burn the midnight oil


تا پاسی از شب کار کردن، دود چراغ خوردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to stay awake very late for work or study.

جمله های نمونه

1. Chris is asleep after burning the midnight oil trying to finish his article.
[ترجمه هادی] کریس بعد از دود چراغ خوردن برای تمام کردن مقاله اش خوابید.
|
[ترجمه گوگل]کریس پس از سوزاندن روغن نیمه شب در تلاش برای پایان مقاله خود در خواب است
[ترجمه ترگمان]کریس (Chris)پس از سوزاندن نفت نیمه شب که سعی دارد مقاله اش را به پایان برساند، در خواب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She takes her exams next week, so she's burning the midnight oil.
[ترجمه فرزاد] هفته بعد امتحانشو میده بنابرین داره شب زنده داری میکنه
|
[ترجمه گوگل]او هفته بعد امتحاناتش را می گیرد، بنابراین روغن نیمه شب را می سوزاند
[ترجمه ترگمان]هفته بعد امتحانش را می گیرد، بنابراین روغن نیمه شب را آتش می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you often burn the midnight oil, you'll burn yourself out.
[ترجمه Nas] اگر اغلب مواقع دود چراغ بخوری، خودت دچار فرسودگی میشی. ( bun out:فرسودگی )
|
[ترجمه Yegi] اگر اکثر اوقات تا دیروقت کار کنی، آخرش مریض و افسرده میشی
|
[ترجمه گوگل]اگر اغلب روغن نیمه شب را بسوزانید، خودتان را می سوزانید
[ترجمه ترگمان]اگر تو اغلب روغن نیمه شب را آتش بزنی، خودت را آتش خواهی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Exam time was near, and more and more pupils were burning the midnight oil.
[ترجمه گوگل]زمان امتحان نزدیک بود و دانش آموزان بیشتر و بیشتر در حال سوختن روغن نیمه شب بودند
[ترجمه ترگمان]زمان آزمون نزدیک بود و دانش آموزان بیشتری در حال سوختن روغن نیمه شب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Five worlds split into several sections is certainly enough to keep you burning the midnight oil.
[ترجمه گوگل]پنج جهان که به چند بخش تقسیم شده اند، مطمئناً برای سوزاندن روغن نیمه شب کافی است
[ترجمه ترگمان]پنج شکاف در چند بخش به اندازه کافی برای سوزاندن نفت نیمه شب کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ingrid and other loyal friends spent long hours burning the midnight oil with her when it came to the final typing.
[ترجمه گوگل]اینگرید و سایر دوستان وفادار ساعت‌های زیادی را صرف سوختن روغن نیمه‌شب با او کردند که نوبت به تایپ نهایی رسید
[ترجمه ترگمان]Ingrid و دیگر دوستان وفادار ساعت ها وقت خود را صرف سوختن روغن نیمه شب کردند وقتی که نوبت به تایپ نهایی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lawmakers were burning the midnight oil last night, as the debate continued.
[ترجمه گوگل]در ادامه بحث نمایندگان مجلس نفت نیمه شب دیشب را می سوزاندند
[ترجمه ترگمان]در حالی که بحث ادامه داشت، قانونگذاران شب گذشته نفت نیمه شب را آتش زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I have to burn the midnight oil to complete the report.
[ترجمه گوگل]برای تکمیل گزارش باید روغن نیمه شب را بسوزانم
[ترجمه ترگمان]من باید روغن نیمه شب را آتش بزنم تا گزارش را تکمیل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The students often burn the midnight oil before big exam.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اغلب روغن نیمه شب را قبل از امتحان بزرگ می سوزانند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان اغلب قبل از امتحان بزرگ، روغن نیمه شب را می سوزانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The students often burn the midnight oil before an big exam.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اغلب روغن نیمه شب را قبل از امتحان بزرگ می سوزانند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان اغلب قبل از یک امتحان بزرگ، روغن نیمه شب را می سوزانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sam: Then I guess you'll have to burn the midnight oil tonight.
[ترجمه گوگل]سام: پس حدس می‌زنم که امشب باید روغن نیمه‌شب را بسوزانی
[ترجمه ترگمان]سم: پس فکر کنم امشب باید روغن نیمه شب رو آتیش بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He burn the midnight oil for few days, too tired to be in hospital.
[ترجمه گوگل]او روغن نیمه شب را برای چند روز می سوزاند، آنقدر خسته که نمی توانست در بیمارستان باشد
[ترجمه ترگمان]چند روز روغن نیمه شب را آتش می زد و خسته تر از آن بود که بتواند در بیمارستان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He played too much the daytime and must burn the midnight oil to do his homework.
[ترجمه گوگل]او در روز بیش از حد بازی می کرد و برای انجام تکالیفش باید روغن نیمه شب را بسوزاند
[ترجمه ترگمان]روزها خیلی بازی می کرد و باید نفت نیمه شب را آتش می زد تا تکالیف مدرسه اش را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Students often burn the midnight oil before a big exam.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اغلب روغن نیمه شب را قبل از امتحان بزرگ می سوزانند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان اغلب قبل از یک امتحان بزرگ، روغن نیمه شب را می سوزانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• work or study late into the night

پیشنهاد کاربران

تا بوق سگ بیدار ماندن و کار کردن یا درس خواندن
دود چراغ خوردن
تا پاسی از شب بیدار ماندن و کار کردن
staying up very lat and study
خسته شدن به خاطر شب تا دیروقت کار کردن و صبح زود بیدار شدن
تا بوق سگ کار کردن، دود چراغ خوردن - اصطلاح
تا دیروقت بیدار ماندن و کار کردن
تا دیر وقت کار کردن

بپرس