business agent


نماینده ی اتحادیه های کارگری (که شرایط کار و حقوق و مزایای کارگران را بررسی می کند)

جمله های نمونه

1. This was an important right, because business agents assigned the jobs.
[ترجمه گوگل]این یک حق مهم بود، زیرا کارگزاران مشاغل را تعیین می کردند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Business agents, stewards, to me, are the unacknowledged legislators of the world.
[ترجمه گوگل]نمایندگان تجاری، مباشران، برای من، قانونگذاران ناشناخته جهان هستند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Have become the authorization business agent of many well - known and correlated material manufacturers in the meantime.
[ترجمه گوگل]در این بین به نمایندگی تجاری بسیاری از تولید کنندگان مواد شناخته شده و مرتبط تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Also is their product assigns the business agent in China.
[ترجمه گوگل]همچنین محصول آنها عامل تجاری در چین است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scope: General Cargo Stowage and advisory services . Business Agent and advisory services. Business Agent.
[ترجمه گوگل]حوزه: انبار کالای عمومی و خدمات مشاوره ای نمایندگی تجاری و خدمات مشاوره ای نماینده تجاری
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. S. company Dow Corning's business agent with silica gel, and waste plastics trading business.
[ترجمه گوگل]شرکت S نماینده تجاری داو کورنینگ با ژل سیلیکا و تجارت زباله پلاستیکی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To provide business consulting and business agent.
[ترجمه گوگل]برای ارائه مشاوره تجاری و عامل بازرگانی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our wholesale object includes everyplace wholesale business agent, dealer.
[ترجمه گوگل]هدف عمده فروشی ما شامل نمایندگی تجاری عمده فروشی همه جا، فروشنده است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Scope: Agent - owned corporate commissioned business Agent - owned corporate commissioned business.
[ترجمه گوگل]محدوده: عامل - کسب و کار سفارشی شرکتی متعلق به نماینده - تجارت سفارشی متعلق به شرکت
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We entrust your company to be our business agent in Mauritius.
[ترجمه گوگل]ما به شرکت شما اعتماد می کنیم تا نماینده تجاری ما در موریس باشد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We hereby entrust your company to be our business agent in Mauritius.
[ترجمه گوگل]بدینوسیله شرکت شما را به عنوان نماینده تجاری ما در موریس سپردیم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As proof of his good faith he deposited with the business agents the sum of £000 pounds which he had in savings.
[ترجمه گوگل]او به عنوان اثبات حسن نیت خود، مبلغ 000 پوند پس انداز را نزد نمایندگان تجاری واریز کرد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In order to confirm this widespread phenomenon, another reporter about the provincial search business agent.
[ترجمه گوگل]به منظور تایید این پدیده گسترده، خبرنگار دیگری در مورد عامل جستجوی استانی کسب و کار
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is specialized is engaged in the laser marking equipment research and manufacturing enterprise, the domestic industry to provide technical transfer, and products OEM business agent, etc.
[ترجمه گوگل]این متخصص در شرکت تحقیقاتی و تولیدی تجهیزات مارک گذاری لیزری، صنعت داخلی برای ارائه انتقال فنی و محصولات عامل تجاری OEM و غیره مشغول است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس