bubble over


1- (آب جوشان و مشروب گازدار و غیره) سررفتن 2- شوق و اشتیاق نشان دادن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to show great cheer and liveliness.

جمله های نمونه

1. The pupils were bubbling over with excitement.
[ترجمه گوگل]مردمک ها از هیجان در حال جوشیدن بودند
[ترجمه ترگمان]شاگردان از فرط هیجان به هیجان آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were bubbling over with excitement.
[ترجمه گوگل]آنها از هیجان در حال جوشیدن بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها از فرط هیجان به هیجان آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was bubbling over with excitement.
[ترجمه گوگل]او از هیجان در حال جوشیدن بود
[ترجمه ترگمان]هیجان زده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They bubbled over with joy at the good news.
[ترجمه گوگل]آنها از این خبر خوب از خوشحالی غرق شدند
[ترجمه ترگمان]از این خبر خوب خوشحال شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was quite tireless, bubbling over with vitality.
[ترجمه گوگل]او کاملاً خستگی ناپذیر بود و از سرزندگی می جوشید
[ترجمه ترگمان]او کاملا خستگی ناپذیر بود و از سرزندگی سرشار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was bubbling over with happiness and enthusiasm.
[ترجمه گوگل]او از خوشحالی و اشتیاق در حال جوشیدن بود
[ترجمه ترگمان]او غرق در شادی و شور و شوق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mary was bubbling over with excitement.
[ترجمه گوگل]مریم از هیجان در حال جوشیدن بود
[ترجمه ترگمان]مری هیجان زده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was bubbling over with excitement/enthusiasm.
[ترجمه گوگل]او از هیجان / اشتیاق در حال جوشیدن بود
[ترجمه ترگمان]هیجان و شور و شوق از وجودش رخت بر بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mary fairly bubbles over with high spirits.
[ترجمه گوگل]مری نسبتاً با روحیه بالا به سر می برد
[ترجمه ترگمان]مری خیلی سرحال و سرحال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The last time I saw him he was bubbling over with enthusiasm.
[ترجمه گوگل]آخرین باری که او را دیدم از شوق در حال جوشیدن بود
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که او را دیدم با شوق و ذوق از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was bubbling over with excitement.
[ترجمه گوگل]او از هیجان در حال جوشیدن بود
[ترجمه ترگمان]از شدت هیجان می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The audience bubbled over with laughter.
[ترجمه گوگل]حضار غرق در خنده شدند
[ترجمه ترگمان]تماشاچیان از خنده روده بر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She could certainly bubble over on Occasions but it was never a one-woman show.
[ترجمه گوگل]او مطمئناً می‌توانست در Occasions حباب بزند، اما هرگز نمایش یک زن نبود
[ترجمه ترگمان]او به طور حتم می توانست در انواع مراسم حباب بازی کند، اما هرگز یک نمایش یک زن وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

وقتی کاسه ی صبرکسی لبریزشود
1. Literally, of a liquid: to boil so vigorously that it flows out of its container.
سر رفتن
. 2. Of an emotion: to be too strong for one to contain or refrain from expressing.
هیجان زده بودن
سر از پا نشناختن

بپرس