busman's holiday


تعطیلی و مرخصی که طی آن انسان همان کارهایی را می کند که در سر کار می کرده

جمله های نمونه

1. Wycliffe was reminded of a busman's holiday he had spent, not so long ago, across at St Mawes.
[ترجمه گوگل]ویکلیف به یاد تعطیلات اتوبوسرانی افتاد که چندی پیش در سنت ماوز گذرانده بود
[ترجمه ترگمان]به یاد تعطیلات s افتاد که سال ها پیش در سنت Mawes به سر برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fire crew's annual outing turned into a busman's holiday when their bus caught fire. Fortunately, no one was hurt in the accident.
[ترجمه گوگل]گردش سالانه خدمه آتش نشانی با آتش گرفتن اتوبوس آنها به تعطیلات اتوبوسرانی تبدیل شد خوشبختانه در این حادثه به کسی آسیبی نرسید
[ترجمه ترگمان]وقتی اتوبوس آتش گرفت، گردش سالانه افراد آتش به یک تعطیلی کوتاه تبدیل شد خوشبختانه، کسی در تصادف آسیب ندیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The painter spent busman's holiday painting his own house.
[ترجمه گوگل]نقاش تعطیلات باسمن را صرف نقاشی خانه خود کرد
[ترجمه ترگمان]نقاش تعطیلی busman را در خانه خود می گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He took a busman's holiday last Sunday to catch up with his homework.
[ترجمه گوگل]او یکشنبه گذشته به تعطیلات اتوبوس رفت تا به تکالیفش برسد
[ترجمه ترگمان]او یکشنبه پیش یک مرخصی busman گرفت تا تکالیف مدرسه اش را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Uncle Tom spent a busman's holiday working in his office.
[ترجمه گوگل]عمو تام تعطیلات یک اتوبوس را در دفتر کارش گذراند
[ترجمه ترگمان]عمو تام تعطیلاتش را در دفترش به کار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The painter spent a busman's holiday painting his own house.
[ترجمه گوگل]نقاش تعطیلات یک اتوبوس را صرف نقاشی خانه خود کرد
[ترجمه ترگمان]نقاش تعطیلی busman را در خانه خود می گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The visit was a culmination of the busman's holiday during which I also visited a number of local builders and connected with the Puerto Rican instrument making scene.
[ترجمه گوگل]این بازدید نقطه اوج تعطیلات اتوبوسرانی بود که طی آن از تعدادی از سازندگان محلی نیز دیدن کردم و با صحنه ساز سازی پورتوریکویی ارتباط برقرار کردم
[ترجمه ترگمان]این دیدار اوج تعطیلات busman بود که در طی آن من تعدادی از سازندگان محلی را ملاقات کردم و با برنامه ساخت ابزار Puerto در ارتباط بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This, not surprisingly, was enhanced by miniature benches and wooden walling: a busman's holiday to a craftsman carpenter.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که با نیمکت‌های مینیاتوری و دیوارهای چوبی تقویت شد: تعطیلات یک اتوبوس برای یک نجار صنعتگر
[ترجمه ترگمان]این کار به طرز شگفت انگیزی توسط نیمکت های کوچک و walling چوبی افزایش یافت: یک تعطیلات busman به یک نجار هنرمندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Going to the beach is too much of a busman's holiday for him - he's a lifeguard!
[ترجمه گوگل]رفتن به ساحل برای او بیش از حد تعطیلات اتوبوسرانی است - او یک نجات غریق است!
[ترجمه ترگمان]رفتن به ساحل پر از تعطیلات busman برای او - او یک نجات غریق است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The doctor had to help the sufferers on National Day - quite a busman's holiday.
[ترجمه گوگل]دکتر باید در روز ملی - تعطیلات کاملاً یک مسافر - به مبتلایان کمک می کرد
[ترجمه ترگمان]پزشک مجبور بود در روز ملی به مبتلایان به روز ملی کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

when you spend your free time similarly to the time when you work. This expression comes from the idea that a bus driver would spend his holiday traveling somewhere on a bus.
Unfortunately, many people spend a busman’s holiday nowadays.

بپرس