambroxol is only effective as bronchodilator to certain degree, and its effect relies heavily on the role of being expectorant.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: آمبروکسل تنها به‌عنوان گشادکننده برونش‌ها تا حد مشخصی مؤثر است و تأثیر آن به شدت به نقش خلط‌آور بودن بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Ambroxol تنها به اندازه bronchodilator تا حدودی موثر است و تاثیر آن به شدت وابسته به نقش of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion The inhalation of bronchodilator in combination with inhalation of Beclomethasone Dipropionate in treatment of children with acute asthmatic attack can obtain excellent results.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استنشاق گشادکننده برونش همراه با استنشاق بکلومتازون دی پروپیونات در درمان کودکان مبتلا به حمله حاد آسم می تواند نتایج بسیار خوبی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری استنشاق of در ترکیب با استنشاق of Dipropionate در درمان کودکان مبتلا به حمله حاد تنفسی می تواند نتایج خوبی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fundamental diagnostic criterion is good response to bronchodilator. The key methods for making a diagnosis are the measurements of pulmonary ventilation function and airway hyperresponsiveness.
[ترجمه گوگل]معیار اصلی تشخیصی، پاسخ خوب به برونکودیلاتور است روش های کلیدی برای تشخیص، اندازه گیری عملکرد تهویه ریوی و واکنش بیش از حد راه هوایی است
[ترجمه ترگمان]معیار تشخیصی بنیادی واکنش خوبی به bronchodilator است روش های کلیدی برای تشخیص تشخیص، اندازه گیری عملکرد تهویه ریوی و راه تنفسی hyperresponsiveness هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We compared the effects of a bronchodilator, two placebo interventions, and no intervention on outcomes in patients with asthma.
[ترجمه گوگل]ما اثرات یک برونکودیلاتور، دو مداخله دارونما و عدم مداخله را بر پیامدهای بیماران مبتلا به آسم مقایسه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما اثرات یک bronchodilator، دو مداخله placebo، و مداخله در پیامدها در بیماران مبتلا به آسم را مقایسه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I will use the bronchodilator before I use the steroid inhaler .
[ترجمه گوگل]من قبل از استفاده از استنشاقی استروئیدی از برونکودیلاتور استفاده خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]قبل از این که از دستگاه inhaler steroid استفاده کنم از the استفاده خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. BHR was found in 7 6% patients with chronic cough, 6 7% with dyspnea, and that the total effective rate was 9 4% in those under bronchodilator therapy.
[ترجمه گوگل]BHR در 7 6 درصد بیماران مبتلا به سرفه مزمن، 6 7 درصد مبتلا به تنگی نفس، و میزان مؤثر کل در بیماران تحت درمان با گشادکننده برونش، 94 درصد بود
[ترجمه ترگمان]BHR در ۷ % بیماران مبتلا به سرفه مزمن، ۶ % % با dyspnea یافت شد و این نرخ موثر ۹ درصد از بیماران تحت درمان bronchodilator بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Airway responsiveness and reversibility of airway obstruction were determined in 31 patients with asthma by bronchial histamine provocation test and bronchodilator test.
[ترجمه گوگل]پاسخ دهی راه هوایی و برگشت پذیری انسداد راه هوایی در 31 بیمار مبتلا به آسم با آزمایش تحریک هیستامین برونش و تست گشادکننده برونش تعیین شد
[ترجمه ترگمان]واکنش Airway و reversibility راه تنفسی در ۳۱ بیمار با آسم by histamine provocation و تست bronchodilator تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion The increase of IC hasn't a certain relation with the result of bronchodilator test.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری افزایش IC ارتباط خاصی با نتیجه آزمایش برونکودیلاتور ندارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری افزایش IC رابطه خاصی با نتایج تست bronchodilator ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After the patients were given centre inspection, centre supply Oxygen, preventing infection, lots of hormone, bronchodilator, psychology nursing and recovery nursing, 12 patients have recovered.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه بیماران تحت بازرسی مرکز، تامین اکسیژن مرکز، پیشگیری از عفونت، مقدار زیادی هورمون، گشادکننده برونش، پرستاری روانشناسی و پرستاری بهبودی قرار گرفتند، 12 بیمار بهبود یافته اند
[ترجمه ترگمان]بعد از معاینه مرکز، مرکز اکسیژن تامین اکسیژن، پیش گیری از عفونت، مقدار زیادی هورمون، bronchodilator، پرستاری و درمان، ۱۲ بیمار بهبود یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Patients with obstruction to air flow on expiration on spirometry that improves by 15% after bronchodilator therapy is further evidence of bronchial asthma that is suggested by clinical history.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به انسداد جریان هوا در هنگام بازدم در اسپیرومتری که تا 15 درصد پس از درمان با برونکودیلاتور بهبود می یابد، شواهد دیگری از آسم برونش است که توسط سابقه بالینی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به انسداد جریان هوا بر روی spirometry که تا ۱۵ درصد بعد از درمان bronchodilator بهبود می یابد، مدرک بیشتری از آسم bronchial است که توسط تاریخ بالینی ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective: To study the effect of ambroxol as a bronchodilator on infants with wheezing disease.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی اثر آمبروکسل به عنوان گشادکننده برونش بر نوزادان مبتلا به خس خس سینه انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر of به عنوان a روی نوزادان با بیماری های قلبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• agent that expands the bronchial tubes (anatomy)

پیشنهاد کاربران

Broncho is a prefix for bronchus and dilate means enlarge , so bronchodilater is a type of medication that enlarge bronchus and make breathing easier
bronchodilator ( علوم دارویی )
واژه مصوب: نایژه گشا
تعریف: ویژگی دارویی که موجب باز شدن راه های هوایی شش می شود
متسع کننده نایژه/ گشادکننده نایژه
نایژه گشاد

بپرس