brownish

/ˈbraʊˌnɪʃ//ˈbraʊnɪʃ/

مایل به قهوه ای یاخرمایی

جمله های نمونه

1. The bath water was brownish, but wonderfully soothing to her quite remarkable display of bruises.
[ترجمه گوگل]آب حمام قهوه‌ای بود، اما به طرز شگفت‌انگیزی تسکین دهنده کبودی‌های او بود
[ترجمه ترگمان]آب حمام قهوه ای بود اما به طرز شگفت انگیزی به خاطر نشان دادن کبودی ها به طرز شگفت انگیزی آرامش بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When I turned on the tap a brownish liquid came out.
[ترجمه گوگل]وقتی شیر آب را باز کردم مایع قهوه ای رنگی بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]وقتی به آن ضربه زدم مایع قهوه ای رنگی بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A small brownish butterfly with a lifespan of less than a week and a wingspan shorter than your little finger.
[ترجمه گوگل]یک پروانه کوچک مایل به قهوه ای با طول عمر کمتر از یک هفته و طول بال های آن کوتاه تر از انگشت کوچک شما
[ترجمه ترگمان]یک پروانه قهوه ای کوچک با طول کم تر از یک هفته و طول بال از انگشت کوچک شما کوتاه تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The brownish stubble on his cheeks and chin was surely the result of more than one morning's missed shave.
[ترجمه گوگل]ته ریش قهوه‌ای روی گونه‌ها و چانه‌اش مطمئناً نتیجه بیش از یک صبح اصلاح از دست رفته بود
[ترجمه ترگمان]موهای قهوه ای و چانه او مطمئنا بیشتر از یک روز صبح را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A small Eurasian finch(Carduelis carduelis)having brownish plumage with black wings boldly marked with yellow and a red patch across the face.
[ترجمه گوگل]یک فنچ کوچک اوراسیا (Carduelis carduelis) با پرهای قهوه ای مایل به قهوه ای با بال های سیاه که به طور جسورانه با رنگ زرد و یک لکه قرمز در سراسر صورت مشخص شده است
[ترجمه ترگمان]پرنده کوچکی از اروسیه ای (Carduelis carduelis)که پره ای سیاه با بال های سیاه دارد، بارنگ زرد و یک لکه قرمز روی صورت مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The low, brownish - ocher mountains continued for hundreds of miles.
[ترجمه گوگل]کوه های کم ارتفاع و قهوه ای رنگ اخرایی صدها مایل ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]کوه های کم ارتفاع و قهوه ای مایل به قهوه ای تا صدها مایل ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nose black or brownish black, though fading to a lighter shade in cold weather not serious.
[ترجمه گوگل]بینی سیاه یا مشکی مایل به قهوه ای، اگرچه در هوای سرد به رنگ روشن تری محو می شود
[ترجمه ترگمان]بینی سیاه یا قهوه ای مایل به قهوه ای، اگر چه در هوای سرد به یک رنگ روشن تر در آب سرد تبدیل شود، جدی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The smaller female is Brownish and unornamented. Curassows have delicious flesh and are hunted as game.
[ترجمه گوگل]ماده کوچکتر مایل به قهوه ای و بدون تزئین است کوراسوها گوشت خوشمزه ای دارند و به عنوان شکار شکار می شوند
[ترجمه ترگمان]ماده کوچک تر brownish و unornamented است Curassows گوشت خوش مزه دارند و به عنوان یک بازی شکار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. American breed of heavy - bodied brownish - red general - purpose chicken.
[ترجمه گوگل]نژاد آمریکایی مرغ سنگین - قهوه ای مایل به قرمز - قرمز - عمومی
[ترجمه ترگمان]نژاد آمریکایی از جنس پوست قهوه ای با بدنه قهوه ای با بدنه قهوه ای مایل به قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. California herb with brownish - purple or greenish bell - shaped flowers.
[ترجمه گوگل]گیاه کالیفرنیا با گل هایی به شکل قهوه ای - بنفش یا سبز مایل به زنگ
[ترجمه ترگمان]گیاه کالیفرنیا با گل های بنفش متمایل به قهوه ای یا سبز مایل به سبز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carrot fly pupae are brownish yellow in colour and are found in the soil.
[ترجمه گوگل]شفیره مگس هویج به رنگ زرد مایل به قهوه ای است و در خاک یافت می شود
[ترجمه ترگمان]Carrot مگس به رنگ زرد مایل به رنگ هستند و در خاک یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A brownish monkey (Macaca mulatta) of India, used extensively in biological and medical research.
[ترجمه گوگل]میمون قهوه ای رنگ (Macaca mulatta) هندی که به طور گسترده در تحقیقات بیولوژیکی و پزشکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک میمون قهوه ای (Macaca mulatta)از هند که به طور گسترده در تحقیقات زیستی و پزشکی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can't see in this light, but my new coat is a sort of brownish colour.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید در این نور ببینید، اما کت جدید من نوعی رنگ قهوه ای است
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی در این نور ببینی، اما کت جدیدم یک نوع رنگ قهوه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The body meat of the blue crab is white, that of the claws, brownish.
[ترجمه گوگل]گوشت بدن خرچنگ آبی سفید و گوشت پنجه ها قهوه ای است
[ترجمه ترگمان]گوشت بدن خرچنگ آبی سفید است، و آن پنجه های قهوه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He went after Isaac just as the crouching figure opened its enormous mouth, baring pointed brownish teeth.
[ترجمه گوگل]او به دنبال اسحاق رفت درست در حالی که چهره خمیده دهان بزرگش را باز کرد و دندان های قهوه ای نوک تیزش را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که پیکر خمیده دهان عظیمش را گشود و دندان های قهوه ای رنگی را نشان داد، او به دنبال اسحاق رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] مایل به قهوه ای

انگلیسی به انگلیسی

• having a brown-like color
something that is brownish is slightly brown.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : brown
✅️ اسم ( noun ) : brown / brownness
✅️ صفت ( adjective ) : brown / brownish
✅️ قید ( adverb ) : brownly

بپرس