burette


لوله شیشه ای درجه دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a perfectly cylindrical tube with a stopcock near the bottom, used esp. by chemists for measuring out precise amounts of liquid.

جمله های نمونه

1. The burette is placed in water and the air pressure equalised by opening and closing the tap.
[ترجمه گوگل]بورت در آب قرار می گیرد و با باز و بسته کردن شیر، فشار هوا برابر می شود
[ترجمه ترگمان]burette در آب قرار داده می شود و فشار هوا به وسیله باز کردن و بسته کردن شیر، فشار هوا را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When making the air reading in the burette, the level bottle should be raised so as to bring the liquid in the burette and level bottle to the same level.
[ترجمه گوگل]هنگام خواندن هوا در بورت، بطری سطح باید به گونه ای بلند شود که مایع داخل بورت و بطری تراز به یک سطح برسد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که خواندن را در the انجام می دهید، بطری سطح باید به گونه ای بزرگ شود که مایع را در بطری بریزید و در همان سطح قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The capillary burette micro titration in counting drops is employed to determine iodine ions in the mixed halide solution.
[ترجمه گوگل]میکرو تیتراسیون بورت مویرگی در شمارش قطره ها برای تعیین یون های ید در محلول هالید مخلوط استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تیتراسیون میکرو burette با شمارش قطرات به منظور تعیین یون های ید در محلول هالید به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Assemble the burette clamp (500 around the burette and fasten in place on the support rod(50.
[ترجمه گوگل]گیره بورت (500 در اطراف بورت را جمع کنید و در جای خود روی میله نگهدارنده ببندید (50
[ترجمه ترگمان]گیره burette (۵۰۰ دور در اطراف burette)را مونتاژ کرده و روی میله پشتیبانی قفل کنید (۵۰)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pressure over the sample can then be increased via a gas burette.
[ترجمه گوگل]سپس فشار روی نمونه را می توان از طریق بورت گاز افزایش داد
[ترجمه ترگمان]فشار بالای نمونه می تواند از طریق یک burette گاز افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This model is particularly designed for slender goods and especially applicable for cleaning burette and the other similar goods.
[ترجمه گوگل]این مدل مخصوصاً برای کالاهای باریک طراحی شده است و مخصوصاً برای تمیز کردن بورت و سایر کالاهای مشابه کاربرد دارد
[ترجمه ترگمان]این مدل برای کالاهای باریک و به خصوص برای تمیز کردن burette و دیگر کالاهای مشابه طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To determine potassium iodate in edible salt, the specification of home - made capillary burette is 0.
[ترجمه گوگل]برای تعیین یدات پتاسیم در نمک خوراکی، مشخصات بورت مویرگی خانگی 0 است
[ترجمه ترگمان]برای تعیین مقدار پتاسیم موجود در نمک خوراکی، مشخصه of بدست آمده در خانه برابر است با ۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] بورت
[زمین شناسی] بورت،وسیله ای است که برای ریختن حجم مشخصی از محلول درون ظرفی دیگر استفاده می کنندکه از یک لوله مدرج و یک شیر در انتهای آن که قادر است محلول را قطره قطره بریزد.
[نساجی] بورت

انگلیسی به انگلیسی

• test tube

پیشنهاد کاربران

بپرس