butane

/bjuːˈteɪn//ˈbjuːteɪn/

(شیمی) بوتان (هر یک از دو آلکان ها: بوتان معمولی normal butane و ایزوبوتان isobutane که فرمول آنها یکی است: c4h10 ولی ساختار آنها فرق دارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a flammable gas used for fuel and for producing synthetic rubber.

جمله های نمونه

1. Butane can be conveniently stored as a liquid in a can.
[ترجمه گوگل]بوتان را می توان به راحتی به عنوان مایع در یک قوطی ذخیره کرد
[ترجمه ترگمان]Butane را می توان به راحتی به عنوان یک مایع در قوطی ذخیره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The new fridge uses a mix of butane and propane gases as coolants.
[ترجمه گوگل]یخچال جدید از مخلوطی از گازهای بوتان و پروپان به عنوان خنک کننده استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یخچال جدید از ترکیبی از گازهای بوتان و پروپان به عنوان سیال خنک کننده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Basic butane picnic stoves are a perfectly safe, reliable and inexpensive choice for mild weather trips.
[ترجمه گوگل]اجاق های پیک نیک بوتان پایه یک انتخاب کاملا ایمن، قابل اعتماد و ارزان برای سفرهای هوای معتدل هستند
[ترجمه ترگمان]اجاق های خوراک پزی دست ساز، یک انتخاب ایمن، قابل اعتماد و ارزان برای سفره ای هوایی ملایم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its two core components, methanol and butane, are processed from natural gas.
[ترجمه گوگل]دو جزء اصلی آن، متانول و بوتان، از گاز طبیعی پردازش می‌شوند
[ترجمه ترگمان]دو جز اصلی آن، متانول و بوتان از گاز طبیعی پردازش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Practice shows that the needful iso butane purity has been reduced from 98% to 90% and the new method is characterized by safety, reliability and a stable control.
[ترجمه گوگل]تمرین نشان می دهد که خلوص ایزو بوتان مورد نیاز از 98٪ به 90٪ کاهش یافته است و روش جدید با ایمنی، قابلیت اطمینان و کنترل پایدار مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]تمرین نشان می دهد که خلوص بوتان، از ۹۸ % به ۹۰ % کاهش یافته است و روش جدید با ایمنی، قابلیت اطمینان و کنترل پایدار مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For example, can be butane or isobutane.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، می تواند بوتان یا ایزوبوتان باشد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، می تواند بوتان یا isobutane باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition, the commercial butane gas tank inserted directly can compose the convenient double-head welding gun.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مخزن گاز بوتان تجاری که به طور مستقیم وارد می شود می تواند تفنگ جوش دو سر مناسب را تشکیل دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مخزن گاز بوتان تجاری به طور مستقیم می تواند یک تفنگ جوش دو سری مناسب را تشکیل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Butane is found into both oil and natural gas.
[ترجمه گوگل]بوتان هم در نفت و هم در گاز طبیعی یافت می شود
[ترجمه ترگمان]گاز به گاز طبیعی و هم گاز طبیعی یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Butane and butylenes has the same characteristic with propane and propylene.
[ترجمه گوگل]بوتان و بوتیلن دارای ویژگی مشابهی با پروپان و پروپیلن هستند
[ترجمه ترگمان]Butane و butylenes دارای ویژگی مشابه با پروپان و پروپیلن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Addictedto butane lighter gas, Nobby bicycles around to different areas andshops to buy his supplies.
[ترجمه گوگل]معتاد به گاز فندک بوتان، نوبی با دوچرخه به مناطق مختلف و مغازه ها می رود تا لوازم خود را بخرد
[ترجمه ترگمان]بعد از گاز فندک بوتان، نابی با دوچرخه به مناطق مختلف رفت تا لوازم خود را بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. KX 50 butane flow proportional counter is described and its plateau characteristic is determined.
[ترجمه گوگل]شمارشگر متناسب جریان بوتان KX 50 شرح داده شده و مشخصه فلات آن تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]شکل ۵۰ - KX جریان متناسب با جریان هوا توصیف می شود و مشخصه فلات آن تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The butane conversion of catalyst aged in different pH has similar value.
[ترجمه گوگل]تبدیل بوتان کاتالیزور پیر شده در pH های مختلف ارزش مشابهی دارد
[ترجمه ترگمان]تبدیل بوتان در PH در PH مختلف دارای مقدار مشابهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A mixture of components heavier than butane is often marketed as one product, natural gasoline.
[ترجمه گوگل]مخلوطی از اجزای سنگین تر از بوتان اغلب به عنوان یک محصول، بنزین طبیعی به بازار عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]مخلوطی از اجزا سنگین تر از بوتان معمولا به عنوان یک محصول یا بنزین طبیعی به بازار عرضه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The 570-mile-long pipeline carrying liquid butane from Medford, Oklahoma, to Mont Belvieu, Texas had corroded so badly that one expert, Edward Ziegler, likened it to Swiss cheese.
[ترجمه گوگل]خط لوله 570 مایلی که بوتان مایع را از مدفورد، اوکلاهاما، به مونت بلویو، تگزاس حمل می کرد، چنان خورده شده بود که یکی از کارشناسان، ادوارد زیگلر، آن را به پنیر سوئیسی تشبیه کرد
[ترجمه ترگمان]ادوارد زیگلر، یک متخصص، آن را به پنیر سوئیسی تشبیه می کند، خط لوله ۵۷۰ مایلی - long حامل بوتان از Medford، اوکلاهما، تا مون Belvieu، تگزاس چنان بد شده است که یک متخصص، ادوارد زیگلر آن را به پنیر سوئیسی تشبیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Its main components include propane, butane and butylene.
[ترجمه گوگل]اجزای اصلی آن شامل پروپان، بوتان و بوتیلن است
[ترجمه ترگمان]اجزای اصلی آن عبارتند از پروپان، بوتان و butylene
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• gas, fuel
butane is a gas that is obtained from petroleum and is used as a fuel.

پیشنهاد کاربران

بپرس