bungalow

/ˈbəŋɡəˌloʊ//ˈbʌŋɡələʊ/

معنی: خانههای ییلاقی، بنگله
معانی دیگر: (از ریشه ی هندی)، (هند) منزل یک طبقه (معمولا با ایوانی در جلو)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, cozy house; cottage.
مشابه: cabin

- We lived in an inexpensive bungalow when we were first married.
[ترجمه Nika Nikzad] اوایل ازدواج، در یک منزل ییلاقی نه چندان گران زندگی می کردیم.
|
[ترجمه علی] اوایل ازدواجمان در یک خانه ییلاقی ارزان قیمت زندگی کردیم
|
[ترجمه گوگل] زمانی که برای اولین بار ازدواج کردیم، در یک خانه ییلاقی ارزان قیمت زندگی می کردیم
[ترجمه ترگمان] وقتی اولین زن بودیم، در یک ویلای ارزان قیمت زندگی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They rented a bungalow on the lake last summer.
[ترجمه گوگل] آنها تابستان گذشته یک خانه ییلاقی در دریاچه اجاره کردند
[ترجمه ترگمان] تابستان گذشته یک بنگله روی دریاچه اجاره کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. A bungalow does not have an upstairs.
[ترجمه گوگل]یک خانه ییلاقی طبقه بالا ندارد
[ترجمه ترگمان]خانه ییلاقی هیچ طبقه بالا ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had lent the bungalow to the Conrads for a couple of weeks.
[ترجمه گوگل]او خانه ییلاقی را برای چند هفته به کنرادها قرض داده بود
[ترجمه ترگمان]او این خانه را برای چند هفته به the قرض داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A bungalow is / Bungalowsare a type of house.
[ترجمه گوگل]خانه ییلاقی است / Bungalowsare نوعی خانه
[ترجمه ترگمان]یک خانه ویلایی یک نوع خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. John Lennon bought his Aunt Mimi a bungalow in Poole.
[ترجمه گوگل]جان لنون برای خاله میمی خود یک خانه ییلاقی در پول خریده است
[ترجمه ترگمان]جان لنون خانه عمه می می را یک خانه ییلاقی در پول خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Paul lives in a tiny bungalow, and had kept marine fish in a four foot tank for several years.
[ترجمه گوگل]پل در یک خانه ییلاقی کوچک زندگی می کند و چندین سال ماهی های دریایی را در یک مخزن چهار پا نگهداری می کرد
[ترجمه ترگمان]پل در یک خانه ییلاقی کوچکی زندگی می کند و چندین سال است که ماهی دریایی را در یک تانک چهار فوتی نگهداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He and Maurine built a one-bedroom red brick bungalow in the yard where Hayes had kept mules as a boy.
[ترجمه گوگل]او و مورین یک خانه ییلاقی یک خوابه با آجر قرمز در حیاطی ساختند که هیز در کودکی از قاطرها نگهداری می کرد
[ترجمه ترگمان]او و Maurine یک خانه آجری قرمز آجری را در حیاط خانه اربابی که آقای هیز قاطرهای خود را به عنوان یک پسربچه نگه داشته بود، ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bungalow refusal: Plans to build three bungalows at Village Farm, Trimdon, have been refused.
[ترجمه گوگل]امتناع خانه های ییلاقی: طرح های ساخت سه خانه ییلاقی در روستای فارم، تریمدون، رد شده است
[ترجمه ترگمان]امتناع Bungalow: طرح هایی برای ساخت سه خانه ییلاقی در مزرعه Village، Trimdon، رد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ivor and Pauline were lured back to Stroud's bungalow at Staunton, on the pretext of discussing the cash settlement.
[ترجمه گوگل]ایور و پائولین به بهانه بحث در مورد تسویه نقدی به خانه ییلاقی استرود در استونتون بازگردانده شدند
[ترجمه ترگمان]Ivor و پولین به بهانه بحث در مورد حل و فصل پول نقد با lured به خانه Stroud s آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They lived in a tiny bungalow.
[ترجمه گوگل]آنها در یک خانه ییلاقی کوچک زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک خانه ییلاقی کوچکی زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I share a bungalow with my nan and our pet dog Ben.
[ترجمه گوگل]من با نان و سگ خانگی مان بن در یک خانه ییلاقی مشترک هستم
[ترجمه ترگمان]من یک خانه ییلاقی با مادربزرگم به همراه مادربزرگم و سگ our بن رد می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nothing was stolen from the bungalow in Morton-on-Swale, near Northallerton, but £30 damage was caused to the bathroom window.
[ترجمه گوگل]هیچ چیزی از خانه ییلاقی در مورتون-آن-سوال، نزدیک نورثالرتون به سرقت نرفت، اما 30 پوند به پنجره حمام خسارت وارد شد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز از خانه ییلاقی در مورتن، on، نزدیک Northallerton دزدیده نشده بود، اما ۳۰ پوند از خسارت وارد پنجره حمام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lovely bungalow in Bishopbriggs an' all.
[ترجمه گوگل]خانه های ییلاقی دوست داشتنی در بیشاپبریگز و همه
[ترجمه ترگمان]این خانه ییلاقی دوست داشتنی در Bishopbriggs است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bungalow was fully furnished and equipped.
[ترجمه گوگل]خانه ییلاقی کاملا مبله و مجهز بود
[ترجمه ترگمان]این خانه ییلاقی کاملا مبله شده و تجهیز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Local people on the whole preferred a modern bungalow to a picturesque cottage.
[ترجمه گوگل]مردم محلی به طور کلی یک خانه ییلاقی مدرن را به یک کلبه زیبا ترجیح می دهند
[ترجمه ترگمان]مردم محلی در کل یک ویلای ییلاقی جدید را به یک ویلای زیبا ترجیح می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خانه های ییلاقی (اسم)
bungalow

بنگله (اسم)
bungalow

انگلیسی به انگلیسی

• cottage, small one story house
a bungalow is a house with only one storey.

پیشنهاد کاربران

A bungalow is a small, single - story house, typically with a front porch and a low - pitched roof. Bungalows are often associated with cozy, cottage - style homes.
خانه ییلاقی خانه ای کوچک و یک طبقه که معمولاً دارای ایوان جلو و سقفی کمی شیب دار است. خانه های ییلاقی اغلب با خانه های دنج و به سبک کلبه ای مرتبط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

“I love the charm of this bungalow. ”
A person might say, “Bungalows are a popular choice for retirees or those looking for single - story living. ”
Someone might describe the layout of their bungalow, saying, “The bedrooms are all on the main level of the bungalow, while the basement is unfinished. ”

bungalowbungalow
منابع• https://fluentslang.com/slang-for-place/
یعنی خانه ای که با کاشی درست شده و یکم از خانه ییلاقی با دوام تره و زیبا تره.
bungalow ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: کلبه
تعریف: بنایی یک‏طبقه، با سازۀ سبک و بام سفالین یا پوشالی، که گاه ایوان و اتاق زیرسقفی دارد|||متـ . بنگالو
خانه ویلایی.
در آبادان چنین خانه هایی از زمان انگلیسی ها وجود دارند.
خانه ویلایی یک طبقه

بپرس