buffoonery

/bəˈfuːnəri//bəˈfuːnəri/

معنی: مسخرگی
معانی دیگر: مسخرگی

جمله های نمونه

1. his buffoonery embarrassed his wife
لودگی او زنش را خجل می کرد.

2. criticism which was hidden under the veil of buffoonery
انتقادی که زیر نقاب دلقک بازی پنهان کرده بودند

3. Hence the bombast in the tragedies, and the buffoonery and ribaldry in the comedies.
[ترجمه گوگل]از این رو انفجار در تراژدی ها، و جنجال و جنجال در کمدی ها
[ترجمه ترگمان]از این رو مبالغه در تراژدی، و لودگی و ribaldry در کمدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He went to the university of buffoonery.
[ترجمه گوگل]او به دانشگاه بوفونی رفت
[ترجمه ترگمان]به دانشگاه دلقک بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Begin, instead, with the following fact, that the buffoonery is already present.
[ترجمه گوگل]در عوض، با این واقعیت زیر شروع کنید، که مزاحم در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در عوض، با این حقیقت شروع کنید که دلقک بازی در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jimmy Durante's buffoonery was hilarious.
[ترجمه گوگل]شوخی جیمی دورانته خنده دار بود
[ترجمه ترگمان]مسخرگی جیمی durante خنده دار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Strongest on the immediate post-war period, this is a bumper book of buffoonery.
[ترجمه گوگل]این کتاب قوی‌ترین کتاب در دوره پس از جنگ است
[ترجمه ترگمان]قوی ترین در دوره پس از جنگ، این یک کتاب فوق العاده برای دلقک بازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Baogong Drama of the Yuan Dynasty plays the use of a large number of buffoonery, which makes Baogong drama in the comedy show the tragic characteristics.
[ترجمه گوگل]درام بائوگونگ از سلسله یوان استفاده از تعداد زیادی شوخی را بازی می کند که باعث می شود درام بائوگونگ در کمدی ویژگی های تراژیک را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]درام سلسله یوآن چین با استفاده از تعداد زیادی دلقک بازی بازی می کند، که باعث می شود نمایش Baogong در فیلم کمدی، ویژگی های تراژیک را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some of his recomposed songs and music videos (MVs) are so exceedingly buffoonery that they tickle yours humbly funny bone to no end.
[ترجمه گوگل]برخی از آهنگ‌ها و نماهنگ‌های بازسازی‌شده او (MV) به‌قدری عجیب و غریب هستند که استخوان‌های خنده‌دار شما را بی‌پایان قلقلک می‌دهند
[ترجمه ترگمان]برخی از آهنگ های معروفش و ویدیوهای موسیقی او به اندازه ای مضحک هستند که از ته استخوان مضحک شما را غلغلک می دهند تا به هیچ وجه پایانی نداشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He insists over and over that his task is not buffoonery, but teaching ( or even preaching ).
[ترجمه گوگل]او بارها و بارها اصرار می‌ورزد که وظیفه‌اش غوغایی نیست، بلکه تدریس (یا حتی موعظه) است
[ترجمه ترگمان]وی اصرار دارد و بر این نکته تاکید دارد که وظیفه او دلقک بازی نیست، بلکه تدریس (یا حتی موعظه)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Originating from the Chinese funny tradition, from the Chinese optimistic mind, the aim of buffoonery is to make use of the art lightness to lighten the life heaviness.
[ترجمه گوگل]هدف شوخ طبعی که از سنت خنده دار چینی، از ذهن خوش بین چینی سرچشمه می گیرد، استفاده از سبک هنری برای کاهش سنگینی زندگی است
[ترجمه ترگمان]با توجه به سنت مضحک چین، از ذهن خوش بینانه چینی ها، هدف دلقک بازی، استفاده از سبک هنری برای روشن کردن the زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Look at me is one of the most fundamental desires of the human heart. It can take innumerable forms, from buffoonery to the pursuit of posthumous fame.
[ترجمه گوگل]به من نگاه کن یکی از اساسی ترین خواسته های قلب انسان است این می تواند اشکال بیشماری داشته باشد، از شوخی گرفته تا دنبال کردن شهرت پس از مرگ
[ترجمه ترگمان]به من نگاه کنید، یکی از اساسی ترین نیازهای قلب انسان است این کار می تواند اشکال بی شماری داشته باشد، از دلقک بازی تا رسیدن به شهرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In a television studio politicians of all stripes entertain viewers with mudslinging, shouting and buffoonery.
[ترجمه گوگل]در یک استودیوی تلویزیونی، سیاستمداران از هر قشری بینندگان را با لجن پراکنی، فریاد زدن و فحش دادن سرگرم می کنند
[ترجمه ترگمان]در یک استودیوی تلویزیونی، سیاستمداران از همه stripes بیننده را با mudslinging، فریاد زدن و دلقک بازی، سرگرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسخرگی (اسم)
farce, tomfoolery, drollery, buffoonery, ribbing

انگلیسی به انگلیسی

• clownish behavior

پیشنهاد کاربران

buffoonery ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: لوده گری
تعریف: انجام حرکات و رفتار مضحک
خنده دار و سرگرم کننده

بپرس