building block

/ˈbɪldɪŋblɑːk//ˈbɪldɪŋblɒk/

کنده ساخت، بنا کنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cinder block or other block used for building.

(2) تعریف: a wooden or plastic block, usu. part of a set, designed as a children's building toy; block.

(3) تعریف: one of the fundamental parts of something.

- The physicist is searching for the building blocks of matter.
[ترجمه گوگل] فیزیکدان به دنبال اجزای سازنده ماده است
[ترجمه ترگمان] این فیزیکدان به دنبال بلوک های سازنده ماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This will be the foundation building block of your new career.
[ترجمه گوگل]این پایه و اساس کار جدید شما خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این پایه و اساس کار جدید شما خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is a building block procedure that starts with a foundation of well validated knowledge.
[ترجمه گوگل]این یک روش بلوک ساختمانی است که با پایه ای از دانش معتبر شروع می شود
[ترجمه ترگمان]این یک فرآیند بلوکی ساختمان است که با پایه دانش معتبر و معتبر شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Poor bantam building block, what had you ever done since the beginning of time and space to deserve such shabby treatment?
[ترجمه گوگل]بلوک ساختمانی بیچاره، از ابتدای زمان و مکان تا به حال چه کار کرده بودی که مستحق چنین رفتاری نامرتب باشی؟
[ترجمه ترگمان]از آغاز زمان و فضا برای این درمان کثیف چه کار کرده ای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a building block for many biological molecules, formate is essential for survival.
[ترجمه گوگل]فرمت به عنوان بلوک ساختمانی برای بسیاری از مولکول های بیولوژیکی، برای بقا ضروری است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بلوک ساختمانی برای بسیاری از مولکول های زیستی، formate برای بقا ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The LC - 50 provides a building block approach to total engine management.
[ترجمه گوگل]LC - 50 یک رویکرد بلوک ساختمانی برای مدیریت کل موتور ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]LC - ۵۰ یک رویکرد بلوکی ساختمان را برای مدیریت کل موتور فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Linear building block - dual low power comparator.
[ترجمه گوگل]بلوک ساختمانی خطی - مقایسه کننده دوگانه کم توان
[ترجمه ترگمان]دستگاه خطی سازی ساختمان خطی - دوگانه قدرت پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cinder block:usually hollow building block made with concrete and coal cinders.
[ترجمه گوگل]بلوک سیندر: معمولاً بلوک ساختمانی توخالی ساخته شده با خاکسترهای بتنی و زغال سنگ
[ترجمه ترگمان]بلوک cinder: معمولا بلوک ساختمانی توخالی ساخته شده با خاکستر و خاکستر زغال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The QTC compound building block is a new kind of wall material and has features such as sound isolation, fire protection, large lifting capability and easy construction and so on.
[ترجمه گوگل]بلوک ساختمانی ترکیبی QTC نوع جدیدی از مصالح دیوار است و دارای ویژگی هایی مانند عایق صدا، حفاظت در برابر آتش، قابلیت بالابری زیاد و ساخت آسان و غیره است
[ترجمه ترگمان]بلوک ساختمانی qtc یک نوع جدید از مواد دیواری است و دارای ویژگی هایی چون تنهایی صدا، حفاظت از آتش، قابلیت بالا بردن سطح بالا و غیره می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This as a building block for modeling other market structures and for other theoretical approaches.
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک بلوک ساختمانی برای مدل سازی سایر ساختارهای بازار و سایر رویکردهای نظری است
[ترجمه ترگمان]این به عنوان یک بلوک ساختمانی برای مدل سازی سایر ساختارهای بازار و برای دیگر رویکردهای نظری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our building block has all necessary security facilities.
[ترجمه گوگل]بلوک ساختمان ما دارای تمام امکانات امنیتی لازم است
[ترجمه ترگمان]بلوک ساختمانی ما تمام امکانات امنیتی لازم را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aerocrete building block product to replace non-burning and cement brick building block for building wall body top of products of material of products finally too.
[ترجمه گوگل]محصول بلوک ساختمانی آئروکریت جایگزین بلوک ساختمانی آجر نسوز و سیمانی برای بدنه دیوار ساختمانی در نهایت محصولات مواد محصولات نیز می باشد
[ترجمه ترگمان]ساختمان بلوک ساختمانی Aerocrete به جای بلوک ساختمان آجری با سوزاندن و سیمان، برای ساختن بالای محصولات و مصالح محصولات در نهایت به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Calcium: Is the building block for corrective tissue under the skin surface and plays an important role in cell protection.
[ترجمه گوگل]کلسیم: بلوک ساختمانی برای بافت اصلاحی زیر سطح پوست است و نقش مهمی در محافظت از سلول دارد
[ترجمه ترگمان]کلسیم: یک بلوک ساختمانی برای بافت اصلاحی تحت سطح پوست است و نقش مهمی در حفاظت از سلول ها بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With its sophisticated building block system, individual designs to meet specific applications are possible.
[ترجمه گوگل]با سیستم بلوک ساختمانی پیچیده آن، طرح های فردی برای برآوردن برنامه های خاص امکان پذیر است
[ترجمه ترگمان]با سیستم بلوک ساختمان پیچیده آن، طرح های فردی برای برآورده کردن کاربردهای خاص ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. VITA 56 enables a modular building block design for both industry standard and proprietary Host Boards.
[ترجمه گوگل]VITA 56 طراحی بلوک های ساختمانی مدولار را برای تخته های میزبان استاندارد و اختصاصی صنعتی امکان پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]vita ۵۶ یک طراحی بلوک ساختاری برای هر دو هییت استاندارد صنعتی و انجمن های اختصاصی میزبان را امکان پذیر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So does the assumption that the individual working in a department is the primary building block of performance.
[ترجمه گوگل]این فرض نیز وجود دارد که فردی که در یک بخش کار می کند، بلوک اصلی سازنده عملکرد است
[ترجمه ترگمان]بنابراین این فرض که فردی که در یک بخش کار می کند ساختمان اصلی ساختمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] بلوک ساختمان

انگلیسی به انگلیسی

• basic part, fundamental element
the building blocks of an organization or structure are the separate parts that combine to make something.

پیشنهاد کاربران

در شیمی پلیمر : building block به معنی عنصر سازنده ( یک پلیمر ) می باشد مثلا می گوئیم آمینو اسیدها عناصر سازنده پروتئین ها هستند
The building blocks of proteins are amino acids.
building block ( n ) =a piece of wood or plastic used as a toy for children to build things with
building block
عنصر ساخت
میتواند به آجر در ساختمان سازی، یا یک قطعه از اسباب بازی که با آن خانه سازی میکنند، یا عنصر اصلی ساخت یک طرح و برنامه از قبیل مفهوم ذهنی یا جسم مادی باشد.
the pieces or parts which together make it possible for something big or important to exist.
اجزا یا قطعاتی که در کنار هم وجود چیزی بزرگ یا مهم را ممکن می سازند.
- اجزای سازنده؛ مقوّم؛ ارکان سازنده
...
[مشاهده متن کامل]

Amino acids are the building blocks of protein.
آمینو اسیدها اجزای سازندۀ پروتئین هستند.

اصول
رکن
جزء اصلی، عنصر اصلی

آجر بنیادین

1 - ( مجازی ) اجزای سازنده، عناصر سازنده
2 - بلوک ساختمانی
سنگ بنا

بپرس